دانلود فایل

بزرگترین مرجع دانلود فایل

دانلود فایل

بزرگترین مرجع دانلود فایل

پیشنهاد الگوی آرایش رسانه ای صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران در فضای نوین رسانه ای جهان93

پیشنهاد الگوی آرایش رسانه ای صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران در فضای نوین رسانه ای جهان93

پیشنهاد الگوی آرایش رسانه ای صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران در فضای نوین رسانه ای جهان93

چکیده:

«آرایش رسانه‌ای کارآمد» الزام اصلی مأموریت صداوسیماست که «مدیریت و هدایت فرهنگ و افکار عمومی جامعه» می­باشد، لذا ضرورتاً باید الگویی برای تنظیم آرایش رسانه­ای تدوین گردد تا با برتافتن آن الگو، صداوسیما مأموریت خود را محقق و در مواجهه با امپریالیسم رسانه­ای دشمن، بر تهدیدات آن نیز فایق آید. بر این ‌اساس پرسش اصلی تحقیق حاضر این است که، الگوی آرایش رسانه­ای صداوسیمای جمهوری اسلامی، چگونه باید باشد؟ که در کنار این مسئله، به بررسی شرایط نوین فضای رسانه‌ای جهان برای انطباق با شرایط جدید و همچنین، آشنایی با حوزه­ها و جوانب آرایش رسانه­ای نیز می‌پردازد. برای پاسخ به این پرسش، تحقیق حاضر به‌صورت کیفی انجام شد و گردآوری داده‌ها نیز به روش مصاحبه عمیق با 15 کارشناسان خبره از اساتید علوم ارتباطات و مدیریت رسانه، سینما، علوم نظامی، علوم سیاسی و دانش مدیریت استراتژیک انجام گرفت که پس از استخراج و کدگذاری داده‌ها به‌صورت گام‌به‌گام و مرحله‌به‌مرحله از مصاحبه‌ها، به کدگذاری باز، محوری و گزینشی، مقوله‌بندی پرداخته شد. با به اشباع رسیدن مقولات و اتصال و پیوند مقولات اصلی، طرح نظری بزرگ‌تری شکل گرفت و یافته‌ها به‌آرامی شکل نظریه بر خود پذیرفت. از این طریق تدوین الگوی موردنظر مورد مداقه قرار گرفت.

طراحی الگوی موردنظر که به‌صورت ترکیبی بر مبنای طرح‌ریزی در دانش مدیریت استراتژیک و برنامه‌ریزی در مدیریت عمومی شکل گرفته، پس از تعریف و تبیین مفهوم «آرایش رسانه‌ای» به الگوی گام‌به‌گام برای طراحی آرایش رسانه‌ای رسید که شامل 14 گام‌ اصلی است که شامل موارد زیر می‌باشد: پیش‌گام. تنظیم عقبه آرایش رسانه‌ای 1.تعیین رویکردهای طراحی 2. تفکیک پارادایم 3. ‌تنظیم اصول و قواعد طراحی آرایش 4. تعیین نوع آرایش رسانه‌ای آفندی، تهاجمی، متقارن و نامتقارن، 5. شناخت وضع موجود و استعداد نیروی خودی و غیر 6. ترسیم وضع مطلوب و برآورد وضعیت از فضای نوین رسانه‌ای 7. تعیین حوزه نفوذ و کانون تمرکز تمدنی و اولویت‌ها و نیازسنجی جامعه و نظام 8. تنظیم حوزه‌های آرایش رسانه‌ای و قالب‌ها و گونه‌های رسانه‌ای 9. سازمان‌دهی، نهادسازی و تنظیم زنجیره تأمین 10. تبیین اهداف،‌ مأموریت و چشم‌انداز کل و جزء 11. تأمین منابع انسانی و امکانات 12. هدایت و رهبری 13. انتشار کیفی و کمی پیام 14. نظارت و ارزیابی، آسیب‌شناسی مجدد، بازطراحی و به‌روزرسانی.

 کلیدواژه‌ها:

آرایش رسانه­ای، رقابت در سپهر رسانه‌ای، قدرت نرم، دیپلماسی عمومی، مدیریت استراتژیک رسانه، صداوسیما، ادغام رسانه­ای، همگرایی رسانه­ای، آرایش رسانه­ای متقارن و نامتقارن

فهرست

 فصل اول:کلیات.. 1

1-1. مقدمه.. 2

2-1. بیان مسئله.. 2

3-1. ضرورت و اهمیت تحقیق:.. 4

4-1. اهداف تحقیق.. 6

5-1. سؤالات تحقیق.. 6

6-1. فرضیه‌ها.. 7

7-1. تعریف مفاهیم.. 7

فصل دوم: مبانی نظری.. 12

1-2 مقدمه.. 13

2-2 بررسی تحقیقات پیشین.. 13

1-2-2 تحقیقات داخلی.. 13

1-2-2 تحقیقات خارجی.. 18

3-2 نظریات مربوط به تحقیق.. 21

1-3-2 مدیریت استراتژیک، ‌مدیریت عمومی و مدیریت رسانه.. 22

1-1-3-2 رویکردهای مدیریت رسانه.. 23

2-1-3-2 ضرورت توجه توأمان به سه منظر و گفتمان حاکم بر مدیریت استراتژیک رسانه.. 24

2-3-2 جنگ نرم.. 25

1-2-3-2 جنگ نرم در فضای سایبر.. 27

3-3-2 رقابت و یا جنگ رسانه‌ای، در سپهر رسانه‌ای جهان.. 29

4-3-2 دیپلماسی عمومی و ارتباطات استراتژیک.. 32

5-3-2 دیپلماسی رسانه‌ای.. 38

1-5-3-2 تبدیل اطلاعات سری به اطلاعات آشکار.. 39

2-5-3-2 رسانه‌ها؛ نهادهای خصوصی دیپلماتیک.. 40

3-5-3-2 دیپلماسی رسانه‌ای؛ عرصه دیپلماسی افکار عمومی.. 41

4-5-3-2 رسانه‌ها؛ حلقه اتصال دولت‌ها به افکار عمومی جهانی.. 42

6-3-2 رسانه پدیده‌ای انسان‌واره.. 43

7-3-2 فضای نوین رسانه‌ای جهان.. 48

1-7-3-2 سیر تطور رسانه و مخاطب و جامعه.. 49

2-7-3-2 جامعه اطلاعاتی :.. 64

3-7-3-2 جامعه دانشی.. 71

4-7-3-2 جامعه مجازی.. 74

5-7-3-2 جامعه الحاقی.. 82

6-7-3-2 جمع‌بندی بخش «فضای نوین رسانه‌ای جهان».. 87

فصل سوم:روش تحقیق.. 88

1-3. مقدمه.. 89

2-3. شیوه تحقیق.. 89

3-3. روش گردآوری اطلاعات.. 91

1-3-3 مطالعات اسنادی و کتابخانه‌ای.. 91

2-3-3 مصاحبه عمیق.. 92

3-3-3 روش گراندد تئوری.. 93

4-3. جامعه آماری یا جامعه مورد بررسی.. 96

5-3. روش نمونه‌گیری و محاسبه حجم نمونه.. 97

6-3. روش تجزیه‌وتحلیل اطلاعات.. 98

7-3. اعتبار و پایایی تحقیق.. 102

فصل چهارم: یافته‌های تحقیق.. 104

1-4. مقدمه.. 105

2-4. ابعاد آرایش رسانه‌ای.. 105

3-4. مفهوم،‌ معنا و تعریف آرایش رسانه‌ای.. 108

4-4. پیش‌نیاز آرایش رسانه‌ای.. 112

5-4. برنامه‌ریزی در آرایش رسانه‌ای.. 114

1-5-4. تعیین رویکردهای طراحی در برنامه‌ریزی.. 115

2-5-4 تبیین وضع موجود در برنامه‌ریزی.. 118

3-5-4 ترسیم وضع مطلوب و شناخت آینده و فضای نوین رسانه‌ای جهان در برنامه‌ریزی.. 128

4-5-4 . طراحی آرایش رسانه‌ای در برنامه‌ریزی.. 135

1-4-5-4. طراحی آرایش رسانه‌ای در برنامه‌ریزی- گام اول،‌ ‌تنظیم اصول و قواعد طراحی آرایش.. 135

2-4-5-4 طراحی آرایش رسانه‌ای در برنامه‌ریزی- گام دوم، تعیین نوع آرایش رسانه‌ای 147

3-4-5-4 طراحی آرایش رسانه‌ای در برنامه‌ریزی- گام سوم، تفکیک پارادایم.. 149

4-4-5-4 طراحی آرایش رسانه‌ای در برنامه‌ریزی- گام چهارم، تعیین حوزه نفوذ تمدنی 151

5-4-5-4 طراحی آرایش رسانه‌ای در برنامه‌ریزی- گام پنجم، نیازسنجی.. 152

6-4-5-4 طراحی آرایش رسانه‌ای در برنامه‌ریزی- گام ششم، تنظیم حوزه‌های آرایش رسانه‌ای.. 153

7-4-5-4 طراحی آرایش رسانه‌ای در برنامه‌ریزی- گام هفتم، تبیین اهداف،‌ مأموریت و چشم‌انداز و انتشار‌156

6-4. سازمان‌دهی در آرایش رسانه‌ای.. 160

7-4. منابع انسانی و تأمین امکانات در آرایش رسانه‌ای.. 163

8-4. هدایت و رهبری در آرایش رسانه‌ای.. 166

9-4. نظارت و کنترل در آرایش رسانه‌ای.. 167

فصل پنجم:بحث و نتیجه‌گیری.. 170

1-5. مقدمه.. 171

2-5. خلاصه تحقیق.. 171

3-5. خلاصه یافته‌ها.. 172

4-5. نتیجه‌گیری.. 178

5-5 محدودیت‌های تحقیق.. 183

6-5. پیشنهادهای برخاسته از تحقیق.. 183

7-5. پیشنهادهایی به سایر محققین.. 185

پیوست ۱:‌ متن مصاحبه‌ها.. 186

مصاحبه‌های عمیق و کدگذاری‌های باز مصاحبه‌ها.. 187

فهرست منابع و مآخذ.. 244

 فهرست تصاویر، نمودارها و جداول:

 تصویر ۱-2 محدوده‌های اطلاعات.. 28

تصویر ۲-۲ ارتباطات استراتژیک از منظر بنیاد رند.. 36

تصویر 3-2 سیر تطور جامعه.. 49

تصویر 4-2 سیر تطور جامعه.. 49

تصویر 5-2 سیر تطور وب.. 51

تصویر 6-2 سیر تطور وب.. 53

تصویر 7-2 دروازه ادغام.. 54

تصویر 8-2 چشم‌انداز بسط وب.. 55

تصویر 9- 2 چشم‌انداز بسط وب.. 56

تصویر 10-2 آینده سرگرمی.. 58

تصویر 11-2 آینده سرگرمی.. 60

تصویر 12-2 نقشه ترند یونیورس 2012. 63

تصویر 13-2 بستر مفهومی جامعه اطلاعاتی.. 66

تصویر 14-2 دامنه شهر الکترونیک.. 69

تصویر 15-2 ارکان شهر الکترونیک.. 70

تصویر 16-2 ریشه‌یابی شهر الکترونیک.. 71

تصویر 17-2 سیر تطور جامعه.. 72

جدول 1-3 فهرست مصاحبه‌های عمیق.. 93

تصویر 2-3 جمع‌آوری و تحلیل داده‌ها به صورت زیگزاگ.. 97

جدول 3-3 نمونه‌ای از کدگذاری.. 101

تصویر 4-3 نمونه‌ای از یک ایدئوگرام مصاحبه عمیق.. 102

تصویر 1-4 چارچوب‌های آرایش رسانه‌ای.. 106

تصویر 2-4 الگوی مدیریت عمومی رسانه.. 107

تصویر 3-4 عقبه آرایش رسانه‌ای.. 114

تصویر 4-4 برنامه‌ریزی در آرایش رسانه‌ای.. 115

تصویر 5-4 برنامه‌ریزی- رویکردهای طراحی.. 117

تصویر 6-4 برنامه‌ریزی- شناخت وضع موجود.. 118

تصویر 7-4 برنامه ریزی- شناخت وضع موجود- شناخت توان رسانه‌ای.. 121

تصویر 8-4 برنامه ریزی- شناخت وضع موجود- شناخت سازمان و برنامه.. 122

تصویر 9-4 برنامه ریزی- شناخت وضع موجود- ضعف‌شناسی- آسیب‌شناسی.. 123

تصویر 10-4 برنامه ریزی- شناخت وضع موجود- ضعف‌شناسی- شناخت مخاطبان رسانه‌های خودی.. 126

تصویر 11-4 برنامه ریزی- شناخت وضع موجود.. 127

تصویر 12-4 برنامه ریزی- ترسیم وضع مطلوب و فضای نوین رسانه‌ای جهان 131

تصویر 13-4 برنامه ریزی- ترسیم وضع مطلوب و فضای نوین رسانه‌ای جهان 134

تصویر 14-4 برنامه ریزی.. 135

تصویر 15-4 برنامه‌ریزی- طراحی آرایش رسانه‌ای- تنظیم اصول و قواعد طراحی 135

تصویر 16-4 برنامه‌ریزی- طراحی آرایش رسانه‌ای- تنظیم اصول و قواعد طراحی- رسانه.. 138

تصویر 17-4 برنامه‌ریزی- طراحی آرایش رسانه‌ای- تنظیم اصول و قواعد طراحی- مدیریت.. 139

تصویر 18-4 برنامه‌ریزی- طراحی آرایش رسانه‌ای- تنظیم اصول و قواعد طراحی- پیام.. 144

تصویر 19-4 برنامه‌ریزی- طراحی آرایش رسانه‌ای- تنظیم اصول و قواعد طراحی- مخاطب.. 147

تصویر 20-4 برنامه‌ریزی- طراحی آرایش رسانه‌ای- نوع آرایش.. 149

تصویر 21-4 برنامه‌ریزی- طراحی آرایش رسانه‌ای- تفکیک پارادایم.. 150

تصویر 22-4 برنامه‌ریزی- طراحی آرایش رسانه‌ای- تعیین حوزه تمدنی.. 151

تصویر 23-4 برنامه‌ریزی- طراحی آرایش رسانه‌ای- نیازسنجی.. 152

تصویر 24-4 برنامه‌ریزی- طراحی آرایش رسانه‌ای- حوزه‌های آرایش رسانه‌ای 156

تصویر 25-4 برنامه‌ریزی- طراحی آرایش رسانه‌ای- اهداف و مأموریت و چشم‌انداز 159

تصویر 26-4 الگوی مدیریت عمومی رسانه.. 160

تصویر 27-4 سازمان‌دهی.. 163

تصویر 28-4 منابع انسانی و امکانات.. 166

تصویر 29-4 رهبری و هدایت.. 167

تصویر 30-4 نظارت و کنترل.. 169

تصویر 1-5 الگوی طراحی آرایش رسانه‌ای.. 181

 فصل اول:کلیات

1-1. مقدمه

 در فصل پیش رو، که تحت عنوان کلیات است؛ در بدو امر، به بیان مسئله پرداخته‌شده و سعی نگارنده بر آن بوده تا بیش از هر چیز، چیستی و مسئله‌ی تحقیق را به‌وضوح تبیین نماید. در ادامه ضرورت و اهمیت تحقیق حاضر مورد مداقه­ قرارگرفته، تا آن­که، فوایدِ انجام و مضراتِ عدم انجام آن، احراز گردد. سپس اهداف و پرسش­های اصلی و فرعی تحقیق بیان گردیده و درنهایت مفاهیم اصلی پژوهش تعریف شده­اند. بر این اساس، در فصل حاضر پایه­های لازم برای شروع تحقیق و مقدمات ورود به فصول بعدی تبیین گردیده است؛ تا آنکه پژوهش به‌درستی بر پی­های خود شکل بگیرد.

2-1. بیان مسئله

در جهانی زندگی می­کنیم که حوزه­ی رسانه و مدیریت آن، به دلیل شتاب روزافزون توسعه تکنولوژی، تحولات مخاطب و ذائقه­ی آن‌ها و طیف­های گسترده و متکثر مخاطبان، رقابت تنگاتنگ با سایر رسانه­ها، گستردگی و تنوع موضوعات مربوط به رسانه و ... با تغییر و تحولات پرشتاب روبروست و صداوسیما ناگزیر از آن است که برای بقای خویش، حرکت خود را با تحولات گوناگون منطبق نماید.

از سویی دیگر استکبار جهانی، در استمرار سلطه و استعمار خویش، از مراحل استعمار کهن و استعمار نوین عبور نموده و اکنون به وضعیت استعمار جدیدی که آن را «استعمار فرانو» می­نامند، رسیده است. این استعمار، نه به‌واسطه‌ی قدرت سخت، بلکه با اعمال قدرت نرم، محقق می­شود که با عناوینی چون، تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی، ناتوی فرهنگی و درنهایت، جنگ نرم شناخته می­شود. جمهوری اسلامی ایران نیز در مبارزه و مقاومت خویش در برابر سپاه باطل، در تقابل و مواجهه با جبهه نرم دشمن قرار دارد و رسانه­ی ملی، به‌عنوان یکی از مهم‌ترین عناصر قدرت نرم جمهوری اسلامی، در مقابل صف رسانه­ای استکبار جهانی که گاهی از آن به «امپریالیسم رسانه­ای» تعبیر می­شود؛ ایستاده است.

همچنین، صداوسیما به‌موازات مبارزه با امپریالیسم رسانه­ای و جریان رسانه­ای نظام سلطه، مأموریت مدیریت افکار عمومی جامعه و هدایت فرهنگ را بر عهده دارد و بیش از همه، «تلویزیون» به‌عنوان رسانه­ای تأثیرگذار و پرمخاطب، جایگاه رفیعی در مهندسی ­فرهنگی کشور و عرصه­سازی دارد.

از طرفی، مقام معظم رهبری نیز در فرمایشات خود در حوزه­ی آرایش رسانه­ای صداوسیما می­فرمایند:

« امروز آرایش رسانه‏ای و فرهنگی که در مقابل جمهوری اسلامی قرار دارد، بسیار آرایش پیچیده، متنوع، متکثر، کارآمد و فنى و پیشرفته است. صداوسیما یک‌تنه در مقابل این آرایش عظیم ایستاده است.» (خامنه‌ای, 1383)

ایشان ضمن تأکید بر مأموریت صداوسیما و تبیین ابعاد آن، الزاماتی را برای نیل به این مأموریت تعریف می­کنند و می­فرمایند:

«الزام مأموریت محورى رسانه ملی، داشتن آرایش رسانه‌اىِ کارآمد در عرصه‌ى استانى و ملى و بین‌المللى است؛ ... در این‌جا آرایش ما ضعیف است... این آرایش باید کارآمد باشد؛ داراى قدرت انعطاف براى انطباق با شرایط گوناگون و پیش‌بینى نشده باشد؛ در برخورد با مسائل گوناگون، توانایى، سرعت و چالاکى داشته باشد؛ بتواند موضع خودش را اتخاذ کند و کارساز باشد. » (خامنه‌ای, بیانات در دیدار مسولین صدا و سیما, 1383)

از سویی دیگر، رقابت تنگاتنگ رسانه­های متنوع و متکثر، به‌موازات شتاب روزافزون تکنولوژی و تغییر ذائقه­ی مخاطبان و تحولات پرشتاب، شرایطی را رقم زده­ است که موجب ایجاد محیطی پویا در عرصه­ی رسانه شده و لحظه‌به‌لحظه، این عرصه در حال دگردیسی و تطور است. در بالا تأکید شد که، آرایش رسانه­ای کارآمد، در گرو انعطاف­پذیری و انطباق با شرایط جدید است. چراکه بقای هر رسانه­ای (یا هر پدیده­ای­ دیگر) در گرو توانایی انطباق با شرایط جدید است و در غیر این صورت محکوم به زوال و فناست.

برای انطباق با شرایط جدید که لازمه­ی داشتن آرایش رسانه­ای کارآمد است، می­بایست به‌طور مستمر، شرایط محیط زیست رسانه­ای را سنجید و مسیر خود را در کشاکش آن، جستجو کرد.

همچنین برای طراحی «آرایش رسانه­ای کارآمد» می­بایست مفهوم، ابعاد، حوزه­ها و جوانب «آرایش رسانه­ای» را سنجید، و به عبارتی دیگر، الگویی برای آرایش رسانه­ای ترسیم نمود، تا آنکه از رهگذر آن الگو بتوان به سر منزل «طراحی آرایش رسانه­ای کارآمد» نائل شد.

با توجه به شرایط و محیط رسانه­ای جهان، مسئله این است که صداوسیمای جمهوری اسلامی، چه الگوی آرایش رسانه­ای، را باید داشته باشد تا بتواند با برتافتن آن الگو و سپس طراحی آرایش رسانه­ای، از عهده مأموریت جهانی خود برآید؟

تحقیق حاضر بر آن بود، تا به‌قدر توان و قوت قلم نگارنده، به این مسئله پاسخ مناسب دهد. نکته آنکه «آرایش رسانه­ای» ابعاد و وجوه متکثری دارد؛ که بضاعت این تحقیق در بررسی آرایش رسانه­ای، به حوز­ه­ی رسانه­های تصویری، محدود می­گردد.

3-1. ضرورت و اهمیت تحقیق:

مأموریت یک سازمان، هدف یا علت وجودی سازمان است و الزامات مأموریت، چیزی است که رسیدن به اهداف سازمان و انجام مأموریت آن را تضمین می­کند.

سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران به مثابه یک «دانشگاه عمومی»، مأموریت «مدیریت و هدایت فرهنگ و افکار عمومی جامعه» را بر اساس «اهداف کلان» خود بر عهده دارد. اما چگونه می­تواند از عهده­ی این مأموریت برآید و چه چیزهایی انجام این مأموریت را تضمین می­کند؟ یا به عبارت دیگر انجام این مأموریت، چه الزاماتی دارد؟

مقام معظم رهبری الزام این مأموریت را در تأمین مواردی ازجمله، امین نظام، مورد اعتماد مردم، برخوردار از مزیت‌های رقابتى و داشتن آرایش رسانه‏اىِ کارآمد می­دانند. (خامنه‌ای, بیانات در دیدار مسولین صدا و سیما, 1383)

انعطاف­پذیری و قدرت انطباق با شرایط جدید، خود از ملزومات آرایش رسانه­ای است و دستیابی به چنین آرایشی، نیازمند برتافتن یک الگوی جامع‌الابعاد است که حوزه­ها و جوانب آرایش رسانه­ای را تعریف نماید.

بر این اساس لازم بود که در مبادی امر، «شرایط جدید» در فضای نوین رسانه­ای جهانی به چنگ ذهن آید؛ تا آنکه رسانه ملی بتواند خود را در نسبت با آن شرایط بازیابد. پس از شناخت از محیط، می­بایست به الگویی برای تنظیم آرایش رسانه­ای و ابعاد و جوانب آن دست یافت، تا آنکه به‌واسطه‌ی آن الگو، امکان طراحی آرایش رسانه­ای کارآمد رسانه ملی، فراهم می­شد.

لذا پژوهش پیش­ رو، از آن حیث واجد اهمیت و ارزش است که سازمان صداوسیما را از مزایای داشتن الزامات مأموریت محوری خود، بهره­مند می­سازد.

از سویی دیگر، صداوسیما در خط مقدم مواجهه­ی با جنگ نرم دشمنان انقلاب اسلامی ایران و به‌ویژه جنگ رسانه­ای آنان قرار دارد که با تکنولوژی­های پیشرفته و تزویر رسانه­های اختاپوسی خود، در پی مقابله و منازعه با انقلاب اسلامی به کارزار برآمده­اند. صداوسیما گریزی از آن ندارد که، به‌موازات مأموریت سازمانی خویش که بیشتر ناظر به درون جامعه­ است، ذهن و قلب جامعه را از آماج تهدیدات رسانه­ای دشمن نیز مصونیت ببخشد. همچنین در عرصه­ی جهانی، صدای اسلام و سیمای انقلاب را به جهان عرضه کند. لذا برای انجام این مأموریت نیز، ضروری است که آرایش رسانه­ای دشمن را ترسیم نموده و در مواجهه و مقابله­ی با آن، آرایش رسانه­ای مطلوب خویش را طراحی نمود که این طراحی نیز، مستلزم داشتن یک الگو است!

به‌طور خلاصه، اگر مأموریت صداوسیما (که همان هدف یا علت وجود این سازمان است)، مدیریت و هدایت فرهنگ و افکار عمومی جامعه می­باشد، برای تضمین اجرای این مأموریت، فرزندان انقلاب اسلامی را گریزی از آن نیست که، الگویی برای تنظیم آرایش رسانه­ای تدوین نمایند تا با برتافتن آن الگو، آرایش رسانه­ای صداوسیما در انطباق با شرایط جدید طراحی شده و در مواجهه با امپریالیسم رسانه­ای دشمن، بر تهدیدات آن نیز فایق آیند.

بنابراین ضروری است که الگویی برای آرایش رسانه­ای صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، در نسبت با عرصه­ی نوین رسانه­ای جهان، و مواجهه با تهدیدات جبهه رسانه­ای جنگ نرم دشمن، تدوین شود.

لذا ضرورت تحقیق حاضر ازآنجاست که، عدم برتافتن الگوی آرایش رسانه­ای، صداوسیما را در انجام مأموریت خود، در هدایت افکار و فرهنگ عمومی جامعه و همچنین مقابله با جنگ نرم و جنگ رسانه­ای دشمن، ناکارآمد و کم­توان می­سازد.

گفتنی است، یکی از نکاتی که در این تحقیق مدنظر بوده؛ این است که، کوشش حاضر متناسب با اهداف و نیازهای سازمان صداوسیما باشد. بر اساس آنچه در افق رسانه ملی تدوین‌شده است، مأموریت رسانه ملی «مدیریت و هدایت فرهنگ و افکار عمومی جامعه»است، که نیل به این مأموریت (بر اساس فرمایش مقام معظم رهبری)، در گرو تأمین الزامات آن است که یکی از این الزامات، داشتن «آرایش رسانه‌اىِ کارآمد» و «قدرت انعطاف براى انطباق با شرایط» می­باشد که این دو مؤلفه در موضوع این پایان‌نامه، اشراب گردیده است.

4-1. اهداف تحقیق

  • هدف اصلی: پیشنهاد الگوی آرایش رسانه­ای صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران
  • اهداف فرعی:
  1. آشنایی با حوزه‌ها و جوانب آرایش رسانه­ای
  2. بررسی شرایط نوین فضای رسانه­ای جهان

5-1. سؤالات تحقیق

  • سؤال اصلی:

الگوی آرایش رسانه­ای صداوسیمای جمهوری اسلامی در نسبت با فضای نوین رسانه­ای جهان، چگونه باید باشد؟

  • سؤالات فرعی:
  1. آرایش رسانه­ای، چه حوزه­ها و جوانب و ابعادی را در برمی‌گیرد؟
  2. شرایط نوین فضای رسانه­ای جهان چگونه است؟

 6-1. فرضیه‌ها

 ازآنجاکه پژوهش حاضر از نوع اکتشافی می­باشد و به شیوه­ی کیفی و استقرایی است، مبتنی بر فرضیه خاصی نمی­باشد.

7-1. تعریف مفاهیم

آرایش رسانه­ای:

مفهوم آرایش رسانه­ای، ازجمله مفاهیم استعاری است که از دانش نظامی به عاریت گرفته شده است. لذا معنای آن را باید در تعاریف نظامی جست.

آرایش نظامی: مرتب و منظم کردن نیروها در یک سازمان به‌منظور حمله یا دفاع و نوعی تقسیم‌کار سازمان‌یافته و از قبل تعیین شده را آرایشات گویند .وزارت دفاع آمریکا، آرایش را به این شکل توصیف می‌کند: «دو یا چند هواپیما، کشتی یا یگان که تحت فرماندهی یک فرمانده عمل می‌کنند». آرایش‌ها شامل یگان‌هایی در سطح تیپ، لشکر، تیپ هوایی یا غیره می‌شوند.

ساده‌ترین روش بررسی آرایش و صف­بندی و امکان­سنجی نوع درگیری در یک منازعه نظامی که البته منازعه مذکور می­تواند سیاسی، فرهنگی یا اقتصادی نیز باشد ، تهیه «ترتیب نیرو» و «ترکیب نیرو» است.

«ترتیب نیرو»: ترتیب نیرو، تنظیم و برآورد توانمندی و استعداد نرم‌افزاری و سخت‌افزاری دشمن و حریف در ۶ حوزه نیروی انسانی، تجهیزات، تأسیسات، منابع مالی، منابع زمانی و استراتژی و تاکتیک اتخاذشده،می­باشد.همچون مدیر یک تیم فوتبال که در هنگام مسابقه، با توجه به آرایش و توانمندی تیم حریف در زمین بازی، تیم خود را آرایش می­دهد، یک مدیر استراتژیک یا تاکتیکی نیز پس از «ترتیب نیرو»­­ی حریف، به «ترکیب نیرو»­ی جبهه خود می­پردازد.

ترکیب نیرو: ترکیب نیرو، تنظیم و برآورد توانمندی و استعداد نرم‌افزاری و سخت‌افزاری خود، در ۶ حوزه نیروی انسانی، تجهیزات، تأسیسات، منابع مالی، منابع زمانی و استراتژی و تاکتیک اتخاذشده، نسبت به «ترتیب نیرو»ی دشمن و حریف است.

هرگاه «ترتیب نیرو»ی حریف، به‌روز، تنظیم و برآورد شد و سپس «ترکیب نیرو»ی خودی، در نسبت با آن به‌روز، تنظیم گردید، آنگاه سنجش منازعه ممکن خواهد بود.

به‌تبع بررسی مفهوم آرایش نظامی، ترتیب نیرو و ترکیب نیرو، مفهوم آرایش رسانه­ای نیز این‌گونه تعریف می­شود که:

آرایش رسانه­ای، برآورد توانمندی و استعداد نرم‌افزاری و سخت‌افزاری دشمن و حریف در ۶ حوزه نیروی انسانی، تجهیزات، تأسیسات، منابع مالی، منابع زمانی و استراتژی و تاکتیک اتخاذشده و سپس در مقابل آن؛ چینش، تنظیم و برآورد توانمندی و استعداد نرم­افزاری و سخت­افزاری خود، در ۶ حوزه نیروی انسانی، تجهیزات، تأسیسات، منابع مالی، منابع زمانی و استراتژی و تاکتیک اتخاذشده، نسبت به «ترتیب نیرو»ی رسانه­های دشمن و حریف است. (که البته می­توان در تعریف، حوزه­های رسانه­ای مثل رادیو، تلویزیون، فضای­ مجازی و... و همچنین پوشش جغرافیایی، دسترسی مخاطب، محتوا و.. را نیز افزود)

استراتژی:

ریشه استراتژی (Strategy) به واژه­ی یونانی استراتژوس Strategos برمی­گردد. (Webster, 2005) استراتژوس که در جمع به‌صورت Strategiیا Strategoiدرمی­آید، درواقع لقب رهبران ارتش باستان (و به‌خصوص رهبران ارتش باستان آتنی) بود که به دلیل فرماندهی و فن دستور دادن به نیروهای ارتش و تعلیمات اصول خاص نظامی و تدبیر جنگی، به ایشان اطلاق می­شد. (باقری, بی‌تا)

واژه استراتژوس مشتق شده از استراتوس Stratosیعنی ارتش است. پیدایش واژه استراتژوس همزمان با افزایش میزان اهمیت و پیچیدگی بیشتر تصمیم­گیری­های نظامی بود. (لطفیان, 1384)

استراتژی یک برنامه جامع برای عمل است که جهت‌گیری‌های عمده سازمان را معین می‌کند و رهنمودهایی برای تخصیص منابع در مسیر کسب هدف‌های بلندمدت سازمانی ارائه می‌دهد. (رضاییان, 1383, ص. 239)

استعمار فرانو:

استعمار فرانو عبارت است از سلطه فرهنگی، اقتصادی و سیاسی کامل، همه­جانبه، تدریجی و نامحسوس بر منابع حیاتی و مالی همه جهان که با محوریت امپریالیسم فرهنگی تحقق می‌یابد. ویژگی برجسته استعمار فرانو، محوریت بخشیدن به مفهوم «قدرت فرهنگ» است. این به آن معنا نیست که استعمارگران در فضای استعمار قدیم و جدید از «قدرت فرهنگ» غافل بوده­اند، بلکه شواهد تاریخی، گویای بهره­مندی استعمارگران از قدرت فرهنگ به‌ویژه تلاش برای تغییر دین، زبان، آداب‌ورسوم و ساختار آموزشی مستعمره­ها، متناسب با علاقه­های فرهنگی و تمدنی خویش در تمامی دوران­های استعمار است. به عبارت دیگر، می­توان مبنای استعمار فرانو با محوریت قدرت فرهنگ را آن چیزی دانست که به‌عنوان مفهوم قدرت نرم ارائه می­شود. قدرت نرم، شیوه­ای از اعمال قدرت در مقایسه با شیوه­های سنتی و سخت است که با بهره­گیری از ارزش­های موجود در فرهنگ و جذابیت­های ایدئولوژیکی موجب می­شود یک فرد، گروه یا کشور کاری کند که فرد، گروه یا کشورهای دیگر همان چیزی را بخواهند که او می­خواهد. (پورعلی, 1385, ص. 142و143)

دیپلماسی عمومی:

دیپلماسی عمومی از منظر انستیتو بروکینگز[1]، به آن بخش از برنامه‌های دولتی گفته می‌شود که به قصد اطلاع‌رسانی و یا اعمال نفوذ بر افکار عمومی سایر کشورها انجام می‌شود. دیپلماسی عمومی از دیپلماسی سنتی فراتر می‌رود و به تعامل میان گروه‌های ذی‌نفوذ و جریان فراملی اطلاعات و آراء و به‌تبع آن جهت‌دهی افکار عمومی مردم سایر کشورها می‌پردازد.

دیپلماسی عمومی، از مجرای اعطای بورسیه تحصیلی و برنامه­های تبادل دانشجو، آموزش زبان، رسانه‌ها و به‌ویژه رسانه­های جدید و شبکه­های اجتماعی، سلبریتی دیپلماسی و یا دیپلماسی مشاهیر، توریسم و یا دیپلماسی شهروندی، دیپلماسی معماری، دیپلماسی پزشکی، دیپلماسی ورزشی، دیپلماسی غذا، دیپلماسی حیوانات و ... محقق می­شود.

وزارت امور خارجه ایالات‌متحده آمریکا، در سال 1985 در تعریف دیپلماسی عمومی این‌گونه آورده است که؛ «دیپلماسی عمومی به برنامه‌های تحت حمایت دولت اشاره دارد که هدف از آن‌ها اطلاع‌رسانی و یا تحت تأثیر قرار دادن افکار عمومی در کشورهای دیگر است.» (مشرق, 1391)

اما به دلیل تنیدگی این مفهوم با قدرت نرم، آن را می‌توان این‌گونه تعریف نمود:

«توانایی تأثیرگذاری بر دیگران برای کسب نتایج مطلوب از طریق جذابیت به‌جای اجبار یا تطمیع. به عبارت دیگر قدرت نرم توانایی به دست آوردن نتایج مطلوب است به دلیل آنکه دیگرآن‌همان چیزی را بخواهند که شما می‌خواهید.» (مشرق, 1391)

در یک جمع‌بندی، می‌توان دیپلماسی عمومی را آمیزه­ای از شیوه­های غیررسمی برای انتقال پیام به مخاطبان جهانی دانست که از طریق «اقناع اذهان و ارضای قلوب» به تصرف قلب و ذهن آنان خواهد انجامید؛ که ترمیم و یا ارائه وجهه و چهره یک دولت-ملت، در نزد آن مخاطبان نیز از تبعات آن خواهد بود.

قدرت نرم:

«قدرت نرم، توانایی کسب از طریق جذب به‌جای اجبار» است. این نوع قدرت «از طریق روابط با متحدان، کمک­های اقتصادی و تبادلات فرهنگی حاصل می‌شود»(S.Nye, 2004)

جوزف نای این‌گونه عنوان می­کند: «قدرت نرم جلب نمودن مردم به‌جای مجبور کردن آن‌ها است » (گلشن پژوه, 1387, ص. 22)

این نوع از قدرت می­تواند موجب به وجود آمدن و توسعه افکار عمومی مطلوب­تر و کسب اعتماد بیشتر در میان کشورهای دیگر شود. به نظر نای، اساس قدرت نرم در ارزش­های فرهنگی و سیاسی یک کشور نهاده شده است، در فرهنگ عمومی و نحوه­ رفتار سیاسی با هر کشور در سطح بین­المللی؛ و درواقع ایجاد حس مشروعیت برای اهداف بین­المللی یک کشور. وی در مقاله­ای دیگر می‌نویسد: قدرت نرم، توانایی به دست آوردن چیزی است که با جذب و اقناع سایرین برای اهداف خود می‌خواهیم. به‌هرحال، قدرت نرم، واژه­ای است که در نظریه­های روابط بین‌الملل برای توصیف یک مجموعه سیاسی، مانند دولت به کار می‌رود؛ توانایی­ای که به‌طور مستقیم بر رفتار یا منافع سایر نهادهای سیاسی از طریق شیوه­های فرهنگی و ایدئولوژی سیاسی تأثیرگذار است. البته این مفهوم در مقایسه با قدرت سخت معنا پیدا می‌کند که به لحاظ تاریخی معیار واقع­گرایانه و مسلط قدرت ملی محسوب شده و شاخص‌های سنجش آن کمّی و شامل مواردی چون جمعیت، سرمایه­های نظامی ملموس و واقعی، یا تولید ناخالص ملی است. (گلشن پژوه, 1387, ص. 22)

 سازمان‌دهی:

سازمان‌دهی فراگردی است که طی آن با تقسیم‌کار میان افراد و گروه‌های کاری، و ایجاد هماهنگی میان آن‌ها برای کسب اهداف تلاش می‌شود. وظیفه سازمان‌دهی و طراحی سازمان در شمار وظایف مهم مدیران است که میزان انعطاف‌پذیری سازمان در مقابل تحولات محیطی را معین می‌کند. (رضاییان, 1383, ص. 273)

کنترل و نظارت:

کنترل و نظارت فراگردی است که از طریق آن،‌عملیات انجام‌شده با فعالیت‌های برنامه‌ریزی شده تطبیق داده می‌شوند. کنترل امری است که به‌صورت مستمر دائمی بر آن باید اهتمام شود و تا انتها استمرار می‌یابد. (stoner, 1983, p. 592)

مدیریت منابع انسانی:

مدیریت منابع انسانی، اصطلاحی است برای توصیف گستره‌ای از فعالیت‌های متنوع شامل جذب،‌نگهداری، و پرورش نیروی کار با استعداد و پر انرژی. مدیریت منابع انسانی برای مسئولیت مدیران برای تجهیز سازمان با کارکنان توانمند و حصول اطمینان از مطلوبیت به‌کارگیری استعدادهای آنان دلالت دارد. برخی از صاحب‌نظران بر این باورند که «اگر افراد مناسب استخدام شوند و در جای مناسب به کار روند همه‌چیز خوب پیش خواهد رفت.»‌ (Bridges, 1994, p. 130)

[1]. Brookings





بررسی کارکردهای غیاب در پرداختن به شخصیت معصومین (ع) برای نگارش فیلمنامه93

بررسی کارکردهای غیاب در پرداختن به شخصیت معصومین (ع) برای نگارش فیلمنامه93

بررسی کارکردهای غیاب در پرداختن به شخصیت معصومین (ع) برای نگارش فیلمنامه93

  چکیده

نگارش فیلمنامه به‌عنوان بستر اصلی و محور پیوند عناصر سینمایی، یکی از مهم‌ترین مراحل شکل‌گیری و تولید فیلم است. ازآنجایی‌که استفاده از «غیاب» در فیلمنامه کارآیی دارد، این رساله تلاش می‌کند با روش اسنادی و کتابخانه‌ای، محدودیت‌ها و آسیب‌های تصویرگری مستقیم معصوم (ع)، را مورد بررسی قرار می‌دهدو در ادامه از «غیاب» به‌عنوان راهکار مطرح شده برای پرداختن به شخصیت معصومین (ع) و از کارکردهای آن در سینما و تلویزیون سخن می‌گوید که عبارت‌اند از همدلی و همراهی تماشاگر با داستان که باعث باورپذیری، جذابیت و تأثیرگذاری می‌شود. در پایان به این نتیجه می‌رسد که با توجه به محدودیت‌های زبان سینما و تلویزیون، استفاده از این تکنیک برای بازنمود ابعاد مختلف زندگی معصوم (ع) و شخصیت‌های قدسی مناسب است و باید مورد توجهی ویژه قرار بگیرد.

کلید واژه: غیاب ، شخصیت پردازی، معصومین، فیلمنامه

 فهرست مطالب

فصل اول: کلیات7

1ـ1 بیان مسئله8

1ـ2 ضرورت و اهمیت تحقیق8

1ـ3 اهداف تحقیق9

1ـ4 سؤالات تحقیق9

1ـ5 فرضیه تحقیق10

1ـ6 روش تحقیق10

1ـ7مفاهیم10

فصل دوم: مبانی نظری تحقیق15

2ـ1 بررسی تحقیقات پیشین16

2-2 چارچوب نظری تحقیق20

2ـ2ـ1 عناصر فیلمنامه21

2ـ2ـ1ـ1 پیرنگ. 21

2ـ2ـ1ـ2 شخصیت. 24

2ـ2ـ1ـ3 درون مایه. 30

2ـ2ـ1ـ4کشمکش. 30

2ـ2ـ1ـ5بحران. 33

2ـ2ـ1ـ6دیالوگ. 34

2ـ2ـ1ـ7 زمان و مکان (صحنه، موقعیت). 35

2ـ2ـ2 فیلم تاریخی و تاریخ مقدس35

فصل سوم: یافته‌های تحقیق40

3ـ1غیاب در اصل خلقت41

3ـ2غیاب نزد پساساختارگراها43

3ـ3 غیاب در هنر اسلامی44

3ـ4غیاب و تخیل47

3ـ5 غیاب و روایت پذیری برای کودک47

3ـ6غیاب و واکنش48

3ـ7غیاب و صرفه جویی هزینه ها48

3ـ8 سینما و تصویرگری معصوم49

3ـ8ـ1 اهمیت چگونگی بازنمایی معصومین در سینما. 50

3ـ8ـ2تصویرگری معصوم در سینمای هالیوود. 51

3ـ8ـ3 تصویرگری معصوم در سینمای ایران. 57

3ـ8ـ4 محدودیت های سینما و تلویزیون در تصویرگری معصوم. 62

3ـ9گستره غیاب در فیلم67

3ـ9ـ1غیاب در عناصر میزانسن. 68

3ـ10غیاب در ژانرهای سینمایی79

3ـ10ـ1غیاب در ژانر معمایی ـ پلیسی. 79

3ـ10ـ2غیاب در ژانر وحشت. 79

3ـ11غیاب در درام80

3ـ11ـ1 منظق داستانی. 80

3ـ11ـ2 پیوند شخصیت غائب با اصل داستان. 80

3ـ11ـ3 حفظ کشمکش. 82

3ـ12 نکاتی چند درباره امکانات غیاب84

3ـ12ـ1 استفاده از راهکار غیاب در نقل تاریخ. 84

3ـ12ـ2 غیاب و بازنمایی رویداد واحد از زندگی معصوم. 86

3ـ12ـ3 غیاب و راز. 87

3ـ13راهکارهای تجربه شده در تصویرگری معصوم88

3ـ13ـ1 فیلم هایی با حضور کامل معصوم88

3ـ13ـ1ـ3 ارزیابی روش حضور کامل. 93

3ـ13ـ2 فیلم هایی با غیاب معصوم93

3ـ13ـ3 ارزیابی روش غیاب شخصیت. 105

3ـ14 تأملی بر راهکار غیاب105

فصل چهارم: نتیجه‌گیری108

4ـ1 نتیجه‌گیری109

4-2 پیشنهادات110

فصل اول: کلیات

 1ـ1 بیان مسئله

هنر نمایشی عرصه‌ای است که می‌توان مفاهیم و جلوه‌های زندگی را در سینما و تلویزیون به نمایش گذاشت. اگر این جلوه‌های زندگی از زندگی حضرات معصومین (ع) و شخصیت‌های قدسی باشد، جلوه‌های حقیقی آن بیشتر خواهد بود و موجب شناخت بیشتر ایشان می‌شود. جلوه‌هایی که پاکی، وارستگی، مهر و شفقت برای بینوایان، ستیز با ستمگران، ایثار و شهادت برای جاودانه ماندن دین الهی، در اوج است. اما متأسفانه نمایش این جلوه‌هابه‌صورت کامل انجام نشده.

با توجه به محدودیت‌های زبانی سینما و تلویزیون در تصویرگری زندگی معصومین (ع)، چالش‌ها و دشواری‌هایی را، در پرداختن به شخصیت ایشان، پیش روی فیلم‌سازان دینی ما قرار می‌دهد که این چالش‌ها و دشواری‌ها موجب می‌شود، ما به دنبال راهکار بهتری جهت ارائه‌یصحیح‌تر و عمیق‌تر از شخصیت‌های قدسی در نگارش فیلمنامه باشیم. بنابراین دقت هر چه بیشتر در تصویرگری معصومین (ع) و شخصیت‌های قدسی، و بازنگری در شیوه‌های فیلمنامه نویسی و ارائه‌یشخصیت‌های ایشان در فیلمنامه نویسی است که با ارائه‌یزاویه‌ی دید جدید به پدیدارها و مصادیق، می‌توان هر چه بیشتر با ساختار سینما و تلویزیون منطبق کرد. از این‌رو در آغاز، به محدودیت‌ها و ظرفیت‌های تصویرگری مستقیم حضرات معصومین (ع) در سینما و تلویزیون اشاره‌ایمی‌کنیم. سپس کلیاتی را از عناصر فیلمنامه، مورد بررسی قرار می‌دهیم و در ادامه ضمن بررسی این تکنیک برای بازنمود ابعاد مختلف زندگی حضرات معصومین (ع)، به کارکردها و امتیازات ویژه آن، می­پردازیم.

1ـ2 ضرورت و اهمیت تحقیق

در همه‌ی این سال‌ها یکی از اساسی‌ترین و مهم‌تریندغدغه‌ی ما در سینما و تلویزیون پرداختن به زندگی وشناساندن معصومین (ع) به مخاطبین برای بهره‌مندی بیشتر از این الگوهای راستین الهی بوده است.ولی هر هنرمندی با پا نهادن در این وادی مقدس با مسئله‌ی تصویرگری معصومین (ع)روبرومی‌شود، به دلیل اهمیت زندگی معصومین (ع) در نگارش فیلمنامه و از طرفی محدودیت‌های زبانی سینما و تلویزیون در تصویرگری معصومین (ع)، انتظار این می‌رود که با حساسیت بیشتری به این موضوعات ورود پیدا کنیم و تمهیدات و راهکارهای مختلف را در حوزه‌ی نظر مورد بررسی قرار بدهیم؛ به امید اینکه بهره بری از این فضاهای مقدس که منجر به سعادت دنیوی واخروی می‌شود بیشتر باشد وارتباط مخاطبین با اثر هنری بیشتر شود.

1ـ3 اهداف تحقیق

1ـ کمک به ارائه‌ی شیوه‌های جدید در الگوهای فیلمنامه­نویسی دینی.

2-ارتقاء سطح فیلمنامه نویسی در ارتباط با معصومین (ع) و شخصیت های قدسی.

3- گسترش مرزهای نظری در موردسینمای دینی وسینمای معنوی.

1ـ4 سؤالات تحقیق

 1ـ4ـ1 سؤال اصلی

چگونه می‌توان ازکارکردهای غیاب در پرداختن به شخصیت معصومین (ع) برای نگارش فیلمنامه استفاده کرد؟

 1ـ4ـ2 سؤالات فرعی

  1. منظور از غیاب شخصیت در فیلمنامه چیست؟
  2. ظرفیت‌ها و محدودیت‌های سینما و تلویزیون در تصویرگری زندگی معصومین (ع) چیست؟
  3. کدام نمونه‌ها و تجربه‌ها در میان نویسندگان، از غیاب شخصیت در تصویرگری زندگی معصومین (ع)استفاده کرده‌اند؟

1ـ5 فرضیه تحقیق

این تحقیق ظرفیت سنجی و تحقیق اکتشافی است که فرضیهندارد.

1ـ6 روش تحقیق

روش تحقیق در این رساله در مرحله گردآوری کتابخانه‌ای است و در مرحله تحلیل برتحلیل روایت استوار گشته است. به عبارتی تمامی داده‌ها و اطلاعات موجود به روش کتابخانه‌ای گردآوری و سپس مورد تحلیل قرار گرفته‌اند. در این فرایند با استناد به معتبرترین منابع داخلی و خارجی اعم از مقالات، کتب و بعضاً رساله‌های دانشگاهی با بهره‌گیری از فیش و یادداشت‌برداری‌های متعدد، اطلاعات لازم استخراج و درنهایت مورد تحلیل و تفسیر قرارگرفته‌اند.

1ـ7مفاهیم

معصوم: دردین مبین اسلام یکی از صفات فرستاده‌های الهی عصمت است به این معنی که به‌حکم عقل ونقل پیامبر وامام باید از مطلق گناه بری باشند چه گناه فعلی وچه گناه ذهنی و چون رابط میان انسان‌ها وخداوند هستند بایداز نسیان وفراموشی هم مصون باشند.معصومی که در این پژوهش مقصود است اعم ازپیامبران و چهارده معصوم (ع) است وشامل اشخاصی که درعمل معصوم هستند نظیر حضرت ابوالفضل العباس (ع) وحضرت زینب کبری (س) می­شود.

 شخصیت:ارسطو شخصیت را چنین تعریف می‌کند: «تراژدی در اصل تقلید آدمیان نیست، بلکه تقلید اعمال است. تقلید زندگی است، تقلید نیکبختی‌ها و بدبختی‌هاست. در حقیقت، تمام نیکبختی‌ها و بدبختی‌هایآدمی‌صورت عمل به خود می‌گیرد و غایت زندگی نیز خود نوعی عمل و فعالیت است، نه کیفیت» (ارسطو، 1353: 47).از دیدگاه ارسطو منظور از شخصیت آن ویژگی‌های خاصی است که ما به‌وسیله آن اشخاص را در حین عمل می‌شناسیم و او بر عمل تأکید دارد. ارسطو جدایی‌ناپذیری کنش و شخصیت را به‌خوبی مطرح می‌کند.

برای شخصیت تقسیم‌بندی‌های مختلفی صورت می‌گیرد که ساده‌ترین شکل آن عبارت است از: شخصیت اصلی و شخصیت فرعی. شخصیت اصلی، فردی است که ماجرای اصلی داستان با تکیه‌بر او جلو می‌رود. در حقیقت، محور اصلی کشمکش داستان است و مهم‌ترین فرد در داستان به‌حسابمی‌آید. داستان، ماجرای زندگی اوست. عنصر «عدم تعادل» در زندگی او پدید آمده و با حل مشکل او هم اغلب، داستان به پایان می‌رسد.
معمولاً هر داستانی، یک شخصیت اصلی و محوری دارد. البته در قصه‌هایی که بر نوعی کشمکش دوطرفهشکل‌گرفته، به نظر می‌آید که دو فردی که در دو طرف قضیه قرار دارند، هر دو شخص اصلی هستند.
در حقیقت این دو نفر به نسبت دیگران، تأثیر بیشتری بر داستان دارند، اما از میان این دو نیز، اثر یکی، از دیگری بیشتر است و او شخصیت اصلی به‌حسابمی‌آید. به آدم‌های دیگری که در داستان هستند ولی اهمیت آن‌ها به مراتب کمتر از شخصیت اصلی است، شخصیت فرعی گویند که آن‌ها را باید نیروهای کمکی تلقی کرد.

 

غیاب: در قدم نخست لازم است که میان این نگارنده و خواننده‌ی این پژوهش توافق اولیه‌ای بر سر مفهوم موردبحث، یعنی «غیاب»[1]، حاصل شود. ازاین‌رو طی بحثی مقدماتی تلاش خواهیم کرد روشن کنیم که حدود معنایی «غیاب» چیست.

ممکن است که در نگاه نخست عبارت «کارکردهای غیاب در پرداختن به زندگی معصومین» گنگ و مبهم به نظر برسد. مگر سینما و تلویزیون هنر حضوری نیست؟ مگر حضور در سینما و تلویزیون اصل خدشه‌ناپذیر نیست؟ پس چگونه محتمل است که غیاب در سینما و تلویزیون نقشی ایفا کند؟ چگونه اصل حضور در سینما و تلویزیون خدشه‌دار شود و همچنان سینما و تلویزیون، سینما و تلویزیون باقی‌مانده باشد؟ آیا غیاب در هنر حضور، یک پارادوکس نیست و آیا این پارادوکس امکان‌پذیر است؟

باید گفت چنانچه تفکری را که هر دوقطبی را تنها در حالت تضاد شناسایی می‌کند رها کنیم و شیوه‌های دلالت واژه‌های «حضور»[2] و «غیاب» بر وضعیت «حضور» یا «غیاب» را گرفتار منش اثبات­گرایانه ی ارجاعی و مصداقی نکنیم، به راحتی گره اولیه ی عبارت «کارکردهای غیاب در پرداختن به شخصیت معصومین» باز خواهد شد. به این مبحث بازخواهیم گشت تا نشان دهیم که غیاب وضعیتی از جنس حضور است و تلاش خواهیم کرد ثابت کنیم که نه تنها در نظام زبانی دو واژه ی مذکور وابسته های معنایی یکدیگر هستند، بلکه در سینما و تلویزیون نیز حضور و غیاب می­توانند همچون تار و پود بسیاری از کنش ها دست به عمل بزنند. قسمت اول، یعنی وابستگی واژگانی، بر فرض های اولیه ی دانش زبانشناسی تکیه خواهد داشت. قسمت دوم نیز در صورتی که بتواند کنش ها و عناصر تئاتری را در وضعیت وابستگی غیاب و حضور بررسی کند، در بسیاری از زمینه های دیگر نیز قابل تبیین و مثلاً در بسیاری از کنش های جمعی قابل بررسی خواهد بود که ما تنها یکی از آنها را که به طور مستقیم به سینما و تلویزیون مربوط می شود در فصل نهایی بررسی خواهیم کرد.

به‌هرحال آنچه به‌احتمال در این عبارت محل مناقشه‌ی اولیه خواهد بود و لازم است حدود آن برای انجام بحث‌های بعدی روشن باشد بدون شک فقط واژه‌ی غیاب است.

[1]. absence

[2]. presence





آسیب‌شناسی عوامل درونی و بیرونی نظام برون‌سپاری خدمات شهری شهرداری قم با استفاده از مدل SWOT

آسیب‌شناسی عوامل درونی و بیرونی نظام برون‌سپاری خدمات شهری شهرداری قم با استفاده از مدل SWOT

آسیب‌شناسی عوامل درونی و بیرونی نظام برون‌سپاری خدمات شهری شهرداری قم با استفاده از مدل SWOT

فهرست مطالب

چکیده:1

مقدمه:2

فصل اول: کلیات تحقیق... 3

1-1- مقدمه فصل.. 4

1-2- بیان مسئله. 4

1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق.. 10

1-4- هدف‌های تحقیق.. 13

1-4-1- هدف کلی.. 13

1-4-2- هدف‌های ویژه14

1-5- سؤال‌های تحقیق.. 14

1-5-1- سؤال کلی.. 14

1-5-2- سؤال ویژه14

1-6- نوع روش تحقیق.. 15

1-7- نحوه و ابزار گردآوری داده‌ها15

1-7-1- جامعه آماری و نمونه تحقیق.. 16

1-8- نحوه و ابزار تجزیه‌وتحلیل داده‌ها16

1-9- قلمرو تحقیق.. 17

1-9-1- قلمرو موضوعی.. 17

1-9-2- قلمرو زمانی.. 17

1-9-3- قلمرو مکانی.. 18

1-10- واژگان کلیدی تحقیق.. 18

فصل دوم: ادبیات موضوع.. 23

2-1- مقدمه. 24

2-2- تاریخچه برون‌سپاری در حوزه شهری شهرداری قم. 24

2-3- ماهیت و مفهوم برون‌سپاری.. 26

2-4- تعاریف برون‌سپاری.. 30

2-5- دلایل عمده برون‌سپاری.. 34

2-5-1- مزایای برون‌سپاری.. 36

2-5-2- معایب برون‌سپاری.. 42

2-6- تفاوت برون‌سپاری، پیمانکاری، خصوصی‌سازی و کوچک‌سازی.. 43

2-6-1- خصوصی‌سازی.. 44

2-6-2- کوچک‌سازی.. 45

2-7- درون‌سپاری.. 46

2-8- برون‌سپاری از دیدگاه بهره‌وری.. 46

2-9- انواع برون‌سپاری.. 49

2-10- فرآیند برون‌سپاری.. 52

2-11- اهمیت ضرورت آسیب‌شناسی نظام برون‌سپاری.. 53

2-12- مفهوم آسیب‌شناسی سازمانی.. 55

2-12-1- کانون‌های آسیب‌زا58

2-12-2- عوامل ایجادکننده آسیب‌ها59

2-12-3- کاربرد مدل‌های سازمانی.. 60

2-13- فرآیند آسیب‌شناسی سازمانی.. 62

2-13-1- الگوهای آسیب‌شناسی سازمانی.. 64

2-14- ماهیت آسیب‌شناسی برون‌سپاری خدمات شهری.. 65

2-15- شناسایی فرصت‌ها‌، تهدیدات و شرایط محیطی از دیدگاه اسلام. 69

2-16- مدل SWOT به‌عنوان الگوی تحقیق.. 70

2-16-1- ابزار تحلیل SWOT. 72

2-16-2- بررسی محیطی.. 74

2-16-3- نقاط قوت... 78

2-16-4- نقاط ضعف... 78

2-16-5- تهدیدها79

2-16-6- فرصت‌ها79

2-17- کاربرد مدل SWOT در آسیب‌شناسی نظام برون‌سپاری.. 79

مروری بر مطالعات گذشته. 82

الف: تحقیقات داخلی.. 82

ب: تحقیقات خارجی.. 92

فصل سوم: روش‌شناسی پژوهش.... 94

3-1- مقدمه. 95

3-2- نحوه اجرای تحقیق.. 95

3-3- روش و ابزار گردآوری داده‌ها97

3-3-1- اطلاعات کتابخانه‌ای.. 97

3-3-2- روش دلفی- پانل صاحب‌نظران. 98

3-3-3- پرسشنامه. 98

3-3-4- مصاحبه. 98

3-4- روش دلفی به‌عنوان روشی برای انجام تحقیق.. 99

3-5- فرایند طراحی مدل تحقیق.. 102

3-6- سؤال اصلی تحقیق.. 104

3-7- طرح تحقیق.. 104

3-8- روش تعیین پانل خبرگان. 105

3-9- روایی روش دلفی.. 106

3-10- پایایی روش دلفی.. 107

3-11- روش‌های تجزیه‌وتحلیل اطلاعات... 109

فصل چهارم: تجزیه‌وتحلیل داده‌ها111

4-1- مقدمه. 112

4-2- فهرست ابعاد، مؤلفه‌ها و شاخص‌های اولیه. 112

4-3- تجزیه‌وتحلیل داده‌های حاصل از دور اول. 114

4-4- تجزیه‌وتحلیل داده‌های حاصل از دور دوم. 117

4-5- تجزیه‌وتحلیل داده‌های حاصل از دور سوم. 122

4-6- ضریب اهمیت عوامل مدل SWOT.. 126

4-7- محاسبه امتیازات عوامل چهارگانه مدل SWOT.. 130

فصل پنجم: نتایج و راهکارهای تحقیق... 132

5-1- مقدمه. 133

5-2- خلاصه و نتیجه تحقیق.. 133

5-3- مقایسه تحقیق حاضر با پژوهش‌های قبلی.. 141

5-4- تحلیل و بحث... 142

5-5- تدوین ماتریس SWOT.. 148

5-6- ماتریس تدوین راهبردهای نظام برون‌سپاری خدمات شهری شهرداری قم. 149

5-7- پیشنهادهای عملیاتی.. 151

5-8- پیشنهادهایی برای محققان آینده154

5-9- محدودیت‌های تحقیق.. 154

منابع و مأخذ:157

پیوست‌ها:165

 فهرست جدول‌ها

 جدول 2-1: مزایا برون‌سپاری.. 41

جدول 2-2: معایب برون‌سپاری.. 42

جدول 2-3: چرخه حیات برون‌سپاری گاتنر. 49

جدول 2-4: انواع برون‌سپاری بر اساس طبقه‌بندی حوزه‌ای.. 50

جدول 2-5: انواع برون‌سپاری بر اساس معیارهای طبقه‌بندی.. 51

جدول 2-6: انواع آسیب‌های سازمانی.. 60

جدول 3-1: مراحل پژوهش... 96

جدول 3-2: خصوصیات و ویژگی‌های اعضای پانل.. 106

جدول 3-3: آزمون آلفای کرونباخ برای پایایی عوامل و ابعاد پرسشنامه. 108

جدول 3-4: آزمون آلفای کرونباخ برای پایایی کل پرسشنامه. 109

جدول 4-1: فهرست متغیرها، ابعاد مؤلفه‌ها و شاخص‌های اولیه. 113

جدول 4-2: نتایج به‌دست‌آمده از تحلیل پرسشنامه دور اول. 115

جدول 4-3: نتایج به‌دست‌آمده از تحلیل پرسشنامه دور دوم. 119

جدول 4-4: نتایج به‌دست‌آمده از تحلیل پرسشنامه دور سوم. 123

جدول 4-5: ضریب اهمیت عوامل.. 127

جدول 5-1: اهم نقاط قوت، ضعف، تهدید و فرصت... 149

جدول 5-2: ماتریس عوامل درونی و بیرونی.. 150

 فهرست شکل‌ها

شکل 2- 1: ارکان اصلی آسیب‌شناسی سازمانی.. 63

شکل 2-2: الگوی جامع مدیریت استراتژیک... 70

شکل 3-1: فرآیند انجام یک پژوهش دلفی.. 102

شکل 4-1: محاسبه امتیازات عوامل چهارگانه مدل SWOT.. 131

شکل 5-1: ماتریس ارزیابی موقعیت و اقدام راهبردی.. 147

 چکیده:

پژوهش حاضر به دنبال بررسی آسیب‌شناسی عوامل درونی و بیرونی نظام برون‌سپاری خدمات شهری با استفاده از مدل SWOTمی‌باشد. این پژوهش ازلحاظ هدف کاربردی و ازنظر روش تحقیق توصیفی – پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش، مدیران و کارشناسان ارشدخبره شهرداری قم است که تعداد آنها در زمان انجام تحقیق 30 نفر می‌باشد. برای جمع‌آوری داده‌های مربوط به مبانی نظری و استخراج عوامل و شاخص‌های اولیه از شیوه مصاحبه، منابع کتابخانه‌ای و اینترنتی و جهت گردآوری اطلاعات و داده‌های موردنیاز به‌منظور بررسی نظر خبرگان از پرسشنامه استفاده‌شده است. به‌منظور تائید روایی، از روایی محتوایی (صوری) استفاده شده (استفاده از نظر خبرگان پیرامون موضوع و به‌منظور تائید پایایی (اعتبار) از آزمون آلفای کرونباخ استفاده‌شده که میزان آن برای عوامل درونی (متغیر نقاط قوت 854/0، متغیر نقاط ضعف 900/0) و عوامل بیرونی (فرصت‌ها 922/0، تهدیدها 840/0) و برای کل پرسشنامه 892/0 است. به‌منظور بررسی شاخص‌ها از آزمون میانگین پاسخ‌ها و همچنین فریدمن جهت رتبه‌بندی شاخص‌ها استفاده‌شده است. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهنددر ارزیابی عوامل بیرونی نمره تهدیدها (386) از نمره فرصت‌ها (195) بیشتر است و در ارزیابی عوامل درونی نمره قوت‌ها (327) از نمره ضعف‌ها (182) بیشتر است؛ بنابرایننتایج حاکی از آن است که در ارزیابی عوامل بیرونی، نقاط تهدید بر فرصت‌ها و در ارزیابی عوامل درونی، نقاط قوت بر ضعف‌ها غلبه دارد و همچنین نتایج مصاحبه‌ها با نتایج پرسش‌نامه هم سو است؛ بنابراین، می‌توان گفت در تدوین راهبردها، مطلوب آن است که نظام برون‌سپاری خدمات شهری با بهره‌گیری از قوت‌های درونی و افزایش فرصت‌ها، از عوامل درونی و بیرونی محیط، استفاده لازم را ببرد. همچنین لازم است نظام برون‌سپاری خدمات شهری در صورت امکان راهبردهایی برای کاهش اثرات منفی تهدیدها تهیه و تدوین کند.

کلیدواژه:آسیب‌شناسی، عوامل درونی (نقاط قوت و ضعف)، عوامل بیرونی (فرصت‌ها و تهدیدها)، برون‌سپاری، خدمات شهری، شهرداری قم

مقدمه:

مقام معظم رهبری فرمودند: در امر تحقیق و نوآوری به‌هیچ‌وجه انحصارطلبی نکنید... از بیرون مجموعه هر چه می‌َتوانید استفاده کنید... حقیقتاً از این ظرفیت موجود در کشور استفاده کنید.

امروزه مسائلی چون افزایش فشارهای رقابتی، دشواری‌های کسب‌وکار، محدودیت منابع، پیچیدگی‌های فنّاورانه، تخصصی شدن کارها، شتاب تحولات محیطی، عدم اطمینان به آینده افزایش هزینه‌ها، بزرگ شدن بیش‌ازاندازه برخی از سازمان‌ها (به‌ویژه در بخش عمومی) و نیز محدودیت‌های قانونی سبب شده است تا سازمان‌ها در الگوهای مدیریتی خود تجدیدنظر کرده و برای دست‌یابی به مزیت‌های رقابتی در دنیای کنونی کسب‌وکار، به استراتژی‌های جدید روی‌آورند. یکی از این استراتژی‌ها، تمرکز بر شایستگی‌های اصلی و واگذاری انجام بسیاری از فعالیت‌ها به منابع خارج از سازمان (برون‌سپاری) است.

برون‌سپاری راهی نوین برای حل مشکلات سازمان‌ها است و موجب کوچک شدن همراه با کاهش هزینه‌ها، افزایش بهره‌وری و کیفیت خدمات، ایجاد اشتغال مؤثر در بخش خصوصی،‌انتقال فناوری، جذب سرمایه‌گذار، ایجاد درآمد می‌گردد. برون‌سپاری ابزاری قدرتمندی است که در صورت استفاده درست، می‌تواند کامیابی سازمان را به همراه داشته باشد؛ اما چنانچه در استفاده از این ابزار قدرتمند دقت و تأمل کافی صورت نگیرد، نه‌تنها هیچ‌یک از منافع مورد انتظار حاصل نمی‌شود، بلکه آسیب‌ها و خسارات جبران‌ناپذیری بر منافع (بلندمدت) سازمان وارد می‌شود.

 فصل اول:

کلیات تحقیق

1-1- مقدمه فصل

با عنایت به اینکه هر پژوهشی در چارچوبی علمی انجام می پذیرد. عوامل و عناصر اصلی تشکیل‌دهنده طرح پژوهشی حاضر در برگیرنده؛ بیان مسئله و تبین ضرورت انجام پژوهش شروع‌شده و به روش‌شناسی تحقیق و تدوین فرضیه‌ها و چگونگی طراحی و تدوین ابزار گردآوری و تجزیه‌وتحلیل داده‌ها و درنهایت واژه‌های کلیدی تحقیق ختم می‌شود.

1-2- بیان مسئله

امروزه مدیران دریافته‎اند که باید از تصدی‌گری‌های بی‌حاصل که فعالیت‌های واقعی آن‌ها نیستند، دست کشیده، از نقش کنترلی خود کاسته و به نقش‌های مذاکره گر، پشتیبان، تحلیلگر، راه‌حل دهنده و کمک دهنده بیفزایند. در این شرایط است که برون‌سپاری فعالیت‎های سازمان به‌عنوان ضرورتی اجرایی و یک راهبرد اجتناب‌ناپذیر برای سازمان‎ها مطرح می‎شود.

مدیران خواهان شرکت‌ها و سازمان‎هایی می‎باشند که لاغر، چابک، انعطاف‌پذیر، پاسخگو، رقابت گر، مبتکر، کارآمد، مشتری دوست و سود‌آور باشند. ‌سازمان‌های کوچک انعطاف‌پذیرتر و اقدامات جایگزین روش‌های سرمایه‌گذاری شده و مدیریت آن‌ها ارگانیک و پویا است و نوآوری، خلاقیت،‌ و ابتکار عمل در آن‌ها تشویق می‌شود. تجدید سازمان با رعایت این نکته در شرکت‌های متوسط و کوچک نیز آغازشده است اکنون در دنیای کسب‌وکار اولاً کار را به محیط‌هایی که انسان‌ها هستند می‌برند و ثانیاً کارهایی را که پیشرفت در آن‌ها محدود بوده و فرصت رسیدن شاغل به سیستم‌های تخصصی و مدیریت ارشد را فراهم نمی‌کند، از شرکت‎ها و سازمان‎ها جدا ساخته و از طریق بخش‌های بیرون تأمین می‌نماید برای احیای هر نهادی و بازگرداندن آن به وظایف واقعی کارهای زیر لازم است: رها کردن کلیه کارهایی که قابلیت انجام ندارند و یا هرگز کارساز و گره‌گشا نبوده‌اند و نیز دست کشیدن از اموری که دوران ثمربخشی آن‌ها بسر آمده و دیگر نمی‌توانند فایده‌ای در برداشته باشند، تأکید کردن روی امور کارساز و متمرکز ساختن فعالیت‌ها روی اموری که موجبات بهبود و تقویت توانایی سازمان برای انجام وظایف آن را فراهم می‌سازند و تجزیه‌وتحلیل علل موفقیت‌ها ناتمام و شکست‌ها و ناکامی‌هارا میسر می‌سازد.

در مدیریت نوین و اقتصاد پویا به دنبال اقدام برای جبران ضعف‌ها هستند. ازجمله این اقدامات، کارا کردن شرکت‌ها، سازمان‎ها و مؤسسات و حرکت به‌سوی واگذاری فعالیت‌ها به بخش خصوصی به‌منظور افزایش بهره‌وری می‌باشد. مطالعات نشان داده که امروزه سازمان‌ها برون‌سپاری را به‌عنوان یک ضرورت اجرایی در نظر می‌گیرند و بسیاری از خدمات را جهت واگذاری برنامه‌ریزی می‌نمایند. با توجه به برنامه توسعه سوم و بخصوص برنامه چهارم و عزم دولت برای کاهش تصدی‌گری این ضرورت بر دوش سازمان‌ها و شرکت‌های دولتی و شبه‌دولتی است که به مسئله برون‎سپاری در چارچوب ضوابط اقدام کنند. برون‌سپاری به‌عنوان یک راهبرد و یا در سطحی پائین تر یک سیاست اجتناب‌ناپذیر جهت ارتقاء کارایی فعالیت‌ها امری ضروری می‌باشد.

برون‏سپاری به‌عنوان یکی از ابزارهای توسعه سازمان‏ها و ارتقای بهره‏‏وری در قالب کوچک‏‎سازی در سال‌های اخیر موردتوجه مدیران و مسئولان سازمان‏ها قرارگرفته و به صورت‏های مختلف به اجرا درآمده است. در راستای تأکید برنامه چهارم مبنی بر ارتقای بهره‏وری، کاهش هزینه‏ها و کوچک‏سازی شرکت‏ها و مؤسساتاقدام به برون‏سپاری برخی از فعالیت‌های خود در قالب‏های مختلف به بخش خصوصی نموده‌اند. هم‌اکنون باگذشت چند سال از این برون‏سپاری‎ها، لازم است ابعاد برون‎سپاری‎های انجام‌شده در سازمان‎ها و در فعالیت‎های مختلف موردبررسی قرار گیرد تا مشخص شود که آیا برون‎سپاری‎های صورت گرفته در جهت کارآمد کردن فعالیت‎های سازمان به جهت سرعت، دقت و رضایت کلیه ذی‎نفعان بوده است؟ این برون‎سپاری‎ها تا چه حد توانسته‎اند اهداف مترتب بر برون‎سپاری مانند کاهش هزینه، کارایی، کوچک‎سازی و مشتری مداری را تأمین نمایند؟

در برخی از برون‏سپاری‏های انجام‌شده سازمان‎ها با مشکلات مختلفی به لحاظ بار مالی، حقوقی، اجرایی و ارتباط با ذی‏نفعان مواجه شده‌اند. تاکنون موضوع برون‏سپاری غالباً به‌صورت کلی ارائه‌شده و مورد ارزیابی قرارگرفته است و الگوی مشخصی جهت تعیین فعالیت‎ها برای برون‎سپاری و نیز برون‏سپاری خدمات ارائه نگردیده است. لذا با توجه به رویداد این مشکلات، ضرورت دارد در قالب طرح تحقیقاتی و مطالعاتی علاوه بر تعیین فعالیت‎های قابل برون‎سپاری، آسیب‏شناسی از برون‏سپاری‏های انجام‌شده و فرایند برون‏سپاری و نیز فرایند کارکرد شرکت‏های بخش خصوصی صورت گیرد تا درنهایت ضمن عارضه‏یابی، با ارائه الگو یا الگوهایی مشکلات موجود رفع و کلیه ذی‏نفعان از مزایای آن بهره گیرند. نکته دیگر در ارتباط با این تحقیق آن است که در صورت عارضه‏یابی منجر به رفع مشکلات موجود، بسیاری از مشکلات سازمان حل‌شده و کاهش هزینه‌ها را در بسیاری از ابعاد در بر خواهد داشت و قیمت تمام‌شده فعالیت‌ها را کاهش، روانی فعالیت و بهره‏وری آن‌ها را افزایش و درنهایت رضایت کلیه ذی‌نفعان را فراهم خواهد آورد؛ بنابراین این مطالعه می‎تواند فعالیت‎های قابل برون‎سپاری را در چارچوبی علمی مورد شناسایی قرار دهد و برای دستیابی به اهداف سازمان‎ها از این واگذاری‎ها برنامه‎ریزی‎های لازم را موردتوجه قرار دهد.

با توجه به آنچه بیان شد، می‎توان دقت و بازنگری در فعالیت‎های برون‎سپاری شده، شرکت‎های طرف قرارداد، اشکال برون‎سپاری، فعالیت‎های جدید قابل‌واگذاری و درنهایت عارضه‎یابی فعالیت‎های برون‎سپاری شده برای دستیابی به اهداف حاکم بر برون‎سپاری و نتایج اصلی حاصل از آن به‌عنوان اهمیت و ضرورت این مطالعه بیان داشت.

شهرداری یکی از بزرگ‌ترین سازمان‌های خدماتی در شهر می‌باشد که گستردگی و پهنه سازمانی آن به وسعت شهر است که ذینفعان و بهره‌برداران از خدمات آن تمامی مردم آن شهر می‌باشند. مدیریت چنین سازمان عظیمی به لحاظ منابع انسانی و وظایف جهت مدیریت شهر، آن را به یکی از منحصربه‌فردترین سازمان‌ها مبدل نموده است.

نهاد شهرداری ازنظر حوزه وظایف، عملکرد و محدوده خدمات، در سطح جهان تعریف و مفهوم متفاوتی دارد. بر اساس این تعریف‌ها از مفهوم شهرداری و حوزه عمل آن، می‌توان مشخصه‌های شهرداری را شامل شهری بودن، غیردولتی بودن، استقلال، انتخابی بودن، رسیمت داشتن و موظف به اداره امور محل و ارائه خدمات عمومی موردنیاز ساکنان شهر دانست. به هر ترتیب وظایف شهرداری‌ها باوجوداین مشخصه‌ها و وظایف، در سطح شهرهای مختلف جهان متفاوت است. در برخی از شهرها، مانند شهرهای ایالات‌متحده، حفاظت محیط، امنیت، برنامه‌ریزی برای اوقات فراغت شهروندان، آموزش و تعاون اقتصادی، ازجمله وظایف شهرداری‌هاست. در شهرهای هلند، تأمین تأسیسات زیربنایی و مایحتاج شهری، نظافت و فضای سبز و در شهر تورنتو (کانادا) حفظ و ارتقاء بهداشت عمومی، برنامه‌ریزی برای اوقات فراغت شهروندان، حفظ و گسترش فضای سبز، خانه‌سازی و شهرسازی در حوزه عمل شهرداری‌ها قرار دارد. در بسیاری از کشورها، اموری مانند رفاه اجتماعی، وظایف تولیدی و اقتصادی، اداره امور حمل‌ونقل، گسترش فضای سبز، نظارت بر امور ساختمانی و شهرسازی و نظافت شهر از وظایف مشترک شهرداری‌هاست. (شیعه،1387، 546)

در ایران شهرداری‌(بلدیه) به شکل نوین آن از زمان مشروطه شکل گرفت و قانون شهرداری‌ها در سال 11/4/1334 توسط مجلس مصوب گردید که در آن وظایف شهرداری در فصل ششم و مواد 55 (مشتمل بر 28 بند)، 56 و 57 تبیین نموده است؛ که اهم وظایف تعیین‌شده برای شهرداری‌های به شرح زیر است:

1- ایجاد خیابان‌ها و کوچه‌ها و میدان‌ها و باغ‌های عمومی و مجاری آب و توسعه معابر

2- تنظیف و نگاهداری و تسطیح معابر و انهار عمومی و مجاری آب‌ها و فاضلاب و تنقیه قنوات مربوط به شهر و تأمین آب و روشنایی

3- مراقبت و اهتمام کامل در نصب برگه قیمت اجناس و اجرای تصمیمات انجمن شهر در خصوص فراوانی و ارزانی خواروبار مواد مورداحتیاج عمومی

4- مراقبت در امور بهداشت ساکنین شهر و تشریک‌مساعی با مؤسسات وزارت بهداری و ...

بااین‌وجود در حال حاضر با عنایت به گسترش شهرها به‌ویژه کلان‌شهرها، شهرداری مأموریت‌ها و فعالیت متفاوتی در حوزه مختلف انجام می‌دهد. به‌طوری‌که گستردگی وظایف آن‌ها که حدود 350 وظیفه را شامل می‌شود، به همین دلیل باعث شده است که این سازمان ازنظر قوانین، ساختار و نیروی انسانی بسیار فربه گردد. با توجه به اینکه شهرداری‌های به‌صورت مستقیم و غیر‌مستقیم از منابع دولتی استفاده می‌کنند و ازنظر ساختاری نیز متأثر از قوانین و مقرراتی است که از سوی مجلس و دولت برای آن‌ها وضع می‌گردد.

لذا تغییر مأموریت‌های سازمانی آن منبعث از تغییرات شرایط محیطی، اثربخشی و کارایی در چنین سازمانی از قوانین ابلاغی، رویکردهای نوین مدیریت شهری و خواسته‌های شهروندان از مدیریت شهری می‌باشد. از طرفی با عنایت به اینکه وظایف شهرداری‌ها در قدیم بیشتر کاربر بوده است و با تغییرات و نوآوری‌های تکنولوژی به سمت کارهای سرمایه‌بر و نیروی متخصص سوق پیداکرده است.

ازاین‌رو لذا شهرداری‌ها به‌منظور افزایش کارایی و تحقق کامل وظایف ناگریز به محول نمودن بخشی از وظایف خود در حوزه عمران شهری و خدمات شهری به پیمانکاران و برون‌سپاری می‌باشد. گرچه واژه برون‌سپاری برای اولین بار در سال 1989 میلادی برای تشریح تصمیم شرکت کداک[1] جهت واگذاری انجام فعالیت‌های فناوری اطلاعات به یکی از شرکت‌های تابعه آی بی ام[2] به‌عنوان یک راهبرد تجاری به کار رفت، ولی واگذاری خدمات دولتی به بخش خصوصی یا واگذاری قسمتی از خدمات یک سازمان به سازمان دیگر سابقه دیرینه دارد. «برون‌سپاری عبارت است از واگذاری تمام یا بخشی از مسئولیت انجام یک وظیفه سازمانی مشخص به یک فرد، گروه یا سازمان تخصصی تا ضمن کاهش هزینه‌ها امکان تحقق کیفیت‌های برتر نیز فراهم گردد.» (الوانی و اشرف زاده،1387) این رویکرد ازاین‌جهت اتخاذ گردید که باعث می‌شود مدیریت شهری با توجه به تغییرات محیطی و فرهنگی به کارهای با اولویت بالاتر بپردازد.

بررسی تجربیات مربوط به برون‌سپاری در کشور ازجمله مدیریت شهری حاکی از این است که علیرغم دستاوردهای مثبت متأسفانه بنا به دلایلی در برخی موارد این امر باعث بروز مشکلات و مسائلی در سطح بنگاه و همچنین در سطح کلان سازمان شده و اهداف از پیش تعیین‌شده حاصل نشده است. درواقع باوجود مزایا مترتب بر برون‌سپاری، برخی از کاستی‌ها و نواقص همواره در عرصه اجرا، گریبان سازمان‌های عمومی ازجمله شهرداری‌ها گرفته است.

لذا شناخت آسیب‌های مرتبط با برون‌سپاری خدمات و فعالیت‌ها در شهرداری‌ها می‌تواند راهگشای مدیران و سیاست‌گذاران شهری در طراحی مناسب امور جاری جهت واگذاری فعالیت یا وظایف در حوزه‌های مختلف باشد. لذا سؤالات اصلی تحقیق حاضر این است که: نقاط قوت، ضعف، تهدید‌ها و فرصت‌های نظام برون‌سپاری خدمات شهری استان قم کدم‌اند؟ از سوی دیگر چه استراتژی‌هایی را می‌توان در جهت بهبود وضعیت موجود با بهره‌گیری از نقاط قوت و فرصت‌ها و مقابله با تهدید‌ها و کاهش ضعف‌ها تدوین نمود؟

1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق

با عنایت به ﻗﺎﻧﻮن ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ پنجم ﺗﻮﺳﻌﻪ اﻗﺘﺼﺎدی، اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ و ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﺟﻤﻬﻮری اﺳـﻼﻣﻲ اﻳﺮانکه در ماده 173 «دولت مجاز است در طول برنامه نسبت به تهیه برنامه جامع مدیریت شهری به‌منظور دستیابی به ساختار مناسب و مدیریت هماهنگ و یکپارچه شهری در محدوده و حریم شهرها، با رویکرد تحقق توسعه پایدار شهرها، تمرکز مدیریت از طریق واگذاری وظایف و تصدی‌های دستگاه‌های دولتی به بخش‌های خصوصی و تعاونی و شهرداری‌ها، بازنگری و به‌روزرسانی قوانین و مقررات شهرداری‌ها و ارتقاء جایگاه شهرداری‌ها و اتحادیه آن‌ها اقدام قانونی به عمل آورد.» و همچنین ﺑﺮ اﺳﺎس ﺑﻨﺪ «و» و «ز» ﻣﺎده 174، «شوراهای اسلامی و شهرداری‌ها و سایر مراجع ذی‌ربط موظف‌اند ﻛﻪ با تقویت سازوکارهای مدیریت و نظارت بر هزینه کرد شهرداری و برون‌سپاری وظایف قابل‌واگذاری و هدایت بودجه شهرداری‌ها به سمت هزینه کرد در حوزه وظایف اصلی و قانونی آن‌ها و ممنوعیت پرداخت هرگونه هزینه از اعتبارات شهرداری به دستگاه‌های اجرائی» بنابراین سازمان شهرداری می‌بایست جهت تحقق اهداف برنامه به سمت برون‌سپاری حرکت کند. با عنایت به مطالب فوق‌الذکر و اینکه مقوله برون‌سپاری در عصر حاضر از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است بالأخص در سازمان‌های خدماتی مانند شهرداری که شاید مهم‌ترین مسئله این نهاد کاهش هزینه‌ها و افزایش کیفیت خدمات ارائه‌شده به شهروندان باشد ولی متأسفانه به دلیل عدم توجه جدی و هدفمند به مبحث برون‌سپاری به‌ویژه در شهرداری‌ها، این نظام هنوز نتوانسته جایگاه خود را پیدا کند و علیرغم تحقیقات انجام‌شده پیرامون برون‌سپاری، به دلیل تغییر و تحولات سریع محیطی و لزوم بازنگری و تغییر در فرآیندها روش‌های انجام کار به‌طور مستمر و مداوم انجام آسیب‌شناسی نظام برون‌سپاری بسیار ضروری می‌باشد تا مدیران بتوانند نسبت به بازخورد تصمیمات خود به‌صورت علمی و روشمند آگاهی یابند. محقق، به جهت اهمیت مبحث برون‌سپاری دست به آسیب‌شناسی موجود آن در شهرداری قم و بررسی تجربیات چندین ساله آن در عرصه برون‌سپاری خدمات اقدام نموده که در این خصوص تحقیقات اندکی صورت گرفته است. همچنین با عنایت به اینکه تحقیق و پژوهش در سازمان بزرگ شهرداری کمتر انجام‌شده است و دانش در این سازمان به علت ساختار سازمانی آن به‌صورت شفاهی می‌باشد و برون‌سپاری یک فرآیند نوپا می‌باشد.

از سویی دیگر امروزه اهمیت برون‌سپاری و ضرورت تحقیق در این خصوص بر کسی پوشیده نیست. دلایل و منافع متعددی وجود دارد تا یک سازمان در هراندازه که باشد به فکر برون‌سپاری بعضی از فعالیت‌های خود باشد. موسسه «برون‌سپاری» در یک سری از مطالعات خود با بررسی بیش از 1200 شرکت به‌منظور درک صحیح از اینکه چرا شرکت‌ها فعالیت‌های خود را برون‌سپاری می‌کنند به این نتیجه رسید که 10 مزیت بالقوه درنتیجه استفاده از برون‌سپاری وجود دارد که عبارت‌اند از: ۱- افزایش تمرکز شرکت بر یک فعالیت خاص ۲- قابلیت دسترسی در سطح جهانی ۳- در دسترس قرار گرفتن وجوه سرمایه ۴- تسریع در کسب مزایای ناشی از تجدید ساختار ۵- تقسیم ریسک ۶- آزاد کردن منابع برای دیگر اهداف ۷- تزریق وجوه نقد به شرکت ۸- کاهش و کنترل هزینه عملیات 9- دسترسی به منابع (غیر داخلی) 10- مدیریت وظایف مشکل یا کنترل ناپذیر. (نبی پور حقیقی، 1390)

از دیدگاه تومی یورا[3] (2009) برون‌سپاری ویژگی اساسی تجدید ساختار سازمانی محسوب می‌شود که به‌طور چشمگیری مرزهای سنتی سازمان‌ها را تغییر داده است. برون‌سپاری را می‌توان «از بزرگ‌ترین جابجایی‌های ساختاری سازمان‌ها و صنعت در قرن» نامید. (ظفرنژاد، 1391)

لذا سازمان‌هایی که کاملاً موفق هستند نیز از این ابزار برای تجدید ساختار سازمان‌هایشان استفاده می‌کنند و مدیران این سازمان‌ها به‌عنوان یک موضوع حیاتی این موضوع را درک کرده‌اند که ایجاد قابلیت‌های کلیدی برای برآورده نمودن نیازهای مشتری ضروری است و باید در این راه تلاش نمایند.

اندازه بزرگ سازمان دیگر یک مزیت رقابتی نیست. رقبای کوچک و چابک توانایی تغییر یک‌شبه صنعت و ساختار هزینه‌ها رادارند و فشار رقابت در اقتصاد جهانی شدت بیشتر پیداکرده است. زمان چرخه عمر محصولات و خدمات به‌صورت عجیبی کوتاه‌تر شده است و زمان پاسخگویی به تقاضا توسط رقبا کمتر شده است.بهبود عملکرد مالی و عملیات، کلید موفقیت در شرایط بحرانی و رمز بقا است. سرمایه‌گذاران و تحلیل گران به آن دسته از شیوه‌های مدیریتی توجه دارند که بتواند باصرفه باشد و متخصصان و تکنسین‌ها به‌قدر کافی وجود دارند، لذا استخدام و به‌کارگیری آنان به‌صورت تمام‌وقت منطقی به نظر نمی‌آید.

همچنین اندیشمند دیگری بنام «کواس» اذعان دارد که فعالیت تجاری هزینه‌ای دارد. اگر به بیرون از سازمان سپرده شود هزینه‌هایی برای اطمینان از صحت انجام تعهد از قبیل هزینه‌های وکیل و مشاور و کنترل کیفیت باید پرداخته شود و اگر در درون سازمان انجام پذیرد هزینه‌های متعدد اداره سازمان و صرف وقت صورت می‌پذیرد. او سپس مطرح ساخت که اگر هزینه سپردن فعالیت به بیرون از سازمان کمتر از انجام آن در درون سازمان باشد آن فعالیت برون‌سپاری می‌شود. او این هزینه را هزینه معامله یا هزینه تراکنش نام‌گذاری کرد و آن را منطق برون‌سپاری فعالیت‌های سازمانی دانست (اسکات و دیویس،2007)

همچنین باراک[4] (2008) سازمان‌ها به دلیل اینکه تعداد زیادی از فعالیت‌های خود را به طرفین قرارداد و شرکایشان انتقال می‌دهند، مرزهایشان منقبض و بدنه کارکنان مرکزی درون سازمان که شایستگی کاری دارند و می‌توانند روی فعالیت‌هایی تمرکز کنند که بیشتر استراتژیک و دارای ارزش‌افزوده‌اند، کوچک‌تر می‌شوند. در این صورت به‌تدریج به یک هماهنگ‌کننده شبکه تبدیل و به‌خصوص وقتی با تکنولوژی ارتباطاتی نوین پشتیبانی می‌شود، تقریباً یک سازمان مجازی را تشکیل می‌دهد. جهانی‌شدن به دلیل فشارهای رقابتی به‌منظور کاهش هزینه‌ها، محرکی برای برون‌سپاری پدید آورده است. (ظفرنژاد، 1391) با عنایت به مطالب فوق می‌توان دریافت که تحقیق حاضر به لحاظ اینکه به مقوله آسیب‌شناسی نظام برون‌سپاری در یک مجموعه خدماتی بزرگ یعنی شهرداری قم می‌پردازند؛ اهمیت و ارزش ویژه‌ای برخوردار است؛ و یافته‌های تحقیق حاضر می‌تواند راه را برای تحقیقات آتی در این زمینه هموار سازد و یافته‌ها می‌تواند به تدوین استراتژی‌هایی در جهت ترسیم افق آینده برون‌سپاری در شهرداری قم (جامعه آماری موردمطالعه) منجر گردد.

1-4- هدف‌های تحقیق

تحقیق حاضر دارای شامل هدف کلی و هدف ویژه به شرح زیر می باشد

1-4-1- هدف کلی

— آسیب شناسی نظام برون سپاری خدمات شهری شهرداری قم بر اساس مدل سوات و بر مبنای اهداف و انتظارات سازمانی از نظام برون سپاری.

1-4-2- هدف‌های ویژه

1- شناسایی نقاط قوت نظام فعلی برون‌سپاری خدمات شهری شهرداری قم

2- شناسایی نقاط ضعف نظام فعلی برون‌سپاری خدمات شهری شهرداری قم

3- شناسایی فرصت‌های نظام فعلی برون‌سپاری خدمات شهری شهرداری قم

4- شناسایی تهدیدهای نظام فعلی برون‌سپاری خدمات شهری شهرداری قم

5- تدوین استراتژی‌هایی بر اساس عوامل چهارگانه فوق جهت اجرای برون‌سپاری‌های بعدی

1-5- سؤال‌های تحقیق

با توجه به اینکه تحقیق حاضر یک پژوهش توصیفی – پیمایشی (میدانی) است لذا سؤال‌های تحقیق به شرح زیر می‌باشد.

1-5-1- سؤال کلی

— مهم‌ترین نقاط قوت، ضعف، تهدید و فرصت‌های نظام برون‌سپاری خدمات شهری شهرداری قم کدم‌اند؟

1-5-2- سؤال ویژه

1- نقاط قوت نظام برون‌سپاری خدمات شهری شهرداری قم کدم‌اند؟

2- نقاط ضعف نظام برون‌سپاری خدمات شهری شهرداری قم کدم‌اند؟

3- فرصت‌های فراروی نظام برون‌سپاری خدمات شهری شهرداری قم کدم‌اند؟

4- تهدیدهای فراروی نظام برون‌سپاری خدمات شهری شهرداری قم کدم‌اند؟

5- استراتژی‌های رسیدن به شرایط مطلوب نظام برون‌سپاری خدمات شهری شهرداری قم (بر اساس تجزیه‌وتحلیل swot) کدم‌اند؟

1-6- نوع روش تحقیق

روش تحقیق ازلحاظ هدف، کاربردی است و ازلحاظ نحوه اجرای تحقیق، توصیفی- پیمایشی می‌باشد؛ زیرا محقق قصد دارد وضعیت موجود نظام برون‌سپاری شهرداری قم را با بهره‌گیری از نظریات و دیدگاه‌های خبرگان مربوط و از جهات نقاط قوت و ضعف، فرصت‌ها و تهدید‌های فراروی آن نظام را شناسایی نماید.

توضیح آنکه در انجام تحقیق حاضر ابتدا نقاط قوت، ضعف، تهدید‌ها و فرصت‌های نظام برون‌سپاری شهرداری قم با استفاده از مطالعات کتابخانه‌ای و بررسی اسناد و مدارک موجود شناسایی اولیه می‌شوند و سپس از روش نظرسنجی (با کمک تکنیک دلفی[5]) از خبرگان مرتبط با موضوع و با کمک ابزارهای مصاحبه و پرسشنامه محقق ساخته برای شناسایی دقیق این موارد استفاده خواهد نمود و درنهایت برای تدوین استراتژی‌های لازم در جهت بهبود وضعیت موجود از ابزار پرسشنامه به‌دست‌آمده در مرحله نخست استفاده می‌نماید. لذا محقق قصد دارد در این پژوهش با استفاده ازنظر خبرگان شامل مدیران و کارشناسان ارشد ذی‌ربط نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید این نظام مورد شناسایی قرار می‌دهد و درنهایت استراتژی مناسب را برای بهبود عملکرد نظام برون‌سپاری ارائه می‌نماید.

1-7- نحوه و ابزار گردآوری داده‌ها

روش جمع‌آوری اطلاعات به دو طریق میدانی و کتابخانه‌ای است، زیرا درروش کتابخانه‌ای محقق بامطالعه متون علمی مربوط، تئوری‌ها و نظرات مرتبط با موضوع تحقیق را گردآوری می‌نماید. تا در تدوین و طراحی سؤالات مصاحبه و پرسشنامه بکار برده شود؛ لذا در این پژوهش نیز از دودسته ابزار استفاده می‌شود. ابزار مصاحبه: جهت شناسایی اولیه نقاط قوت، ضعف، تهدیدها و فرصت‌ها بر اساس دیدگاه خبرگان و سپس ابزار پرسشنامه محقق ساخته: برای اخذ نظریات خبرگان به‌صورت کتبی و اولویت‌بندی نقاط قوت، ضعف، تهدیدها و فرصت‌ها برای تدوین استراتژی‌های نهایی. ضمناً شیوه نمره‌گذاری با مقیاس پنج‌درجه‌ای لیکرت (خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد) است، این سؤالات به 4 مؤلفه فرصت‌ها، تهدیدها، قوت‌ها و ضعف‌ها تفکیک‌شده‌اند؛ به‌طوری‌که عوامل بیرونی(فرصت‌ها و تهدید‌ها) و عوامل درونی(قوت‌ها و ضعف‌ها) را تشکیل می‌دهند و نظریات و دیدگاه‌های خبرگان پیرامون این عوامل موردسنجش قرار خواهد گرفت.

1-7-1- جامعه آماری و نمونه تحقیق

در هر بررسی آماری، جامعه، مجموعه عناصری است که می‌خواهیم درباره آن استنباطی به عمل‌آوریم و نمونه بخشی از جامعه تحت بررسی است که با روشی از پیش تعیین‌شده انتخاب می‌شود به قسمی که می‌توان از این بخش، با توجه به روش انتخاب، استنباط‌هایی درباره کل جامعه انجام داد (عمیدی، 1378:35).

با عنایت به تعریف فوق جامعه آماری تحقیق شامل کلیه خبرگانی است که محقق برای شناسایی و سنجش عوامل داخلی و خارجی نظام برون سپاری شهرداری قم از آنها استفاده می نماید که تعداد آنها در زمان انجام تحقیق 30 نفر می باشد.

1-8- نحوه و ابزار تجزیه‌وتحلیل داده‌ها

برای تجزیه‌وتحلیل نتایج داده‌ها و پاسخگویی به سؤالات تحقیق و یکسان‌سازی نظرات به‌دست‌آمده به روش دلفی، از ضریب توافقی کندال استفاده می‌شود که در این روش از آمار توصیفی برای تعیین میزان درصد فراوانی و مقایسه میانگین پاسخ به هر یک از شاخص‌ها تشکیل‌دهنده نقاط قوت، ضعف، فرصت، تهدید بهره‌برداری می‌گردد.سپس از نرم‌افزار SPSS به کمک آزمون فریدمن برای رتبه‌بندی پاسخ به سؤالات پیرامون نقاط قوت، ضعف، فرصت، تهدید استفاده خواهد شد.

1-9- قلمرو تحقیق

قلمرو تحقیق شامل قلمرو موضوعی، زمانی و مکانی است که به‌صورت زیر توضیح داده می‌شود.

1-9-1- قلمرو موضوعی

قلمرو موضوعی موردمطالعه تحقیق در حوزه‌ آسیب‌شناسی سازمانی است و ازجمله آسیب‌شناسی برون‌سپاری وظایف سازمانی است وکسانی که به‌عنوان مطلع درزمینه برون‌سپاری در حوزه خدمات و وظایف در شهرداری می‌باشند مورد سؤال قرار می‌گیرند، متخصصان و صاحب‌نظران دانشگاهی با سوابق اجرایی- مشاوره‌ای، مدیران و کارشناسان ارشد خبره شهرداری قم در این خصوص به‌عنوان پانل دلفی محسوب می‌شوند.

1-9-2- قلمرو زمانی

در برخی از موارد، محقق ممکن است بخواهد افراد یا پدیده‌ها را در چندین برهه زمانی به‌منظور پاسخ به یک پرسش پژوهشی موردبررسی قرار دهد. چنین بررسی‌هایی، بررسی‌های دوره‌ای نامیده می‌شوند؛ یعنی برای پاسخ به سؤال تحقیق داده‌ها در مورد متغیر وابسته باید در چند برهه از زمان جمع‌آوری شوند. بررسی مقطعی نوعی بررسی است که در آن داده‌های اطلاعاتی یک‌باره در طی یک دوره چندروزه یا چند هفته یا چند ماه به‌منظور پاسخ به پرسش یک پژوهش جمع‌آوری می‌شود. چنین بررسی‌هایی، بررسی‌های مقطعی نامیده می‌شوند (نیومن[6]، 2005: 148).

موضوع تحقیق حاضر و سؤال‌هایی که تحقیق در پی پاسخگویی به آن است، گستره وسیعی از زمان را در برمی‌گیرد. تحقیق حاضر با تلاش برای یافتن مؤلفه‌ها و ابعاد و شاخص‌های اساسی در تدوین آسیب‌شناسی برون‌سپاری خدمات شهری در شهرداری قم می‌پردازد. جستجو و بررسی متون مربوط به ادبیات تحقیق و انجام مصاحبه‌های اکتشافی از اسفند سال 1392 شروع‌شده است ولی از جنبه جمع‌آوری داده‌های میدانی، تحقیق حاضر نوعی بررسی پیمایشی (میدانی)است که در مقطع زمانی زمستان 1393 انجام‌گرفته است.

1-9-3- قلمرو مکانی

تحقیق حاضر به لحاظ اینکه قصد دارد از تکنیک دلفی نقاط قوت و نقاط ضعف و تهدیدات و فرصت‌های نظام برون‌سپاری شهرداری قم را شناسایی و رتبه‌بندی نماید لذا می‌توان گفت قلمرو مکانی تحقیق در حوزه شهرداری قم قرار می‌گیرد.

1-10- واژگان کلیدی تحقیق

آسیب‌شناسی[7]:

تعریف نظری: آسیب‌شناسی نیازمند نگرشی سیستماتیک و منظم به‌کل فرآیند است و هدف از آن تشخیص ماهیت و نوع مسئله‌ای است که بروز نموده و نیاز به حل دارد (ممی زاده، 1375: 129).

تعریف کاربردی: با توجه به اینکه محقق قصد دارد نظام برون‌سپاری شهرداری قم را آسیب‌شناسی کند لذا در تحقیق حاضر منظور از آسیب‌شناسی شناسایی و کشف نقاط قوت، ضعف، تهدید و فرصت‌های فراروی نظام برون‌سپاری شهرداری قم می‌باشد.

عوامل درونی (نقاط قوت و ضعف)[8]:

تعریف نظری: در زمره فعالیت‌های قابل‌کنترل سازمان قرار می‌گیرند که سازمان آن‌ها را به شیوه‌ای بسیار عالی یا بسیار ضعیف انجام می‌دهد. (پارسائیان و اعرابی،36:1388)

تعریف عملیاتی: فعالیت‌های است که سازمان در آن زمینه دارای برتری (قوت) یا عدم برتری (ضعف) می‌باشد.

عوامل درونی (نقاط قوت)[9]:

تعریف نظری: عوامل قوت، عواملی هستند که نسبت به گذشته سازمان، نسبت به متوسط صنعت یا نسبت به رقبای آن برای سازمان مزیت به‌حساب آیند. نقاط قوت سازمان شامل مهارت‌ها و توانایی‌هایی است که سازمان را قادر می‌سازد استراتژی‌هایش را به‌درستی و به‌خوبی طراحی و اجرا کند. (اعرابی و همکاران،1387:27)

تعریف کاربردی: عواملی است که سازمان نسبت به رقبای خود، ازنظر منابع برتری دارد.

عوامل درونی (نقاط ضعف)[10]:

تعریف نظری: نقاط ضعف مهارت‌ها و توانایی‌هایی هستند که سازمان به خاطر عدم برخورداری از آن‌ها نمی‌تواند استراتژی‌هایی را انتخاب و اجرا کند که از مأموریت سازمانی حمایت شود. عواملی ضعف تلقی می‌شوند که سازمان توانایی انجام آن‌ها را ندارد درحالی‌که قبلاً می‌توانست انجام دهد یا رقبای اصلی این توانایی رادارند. کهنگی و فرسودگی ماشین‌آلات، فقدان منابع مالی و غیره از این جمله هستند. (اعرابی و همکاران،1387:27)

تعریف کاربردی: عواملی است که سازمان نسبت به رقبای خود، رجحان وبرتری ندارد.

عوامل بیرونی (فرصت‌ها و تهدیدها)[11]:

تعریف نظری: رویدادها و روندهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، بوم‌شناسی، محیطی، سیاسی، قانونی، دولتی، فن‌آوری و رقابتی است که می‌توانند به میزان زیادی در آینده به سازمان منفعت یا زیان برسانند. (پارسائیان و اعرابی،35:1388)

تعریف کاربردی: عوامل درونی (نقاط ضعف و قوت) و عوامل بیرونی (فرصت‌ها و تهدیدها) که سازمان باید با شناخت عوامل، نسبت به رفع کاستی‌ها اقدام و مزیت‌های خود را تقویت نماید تا سازمان بتواند در محیط پر چالش کنونی غیرقابل‌رقابت‌ و مانا باشد.

عوامل بیرونی (فرصت‌ها)[12]

تعریف نظری: فرصت به اعتبار مفهوم کلمه، به پدید آمدن زمان مناسب و شرایط برای هرگونه فعالیتی گفته می‌شود. بل[13] فرصت را این‌گونه تعریف می‌کند «مبارزه خواهی موسسه با توجه به شرایط محیطی مناسب برای اهدافی است که ماهیت امکان موفقیت به همراه دارند.» (امیرکبیری،1381: 171)

تعریف عملیاتی: موقعیتی است که برای سازمان ایجاد می‌گردد و سازمان می‌تواند از آن در جهت موفقیت سازمانی (قوت) استفاده نماید.

عوامل بیرونی (تهدیدها)[14]

تعریف نظری: تهدید و یا خطر، به وضعیت جدیدی گفته می‌شود که تحقق‌پذیری اهداف موسسه را مشکل و یا به‌صورت عدم امکان درمی‌آورد. در یک موسسه هر چیزی که می‌تواند مانع موفقیت یا سبب ضرر گردد یک عنصر تهدید به شمار می‌آید. (امیرکبیری، 1381: 175)

تعریف کاربردی: موقعیتی است که برای سازمان ایجاد می‌گردد و سازمان را در موقعیت آسیب‌پذیری قرار می‌دهد.

برون‌سپاری[15]:

تعریف نظری: برون‌سپاری عبارت است از واگذاری تمام یا بخشی از مسئولیت انجام یک وظیفه سازمانی مشخص به یک فرد، گروه یا سازمان تخصصی تا ضمن کاهش هزینه‌ها امکان تحقق کیفیت‌های برتر نیز فراهم گردد. (الوانی و اشرف زاده،1387)

تعریف کاربردی: انتقال بخشی از وظایف سازمانی به‌طرف دیگر برای کمتر نمودن حجم فعالیت‌های عملیاتی و تمرکز بیشتر بر مدیریت راهبردهای اصلی سازمان.

خدمات شهری[16]:

تعریف نظری: بخشی از خدمات عمومی، اجتماعی و شخصی است که در چارچوب نظام سلسله‌مراتب مراکز شهری، نیازهای عمومی و اجتماعی را برآورده می‌سازد که مقیاس آن متضمن حد معینی از پیچیدگی و تنوع است و در یک واحد نسبتاً مستقل و واحد سیاسی تصمیم‌گیرنده به‌منظور توسعه و رفاه زندگی شهرنشینی و نیز حل مسائل زندگی شهرنشینی ارائه می‌شود. (هاشمی و یحیی پور،1390: 16)

تعریف کاربردی: وظایفی که شهروندان از مدیریت شهری انتظار دارند، این انتظارات ثابت نبوده و با توجه به پیشرفت جوامع تغییر‌پذیر است و این انتظارت از جامعه‌ای به جامعه‌ای دیگر متغیر است.

شهرداری قم[17]:

تعریف نظری: شهرداری نهادی است عمومی غیردولتی، غیرانتفاعی که به‌موجب قانون موظف به ارائه و تأمین خدمات موردنیاز شهروندانی است که در محدوده خدماتی شهر ساکن می‌باشند.

تعریف عملیاتی: شهرداری قم ازنظر ساختار، نهادی عمومی غیردولتی غیرانتفاعی می‌باشد که در چهارچوب وظایفی که طبق قانون برایش مشخص گردیده است در محدوده شهر خدمات به شهروندان ارائه می‌نماید.

 





بررسی ظرفیت‌های نمایشی در مناظرات امام جواد(ع) با تاکید بر منابع شیعی92

بررسی ظرفیت‌های نمایشی در مناظرات امام جواد(ع) با تاکید بر منابع شیعی92

بررسی ظرفیت‌های نمایشی در مناظرات امام جواد(ع) با تاکید بر منابع شیعی92

چکیده:

تأثیرپذیری هنرهای نمایشی ازادبیات، پیشینه‌ای تاریخی دارد. درام نویسان همواره به آثار ادیبان جهان توجه خاصی نشان داده‌اند. آنها برای نوشتن نمایشنامه‌ها و فیلمنامه‌های خود از تاریخچه‌ها، حکایات، شخصیت‌ها، اسطوره‌ها، مضامین ادبی، داستان‌ها، پیکارهای ادبی و مناظرات بهره‌‌های فراوان برده‌اند و توانسته‌اند فیلمنامه‌ها یا نمایشنامه‌های خود را از دل جملات، صحنه‌ها و حوادث موجود در آثار و زندگی آنان بیرون بکشند.

اشخاصی در تاریخ وجود دارند که زندگی آنها سرشار از بضاعت‌ها و عناصر نمایشی است که می توان آنها را اخذ و مورد توجه قرار داد. امام جواد (ع) از جمله این شخصیت ها می باشد. زندگی امام جواد (ع) و فرازهایی از آن که مناظرات ایشان در آن واقع شده است، مخصوصا سه مناظره ایشان با یحیی بن اکثم و احمد ابن ابی داود را در بر می گیرد که از ویژگیهای نمایشی برخوردار است. هر کدام از این مناظره ها دارای صحنه هایی است که از لحاظ بررسی ظرفیت های نمایشی دارای اهمیت می باشد. برای همین منظور این پژوهش در صدد پاسخ دادن به این سوال است که آیا در مناظرات نام برده شده، ظرفیت‌های نمایشی وجود دارد یا خیر؟ و این واکاوی را بنابر نظریات مطرح در باب داستان و نمایشنامه با استناد به نظریه‌های جیمز تامس، سام اسمایلی و ارسطو پایه گذاری کرده و بیشترین تمرکز روی دو عنصر(دیالوگ و شخصیت) به عنوان نقطه اشتراک داستان، نمایشنامه و مناظره، گذارده است. روش گرد آوری اطلاعات از طریق کتابخانه ای است. نتایج به دست آمده نشان دهنده این است که مناظرات امام جواد ( ع ) منطبق با ظرفیت های نمایشی با رویکرد شخصیت و گفت وگو بنابر نظریات جیمز تامس ، سام اسمایلی و ارسطو می باشد.

 واژگان کلیدی: عناصر نمایشی، شخصیت، مناظره، امام جواد (ع).

 فهرست مطالب

فصل اول: کلیات تحقیق. 1

1ـ1. طر ح مسئله:2

2-1. ضرورت و اهمیت پژوهش:3

3-1. اهداف پژوهش:4

4-1. سوالات تحقیق:6

1-4-1. سئوال اصلی:.. 6

2-4-1. سئولات فرعی:.. 6

5-1. فرضیات تحقیق:6

6-1. تعریف مفاهیم:7

1-6-1 تعریف مناظره:.. 7

2-6-1. جایگاه مناظره در تاریخ و ادبیات ایران:.. 9

3-6-1. مناظره از دیدگاه قرآن و معصومین:11

4-6-1. انواع مناظره:.. 13

انواع مناظره از نظر محتوا:14

1. عاشقانه:.. 14

2. مناظره ادبی:.. 15

3. سیاسی:.. 18

4. اعتقادی:.. 19

5 – 6 – 1.ظرفیت‌های نمایشی:.. 24

ظرفیت‌های نمایشی:.. 26

فصل دوم ‌: مبانی نظری تحقیق. 29

یکم: بررسی تحقیقات پیشین:30

دوم: نظریه‌های مربوط به موضوع بحث:32

الف) دیدگاه سام اسمایلی:.. 32

ب) دیدگاه جیمز تامس:.. 34

ج) دیدگاه ارسطو و دلایل ترجیح آن:.. 35

سوم: مبانی نظری و چهارچوب علمی تحقیق:38

3-1 روش تحقیق.. 42

3-1-1 روش گردآوری اطلاعات.. 42

3-1-2 روش تجزیه و تحلیل اطلاعات.. 42

فصل چهارم: یافته‌های تحقیق. 43

یکم:داستان زندگی امام جواد(ع):44

شهادت امام:.. 48

دوم: تبیین ظرفیت‌های نمایشی مناظرات امام جواد(ع)49

متن مناظره اول امام جواد(ع) با یحیی بن اکثم:.. 49

تحلیل و بررسی ظرفیت‌های نمایشی در مناظره اول:54

متن مناظره ی دوم و تحلیل آن:64

تحلیل بررسی ظرفیت‌های نمایشی مناظره ی دوم:66

متن مناظره ی سوم:67

تحلیل متن مناظره ی سوم:69

سوم: ظرفیت‌های مشترک و عناصر تکرار شونده در مناظرات:72

فضای حاکم بر مناظرات امام جواد(ع):.. 72

مخاطب:.. 72

تأثیر پیرامونی:.. 73

چهارم: تبیین، تجزیه و تحلیل داده‌ها:73

پیش قصه:.. 73

میانه‌ی قصه:.. 74

پایان قصه:.. 74

قهرمان قصه: امام جواد(ع).. 75

کشمکش در کل قصه :.. 75

شناسایی ظرفیت‌های مشترک ژنریک(ویژگی‌های ژنریک)76

امکان شناسی بازنمایی مناظرات امام جواد(ع).. 77

پیشنهاد قالب‌های برنامه سازی با موضوع مورد پژوهش:.. 78

سوژه‌های پیشنهادی برای نوشتن نمایش رادیویی:.. 79

فصل پنجم: خاتمه و نتیجه‌گیری. 81

نتیجه گیری:.. 82

پیشنهادات:.. 83

منابع و ماخذ84

 فصل اول: کلیات تحقیق

1ـ1. طر ح مسئله:

برای نوشتن نمایشنامه، فیلمنامه و سناریو نیاز به سوژه‌های مناسب و تأثیرگذار می‌باشد. نویسندگان برای خلق اثر هنری از تجربیات خود و دیگران و همچنین از دنیای پیرامون خود بهره می‌برند. یکی از بسترهای خلق آثار هنری برای نویسندگان، تاریخ و زندگی بزرگان است. مَنش و رفتار بزرگان و سخنان آنها همیشه مورد توجه نویسندگان بوده است. اخذ از تاریخ یکی از روش‌های متقن و قابل اعتماد برای نویسندگان است که با پذیرش بهتر از سوی مخاطب نیز همراه می‌شود .

رفتار، حالات و جملات بزرگان و همچنین حکایات، اسطوره‌ها، مضامین و تاریخچه‌ها همواره مورد توجه نویسندگان بوده است که این بیانگر ظرفیت‌های نمایشی موجود در آنها بوده است .

با گسترش فرهنگ اسلامی، ادبیات فارسی با استفاده از مفاهیم عمیق قرآنی و سیره‌ی معصومین رویکرد تازه‌ای ‌یافت و بر غنای فرهنگی خود افزود. مناظره به شیوه‌ای خاص برای بیان دیدگاه‌های دینی و اعتقادی بدل شد و به عنوان یک شیوه‌ی علمی در محافل کلامی و اصولی کاربرد پیدا کرد .

محافل درس و بحث علماء و طلاب علوم دینی، بستر شکل‌گیری مناظرات اعتقادی شد. البته بسیاری از حاکمان و به ویژه آنهایی که علاقه به درس و بحث داشتند در شکل گیری مجالس و محافل مناظره بین فرق و مذاهب اسلامی، نقش بسزایی داشتند.

حضور دو یا چند شخصیت در مجلس مناظر در مقابل هم و با هدف دفاع از اندیشه و رأی خود، اغلب با تضاد و تضارب آراء و عقاید، طرفین همراه شده و گاهی منجر به شکست یکی از طرفین می‌شد. در برهه‌ای از تاریخ مناظرات رنگ سیاسی به خود گرفته به طوری که بسیاری از علماء و دانشمندان با بیان دیدگاه‌های خود در مجالس مناظره در واقع حکم قتل خود را امضاء می‌کرده‌اند.

بسیاری از ادبیان، دانشمندان، علماء و شخصیت‌های دینی و سیاسی در بستر مناظراتشان به جامعه معرفی شدند و جملات و حالات آنها در تاریخ ماندگار شده است.

تأثیرپذیری هنرهای نمایشی از ادبیات، پیشینه‌ای تاریخی دارد. درام نویسان همواره به آثار ادیبان جهان توجه خاصی نشان داده‌اند. آنها برای نوشتن نمایشنامه‌ها و فیلمنامه‌های خود از تاریخچه‌ها، حکایات، شخصیت‌ها، اسطوره‌ها، مضامین ادبی، داستان‌ها، پیکارهای ادبی و مناظرات بهره‌‌های

فراوان برده‌اند و توانسته‌اند فیلمنامه یا نمایشنامه خود را از دل جملات، صحنه‌ها و حوادث موجود در آثار و زندگی آنان بیرون بکشند.

بعضی از نویسندگان توانسته‌اند با تکیه بر جمله‌ای از یک شخصیت تاریخی یک اثر هنری خلق کنند. وقتی جمله‌ی شخصیتی می‌تواند مبنای یک اثر هنری و مورد توجه نویسندگان قرار بگیرد، گفت وگوها و مناظرات علماء و اندیشمندان به طریق اولی می‌تواند مورد بررسی قرار بگیرد.

مسئله‌ای که پیش روی ما در این پژوهش است، این است که آیا ظرفیت‌های نمایشی در مناظرات امام جواد(ع) وجود دارد یا خیر؟ برای بررسی این مسئله ناگزیریم به دو مقوله بپردازیم. اول باید حد و مرز ظرفیت‌های نمایشی را مشخص کنیم. و در مرحله ی بعد به قالب ادبی مناظره بپردازیم. برای واکاوی این دو امر لازم است به فرق بین واژه هایی چون: ظرفیت نمایشی، قابلیت نمایشی، جنبه‌های نمایشی به طور مختصر اشاره کنیم. البته این امر خود مستلزم بررسی نظراتی در این باب است. از طرفی واژه‌هایی چون: ظرفیت، قابلیت و جنبه‌های نمایشی مربوط به حوزه ی درام یا داستان می‌باشد. ضمن واکاوی مسائل مطرح شده باید ارتباط مناظره با نمایشنامه و داستان مورد مداقه قرار دهیم تا از این رهگذر در نهایت با تطبیق مناظرات امام جواد(ع) با قالب‌های دراماتیک به پرسش اساسی این پایان‌نامه جواب بدهیم، آیا در مناظرات امام جواد(ع) ظرفیت‌های نمایشی وجود دارد یا خیر؟.

اصولا به ظرفیت‌های نمایشی به عنوان شالوده یک اثر نمایشی در کتاب‌های داستان نویسی و فیلم نامه نویسی پرداخته شده است. ما برانیم تا ظرفیت‌های نمایشی را که شامل (قصه، شخصیت، دیالوگ،کنش داستانی، زمان، توصیف مکانی(چیدن میزانسن)، عناصر تأثیرگذار پیرامونی، فضای حاکم بر نمایش، ساختار و ...) می‌باشد را در مناظرات امام جواد(ع) بررسی نماییم.

دو عنصر(دیالوگ و کاراکتر ) که از عناصر درام ارسطویی به شمار می‌روند و دارای اهمیت زیادی در ساختار نمایشنامه و داستان هستند، در مناظره نیز قابل بحث و بررسی‌اند و از آنجایی که این دو عنصر در نمایشنامه و عنصر شخصیت در داستان، پایه و اساس این گونه‌های ادبی هستند، لازم می‌نماید با بررسی این عناصر، نگاه‌ تازه‌ای به ساختار مناظره شود تا شاید از شباهت‌های بیشتری بین این سه گونه ی ادبی، پرده‌برداریم .

بنابراین امکان ارائه الگویی کاربردی به منظور تطابق مناظرات امام جواد(ع) و نمایشنامه و داستان بر اساس همین شباهت‌ها وجود دارد. ابتدا به لحاظ ساختاری، به تحلیل مقایسه‌ای‌ بین مناظره، نمایشنامه و داستان پرداخته و در ادامه دو عنصر شخصیت و گفت‌و‌گو را به طور مجزا تحلیل و بررسی می‌نمایم. در نهایت، وجود یا عدم ظرفیت‌های نمایشی در داستان مناظرات امام جواد(ع) بررسی می‌کنیم.

2-1. ضرورت و اهمیت پژوهش:

امروزه یکی از نیازهای مسلمانان به ویژه شیعیان شناخت دقیق‌تر از زندگی معصومین(ع) می باشد و با توجه به رویکرد سینما، تلویزیون و هنرهای نمایشی برای شناساندن هر چه بهتر سیره‌ی علمی و عمل معصومین(ع)، پرداختن به ابعاد زندگی معصومین امری لازم و ضروریست .

با گسترش وسایل ارتباط جمعی و نیاز شبکه‌های تلویزیونی و ماهواره‌ای به ارائه آثار هنری جدید درباره ی معصومین و در جهت معرفی بهتر و شایسته‌تر ایشان برای مخاطبین داخلی و خارجی، نوشتن سناریوها و فیلمنامه‌های قوی و تأثیرگذار، امری غیر قابل انکار می‌باشد. از آنجایی که تصویرگری معصومین در مبانی دینی ما امری غیر قابل اجرا است لذا توجه به قصه‌ها، حکایات و اشخاص پیرامون معصومین می‌تواند در شناخت بهتر آن بزرگوار به مدد ما بیاید.

یکی از کمبودهایی که امروزه ادبیات نمایشی ما را تهدید می‌کند عدم استفاده دقیق و بجا از فرمایشات معصومین و رخدادهای تاریخی مربوط به ایشان می‌باشد. در بین حضرات معصومین(ع)، داستان زندگی امام جواد(ع)از اتفاقات خاصی چون، امامت در سن کودکی، مناظره با علمای بزرگ اهل سنت در سن کودکی، ازدواج در سن کودکی با دختر شخصی که پدر بزرگوارش را به شهادت رسانده است، برخوردار می‌باشد. قصه زندگی امام جواد(ع) به دنیای درام خیلی نزدیک است ولی با این وجود به آن پرداخته نشده است.

مناظرات امام منشاء تحول در مسیر رشد و تعالی شیعه شد و بعد از شهادت حضرت رضا(ع) دوباره شیعه را تثبیت نمود و از طرفی با خصومت‌ها و لجاجت‌های حکام و علمای ادیان مواجهه شد، با این وجود سوالات زیادی را سر راه حکام و مشاوران‌ آنها قرار داد.

مأمون عباسی برای اینکه خود را از ماجرای شهادت امام رضا(ع) تبرئه کند و ذهن شیعیان را از آن ماجرا دور کند در ظاهر به امام جواد(ع) لطف می‌کرد و ایشان را مورد تکریم قرار می‌داد. این رفتار مأمون برای بعضی از متعصبین عباسی گران آمد و آنها بنای خصومت و دشمنی آشکار را با امام (ع) گذاشتند، که در این بین طرح مناظرات علمی از سوی مأمون مطرح شد.

امام از طرح توطئه آمیز مأمون به شایستگی فارق شد و تمامی نقشه‌های مأمون را خنثی کرد. امام توانست با پاسخ‌های قاطع و دقیق، شاکله ی فکری حکومت مأمون را به چالش بکشد. مناظرات، صحنه‌ی اصلی این رویارویی بود و در صحنه ی مناظره قدرت هر یک از طرفین به منصه ظهور گذاشته شد. در آن زمان اخبار اصلی حکومت از دربار به سایر بلاد ارسال می‌شد و آنچه در دربار اتفاق می‌افتاد بسیار حائز اهمیت بود. مناظرات امام جواد(ع) در دربار اتفاق افتاد و به سرعت در سایر بلاد منتشر شد.

جدال و مناظره بین آراء و افکار اشخاص همیشه جذاب و دیدنی است البته در زمان حیات امام جواد(ع) نیز مناظره‌های ایشان از جذابیت خاصی برای بینندگان برخوردار بوده است. سعی شده در این پژوهش مناظرات امام از حیث ظرفیت‌های نمایشی مورد بررسی قرار گیرد تا در ضمن بررسی به ابعاد شخصیتی امام و مناظره کنندگان پرداخته شود .

3-1. اهداف پژوهش:

1- بازنمایی ناگفته های زندگی امام جواد با استفاده از جنبه های نمایشی برای مخاطبان.

2- ملموس کردن شخصیت امام جواد برای نسل جوان.

3- استفاده از روایت تاریخی برای بیان دیدگاه های اعتقادی امام جواد(ع).

4- استفاده از گفتارهای امام در قالب دیالوگ های نمایشی.

 اهداف این پژوهش را باید در چند نکته خلاصه کرد. شناخت اندک آحاد جامعه به ویژه هنرمندان از زندگی امام جواد(ع) نیازمند بازنمایی بخش‌هایی از زندگی ایشان است که منجر به شناخت بهتر جامعه از ایشان بشود. از سوی دیگر هنرمندان زیادی علاقمند به ساخت آثار هنری در زمینه ی زندگی معصومین هستند که به دلیل مشکلات پژوهشی نمی‌توانند به خلق اثر بپردازند. این پژوهش در نظر دارد با پرداختن به برهه‌های حساس زندگی امام جواد(ع) به شناخت بهتر برنامه سازان در مورد ایشان کمک نموده و بستر پژوهشی لازم با موضوع بحث را فراهم آورد. نکته دیگری که در این پایان‌نامه مورد توجه قرار گرفته است، استفاده از فرمایشات و روش برخورد امام با خصم است که می‌تواند مدلی برای خلق شخصیت دراماتیک در آثار هنری باشد. نکته آخر که از اهداف اصلی این پژوهش است، این است که سعی می‌کند، تصویری که در ذهن مخاطب به ویژه مخاطب جوان درباره امام شکل گرفته است را تغییر دهد. امام در ذهن مخاطب، شخصیتی معصوم است که هیچ شباهتی به مردم عادی ندارد. بیشتر مردم امام را شخصی می‌دانند که بسیار دست نیافتی است حال آنکه امام بین مردم زندگی می‌کرده است و با مردم تعامل اجتماعی داشته است. امام همیشه به تقوا و علم شناخته ‌شده است و می‌شود. بنابراین مردم همیشه امام را در قله کوه می‌بینند و برای نزدیک شدن به او تلاش کافی را نمی‌نمایند. این پژوهش در مقام این است که بخش‌هایی از تعامل اجتماعی امام جواد(ع) را برای مخاطب خود به ویژه نسل جوان، دست یافتنی نماید و این میسر نیست مگر به شناختن بهتر امام(ع).

4-1. سوالات تحقیق:

1-4-1. سئوال اصلی:

آیا ظرفیت‌های نمایشی در مناظرات امام جواد(ع) وجود دارد یا خیر؟

2-4-1. سئولات فرعی:

 ویژگی‌های شخصیتی امام جواد(ع) کدامند؟

فرق مناظره با داستان و نمایشنامه در چیست؟

آیا مناظره را می‌توان یک شیوه‌ی نمایشی دانست؟ 

5-1. فرضیات تحقیق:

1- در مناظرات اما‌م جواد(ع) با علمای اهل سنت، می‌توان ظرفیت‌های نمایشی را یافت.

2- از مناظره می‌توان به عنوان مدلی برای دیالوگ نویسی و شخصیت پردازی در فیلمنامه بهره برد.

3- مناظره با داستان و نمایشنامه فرق دارد.

6-1. تعریف مفاهیم:

1-6-1 تعریف مناظره:

مناظره از نظر لغت از ماده (نَظَر) اشتقاق یافته و به معنای نگاه و دیدن آمیخته با تفکر است. نظر کردن در امری یعنی فکر و تأمل در آن چیز؛ علم النظر یعنی علم استدلال که معمولا به علم کلام گفته می‌شود.( شریعتی سبزواری، 1390: 18).

المُناظَرَه: نگرش، اندیشه و بینش در چیزی برای آشکارسازی حقیقت آن. (علم المناظره): علمی که با آن آداب طُرق اثبات مطلوب و نفی دلیل آن با خصم شناخته گردد. (خلیل جُر، طبیبیان،1373: 1972-1973).

مناظره، مباحثه(Debat) این واژه از فعل debattre به معنای بحث، گفت وگو و مناظره کردن، مشتق شده است. به نوع شاعرانه قرون وسطایی اطلاق می‌شود که در آن شاعران درباری با شیوه‌ی جدی یا طنز به مناظره می‌پرداختند.( داد، 1393: 189)

مناظره عبارت است از : بحث و گفت وگویی بین دو نفر به منظور آشکار شدن حقیقت و روشن شدن درست از نادرست، که در آن یک طرف در ایجاب(Affirmative side) و طرف منفی(Negative side) در رد حکمی از احکام و نسبتی از نسبت‌ها، به ذکر دلیل و ارائه شواهد می‌پردازد. این بحث و گفت وگو معمولا در حضور دیگران و برای کمک به آنان در قضاوت و اتخاذ تصمیم صورت می‌گیرد.( اریکسون، مورفی، زوچنر، ثریا، 1392: 27)

صاحب کتاب مناظره و تبلیغ، دو تعریف درباره‌ی مناظره ذکر کرده است. 1- المناظره من النظر و الاعتبار و الغرض منها المباحثه عن الرایین المتقابلین، یعنی مناظره از ماده نظر و اعتبار گرفته شده و غرض از آن بحث و گفت وگو درباره‌ی دو عقیده متقابل است. هریک از طرفین مناظره متکفل اثبات یکی از آن دو می‌شود.(منطق الشفاء، ج6 / 22).

2- ((اَنها صناعة علمیه یقتدر معها-حسب الامکان- علی اقامة الحجة من المقدمات المسلمة علی ای مطلوب یراد و علی محافظة ایِ وَضع یَتفقُ علی وجه لا تَتَوجه علیه مناقصة)) . به عبارت روشن تر، مناظره فنی است که انسان به وسیله‌ی آن با استفاده از مقدمات مقبول و مواد استدلال‌های پذیرفته شده بتواند هر مطلبی را که بخواهد اثبات کند و هر عقیده‌ای را که خواست مردود جلوه دهد، به گونه‌ای که تناقض موجه کلام طرف نشود.( شریعتی سبزواری، 1390: 19).

چند واژه است که با لغت مناظره شباهت زیادی دارد ولی مرادف آن به حساب نمی‌آیند بلکه هر کدام فن جداگانه‌ای دارند. مباحثه، مجادله، محاوره، مشاجره، محاجه، احتجاج، مکابره، منازعه، مناقشه، حوار، مراء، گفتمان و گفت‌و‌گو مشترکاتی دارند.(شریعتی سبزواری، 1390، ص 13).

ارسطو بیش از دو هزار سال پیش، مسئله اصلی در هر مناظره را چنین تعیین کرده است، هر سخنرانی تنها دارای دو قسمت است: ادعا و اثبات آن ( اریکسون، مورفی، زوچنر، ثریا، 1392: 41).

 

با توجه به سنت معصومین در مواجهه با خصم و با تأکید بر منش علمی ائمه(ع) در تأسی به قرآن و پیروی عملی از قرآن و عمل به آیه ((ادْعُ إِلى‏ سَبیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتی‏ هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبیلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدینَ (نحل:125) برخورد آن بزرگوارن با رقبای علمی، به شیوه ی قرآن بوده است.

جدال احسن مبنای مناظره و اصل مترقی در گفت‌وگوی بین انسانهاست که مورد توجه اسلام می‌باشد. این شیوه با گفتمان یکتاپرستی حضرت رسول اکرم(ص) آغاز شد، در رویه و منش تمامی معصومین(ع) دیده می‌شود. بنابراین تعریفی که از مناظره مورد نظر نویسنده است همان تعریفی است که، مناظره را راهی برای کشف حقیقت می‌داند، حقیقتی که منجر به شناخت دقیق‌تر از پرودگار شود.

2-6-1. جایگاه مناظره در تاریخ و ادبیات ایران:

 مناظره در فرهنگ و ادبیات ایران از جایگاهی خاصی برخوردار است به طوری که قدیمی‌ترین مناظره‌های موجود پارسی قدمتی بیش از دوهزار ساله دارد. یکی از قدیمی‌ترین مناظره‌های منظوم، مناظره‌ی" درخت آسوریک"[1] است. این مناظره بین بُز و نخل صورت می‌گیرد و دارای 121 بیت و به زبان پارتی یا پهلوی اشکانی می‌باشد. (پورجوادی، 1385: 79).

اصولا قالب مناظره مورد توجه شعرا و نویسندگان بوده است و آنها توانسته‌اند از این قالب برای بیان دیدگاه‌های خود استفاده نمایند.

شاعرانی چون اسدی طوسی این قالب ادبی را توسعه داده‌اند و شعرای زیادی از این شیوه‌ استفاده نموده‌اند. ابداع پیکارهای خیالی و زبان حالی در قرن چهارم و پنجم هجری توسط شاعران انجام شده است. احتمالاََ رواج این نوع پیکارها از یک سو بازتاب مناظره‌های واقعی میان متکلمان و اربابان مذاهب و فرقه‌های مختلف در قرن‌های سوم و چهارم است. (پورجوادی، 1385: 98).

مناظره ابزار قدرتمندی است که از گذشته‌های دور و شاید از اولین گفتارهای بشری مورد توجه بوده است. این رویکرد با تغییر زمان و تحول جوامع انسانی در رشد و شکوفایی و بعدأ در انهدام افکار و عقاید بشری مؤثر بوده است.

قدیمی‌ترین نمونه ی مناظره در دوره ی اسلامی، متعلق است به اسدی طوسی که در اشعاری مناظره بین زمین و آسمان، شب و روز، مغ و مسلمان و نیزه و کمان را آورده است. مناظره در ادبیات فارسی بیشتر در قالب قصیده و مثنوی صورت گرفته است و شعرای سبک عراقی و هندی به این نوع سخن سرایی توجه زیادی داشته‌اند.

منظومه‌های مستقل مناظره مثل: گوی و چوگان از طالب جاجرمی، ماه و خورشید از خواجه مسعود قمی و مثنوی پیر و جوان از میرزا محمد نصیر اصفهانی از آن جمله‌اند. نمونه ی معاصر سرایندگان، مناظره ی پروین اعتصامی است. اگر چه مناظره در ادبیات فارسی بیشتر به صورت نظم بیان شده است، اما مواردی از مناظره منثور نیز در دست است مانند: جدال سعدی با مدعی.گفت وگوی چنار و کدوبُن از انوری از مناظره‌های معروف ادبیات فارسی است.( اریکسون، مورفی، زوچنر، ثریا، 1392: 13-14).

مناظره منثور در آثار نویسندگان معاصر وجود دارد. مانند: دو مناظره در کتاب داستان راستان شهید مطهری، مناظره دکتر و پیر از عبدالکریم هاشمی نژاد، مناظره ی شیخ و وزیر از ملکم خان، مکالمه سیاح ایرانی با شخص هندی از میرزا سید حسن کاشانی و مناظره ی شیخ و داعی از مرحوم سلطان الواعظین شیرازی می‌باشد. همچنین در فرهنگ و ادبیات ایرانی، نقالی یکی دیگر از شیوه‌هایی است که برگرفته از مناظره می‌باشد یا به نوعی در آن با استفاده از فضای مناظره‌گونه به بیان دیدگاه‌ها، عقاید و باور شخصیت‌های اسطوره ای پرداخته می‌شود .

این شیوه سالیان متمادی سینه به سینه روایتگر شادی و غم مردم ایران زمین بوده است و از این حیث دارای جایگاه خاصی می باشد. اگر از ادبیات پا به فضای کوچه و بازار بگذاریم و هم جهت با فرهنگ فورکولیک ایرانی، گام برداریم باز هم نمونه‌هایی از گونه‌ی مناظره را می‌بینیم. برای نمونه، آیا دعواهایی از جنس حیدری نعمتی که روزگاری شیوه ی جدال و مخاصمه به حساب می آمده را می‌توان بی تأثیر از فضای مناظره و فرهنگ مناظره در ادبیات ایرانیان دید. از آنجایی که مجال بحث در آن زمینه نیست شما خواننده ی محترم را ارجاع می‌دهم به مقاله‌ای از دکتر محمدعلی خبری در مورد نقالی، که در آن به گونه‌های یاده شده پرداخته است.

در زمان امام جواد(ع) مخالفان و دشمنان ایشان با توجه به شروع امامت آن بزرگوار در قبل از بلوغ، مناظره‌های علمی را بستری برای محو ایشان از صحنه‌ی امامت و رهبری شیعه می‌دیدند اما ادب، اخلاق و متانت امام جواد(ع) در مواجهه با طراحان مناظره و همراه با پاسخ‌های دقیق و کامل، حضرتش که ریشه در علم الهی داشت، توانست به ظرفیتی برای تغییر دیدگاه‌ها نسبت به ایشان بدل شود.

3-6-1. مناظره از دیدگاه قرآن و معصومین:

قرآن شیوه‌ی برخورد پیامبر در جدال با خصم را، جدال احسن معرفی می‌کند.

ادْعُ إِلى‏ سَبیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتی‏ هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبیلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدینَ (نحل:125).[2]

جدال احسن مبنای مناظره و اصل مترقی در گفت‌وگوی بین انسانهاست که مورد توجه اسلام می‌باشد. این شیوه که با گفتمان یکتاپرستی حضرت رسول اکرم(ص) آغاز شد، در سیره‌ی عملی معصومین نیز جاری گشت. در آغاز قرن دوم هجری بر اثر رابطه مسلمانان با ملل دیگر و نهضت ترجمه، آراء و افکار اجنبی وارد فرهنگ اسلامی شد. مادی گرایان از فضای آزاد اسلام در مکه و منا، سفر و حَضَر، حتی مسجد پیامبر و اماکن مقدس برای ترویج اندیشه‌های خود بهره می‌بردند تا اینکه با پاسخ‌های هوشمندانه و مناظره‌های روشنگرانه ائمه و شاگردان آنها، توطئه‌های دشمنان اسلام خنثی ‌گردید.

خداوند جدال احسن را به عنوان یک راهکار برخورد با انسانها معرفی می‌کند و ذیل آیاتی چون:

ادْعُ إِلى‏ سَبیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتی‏ هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبیلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدینَ (نحل:125)

وَ لا تُجادِلُوا أَهْلَ الْکِتابِ إِلاَّ بِالَّتی‏ هِیَ أَحْسَنُ إِلاَّ الَّذینَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ وَ قُولُوا آمَنَّا بِالَّذی أُنْزِلَ إِلَیْنا وَ أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ وَ إِلهُنا وَ إِلهُکُمْ واحِدٌ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ (عنکبوت:46)[3]

دیدگاه خود را به خوبی بیان می‌کند. این روش در کمتر آیینی دیده می‌شود که در آن حتی با خصم، با برخورد نیکو رفتار شود .

در مناظره احسن، که شالوده ی مناظره در اسلام است، ستیز جویی و اقناع، حس غلبه و برتری خواهی و هم چنین انگیزه ی شهرت طلبی و کسب محبوبیت اجتماعی و جلب توجه مخاطبان راه ندارد. اسکات مجادله‌گران و یا رسوا نمودن آنها در ماهیت مناظره منطقی و سالم وجود ندارد .

اسکات جاهل در مواقع ضروری هم باید در کمال ادب و محبت باشد. مناظره‌های رسول اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) با علمای ادیان و معاندان دین و همچنین احتجاج‌های پیامبران به ویژه حضرت ابراهیم با نمرودیان از این نوع می‌باشد.( شریعتی سبزواری، 1390: 13).

قرآن مناظره حضرت ابراهیم با مشرکان را با نهایت اختصار و زیبایی بیان می‌کند.

فَلَمَّا جَنَّ عَلَیْهِ اللَّیْلُ رَأى‏ کَوْکَباً قالَ هذا رَبِّی فَلَمَّا أَفَلَ قالَ لا أُحِبُّ الْآفِلینَ (انعام: 76) هنگامى که(تاریکى) شب او را پوشانید، ستاره‏اى مشاهده کرد، گفت: «این خداى من است؟» امّا هنگامى که غروب کرد، گفت: «غروب‏کنندگان را دوست ندارم.

فَلَمَّا رَأَى الْقَمَرَ بازِغاً قالَ هذا رَبِّی فَلَمَّا أَفَلَ قالَ لَئِنْ لَمْ یَهْدِنی‏ رَبِّی لَأَکُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّینَ (انعام: 77) و هنگامى که ماه را دید که(سینه افق را) مى‏شکافد، گفت: «این خداى من است؟» امّا هنگامى که(آن هم) غروب کرد، گفت: «اگر پروردگارم مرا راهنمایى نکند، مسلّماً از گروه گمراهان خواهم بود.

فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بازِغَةً قالَ هذا رَبِّی هذا أَکْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قالَ یا قَوْمِ إِنِّی بَری‏ءٌ مِمَّا تُشْرِکُونَ (انعام: 78)و هنگامى که خورشید را دید که(سینه افق را) مى‏شکافت، گفت: «این خداى من است؟ این(که از همه) بزرگتر است!» امّا هنگامى که غروب کرد، گفت: «اى قوم من از شریک هایى که شما(براى خدا) مى‏سازید، بیزارم!

اگر چه قرآن به جزئیات مناظره ی حضرت ابراهیم با منکران توحید، کاملاّ اشاره نکرده است اما به شیوه‌ی متداول آن زمان که نوعی احتجاج علیه خصم بوده، اشاره کرده است.

قرآن مجید، گفت‌‌وگو و مناظره‌ی معقول را به عنوان یک نوع تمایل فطری و خواست درونی بشر می‌داند. بی‌جهت نیست ماده قول و گفتار 527مرتبه در قرآن آمده است. ماده ی مجادله و جدل 32 بار تکرار شده و یک سوره به نام مجادله در قرآن آمده است. پیداست که چنین روحیه‌ای در نوع ابنای بشر از ذات آنها مایه می‌گیرد. حتی فراوان از جدال انسان در قیامت هم پرده بر‌می‌دارد. ( شریعتی سبزواری، 1390 :85).

4-6-1. انواع مناظره:

 انواع مناظره از نظر شکل:

1- مناظره منظوم: بخشی از مناظره‌ها در ادبیات فارسی به نظم در ‌آمده است که به آنها مناظره منظوم می‌گویند. مثل مناظره ی حضرت موسی با ابلیس که عبدالرحمن جامی، متولد(817 ه-ق) آن را منظوم و با عنوان( مناظره کَلیم و ابلیس سیه گلیم) بیان نموده است.

پور عمران به دلی غرقه نور می‌شد از بهر مناجات به طور

دید در ره سَرِ دوران را قائد لشکر مهجوران را

گفت کز سجده آدم ز چه روی تافتی روی رضا ؟ راست بگوی

گفت عاشق که بُود، کامل سِیر پیش جانان نبرد سجده به غیر

گفت موسی که: به فرموده دوست سر نهد، هر که به جان بنده اوست

گفت: مقصود از آن گفت و شنود امتحان بود محب را، نه سجود !

گفت موسی که: اگر حال این است، لعن و طعن تو چراش آیین است؟

بر تو چون از غضب سلطانی شد لباس مَلَک، شیطانی

(تفنگدار، 1376: 144)

  2- مناظره منثور: مناظرهایی هستند که به نثر ادبی نوشته شده‌اند. مثل مناظره ی مرد دینی و دیو گاو پا از مرزبان بن رستم. در مناظره دیوی گاو پا بین زمینیان حاضر می‌شود و از آنها می‌خواهد وجود خداوند را برای او اثبات کنند در غیر این صورت همه نابود خواهند شد. مردم که از استدلال و پاسخ گفتن به دیو عاجز مانده‌اند سراغ مرد دینی می‌روند و از او کمک می‌خواهند. مرد دینی به مدد علم و درایتی که دارد پاسخ دیو را می‌دهد و مردم را از شَر او خلاص می‌کند.

انواع مناظره از نظر محتوا:

1. عاشقانه:

مناظره‌ای که جوهر عشق، پایه و اساس شکل‌گیری آن است مثل: مناظره خسرو با فرهاد.

در این مناظره نظامی گنجوی، سعی می‌کند با استفاده از مثنوی منظوم، قصه ی عشق فرهاد به شیرین و مشکلات سر راه فرهاد را روایت کند. او در روایت این قصه موفق است چون توانسته تضاد و خصومت بین خسرو و فرهاد را با پیچیدگی شرایط حاکم بر قصه در هم آمیزد و با استفاده از گفت و گو قصه را پیش ببرد. آنچه به زیبایی این اثر کمک می‌کند، رد و بدل شدن نکاتی نقض بین دو شخصیت قصه است. نظامی با زیرکی توانسته است با استفاده از تضاد حاکم بر قصه، شخصیت پردازی کند. ما در این قصه با فرهادی روبرو هستیم که برای رسیدن به شیرین، حاضر است از جان شیرین خود بگذرد. وقتی این از خود گذشتگی معنی پیدا می‌کند که فرهاد از آزمون‌های ساختگی خسرو، سر بلند بیرون می‌آید. به نظر می‌رسد اگر تأکید قصه بر روی تضاد و تنافی شخصیت‌ها را از قصه بگیریم، استخوان بندی اثر دچار خلل می‌شود. این بیان مناظره گونه ی اثر است که توانسته بر فخامت آن بیفزاید و آن را جاودانه کند.

بخشی از این مناظره منظوم ادبی در ذیل می‌آید.

نخستین بار گفتش کز کجایی؟ بگفت از دِار مُلک آشنایی

بگفت آنجا به صنعت در چه کوشند؟ بگفت اندُه خرند و جان فروشند

بگفتا جان فروشی در ادب نیست بگفتا از عشقبازان این عجب نسیت

بگفت از دل شدی عاشق بدین‌ سان بگفت از دل تو می‌گویی من از جان

بگفتا عشق شیرین بر تو چون است؟ بگفت از جان شیرینم فزون است

بگفتا هر شبش بینی چو مهتاب؟ بگفت آری چو خواب آید، کجا خواب

بگفتا دل زمهرش کی کنی پاک بگفت آنگه که باشم مرده در خاک

بگفتا گر خرامی در سرایش بگفت اندازم این سر زیر پایش

بگفتا گر کند چشم تو را ریش بگفت این چشم دیگر دارمش پیش

خسرو گفت: اگر کسی شیرین را فرا چنگ بیاورد، آنگاه تو چه کار می کنی؟

فرهاد گفت: اگر آن کس خود سنگ باشد، از دست من آهن می‌خورد و به تیغ و یا به تیشه او را می‌کشم.

خسرو گفت: اگر هیچ در قصر او راه نیابی چه کار می‌کنی؟

فرهاد گفت: شایسته‌تر آن است که از دور در ماه بنگرم.

بگفت آسوده شو این کار خام است بگفت آسودگی بر من حرام است

بگفتا رو، صبوری کن در این درد بگفت از جان صبوری چون توان کرد.

این مناظره ادامه پیدا می‌کند تا آنجا که جناب نظامی گنجوی این طور ادامه می‌دهد.

بدین پنجاه ساله حقه بازی به این یک مُهره گِل تا چند نازی

بدین پَنجه سال، اگر پنجه هزارست سرش بر نِه که بس ناپایدار است

اگر یک دم زنی بی‌عشق، مُرده‌ست که بر ما یک به یک دمها شمرده‌ست

بباید عشق را فرهاد بودن پس آن گاهی به مردن شاد بودن.

و فرهاد جان به جان آفرین تسلیم می‌کند. (ثروتیان، 1381: 91).

2. مناظره ادبی:

جناب محمد بن محمود بن محمد زنگی بخاری، یکی از کسانی که در آثارش از مناظره بهره‌ی بسیار برده است. از تاریخ ولادت زنگی بخاری اطلاع دقیق در دست نیست. تواریخی که از نسخه‌های تألیف و کتابت او به دست می‌آید، سالهای 697تا 713 را شامل می‌شود.

زنگی بخاری در بیان مناظره گُل و مُل، عباراتی از عرفای مشهور چون: خواجه عبدالله انصاری، شیخ ابویوسف همدانی و سعدالدین حمویی، آورده است. نکته ی قابل تأمل در زنگی نامه، وجود سه مناظره گل ومُل، مناظره مویزاب و فقاع عجمیان و مناظره چشم و دل است که تقربیا نیمی از کتاب ایشان را در بر می‌گیرد.

نکته‌ی قابل تأمل دیگر این است: که زنگی بخاری توانسته است از مناظره به نحوه شایسته‌ای بهره ببرد. او گفتنی‌های خویش را که اغلب برای اعیان و اشراف بودن با استفاده از ظرفیت مناظره بیان نموده است.

در کتاب زنگی نامه که مشتمل بر شش رساله، مقاله و مناظره است. بخاری، مناظره‌ای دارد با عنوان گل و مُل. ایشان می‌گوید من خود در مناظرة گل و مُل شنودم که مُل، گل را به صحبت خار سرزنش کرد و از مخالطت آن بی‌هنجار خواری بر وی آورد و آن چنان بود وقتی در میان بوستان به گاه اجتماع دوستان گل را با مُل مناظره شد و در فضیلت گوهر ذات و حسن صفات مجادله افتاد و سخن از حد اعتدال به قیل وقال رسید و از حسن مَقال به قُبح جِدال انجامید.

گل، سرخ بر آمد و به خنده گفت :

گل: ای مل اگر مرا نمی‌شناسی من شاه ریاحینم، و رونق بازار زمان و مکان. عطارد و کان نوبهارم، و سر خیل سبز پوشان کنار جویبارم، شمع انجمن چمنم، و برادر مهین لاله و سوسنم. چشم نرگس در طراوت رخسار من خیره است، و زبان سوسن در وصف کمال جمال من گنگ است.

گل : سَرو آزاد، بنده وقت من است، و قامت شمشاد داد خواه عدل من است. عَندلیب که خطیب جامع گلزارست خطبه به نام من می‌خواند، و هزاردستان که واعظ مرغان بهار است بر منبر شاخ، دعای دولت من می‌گوید .

گل: پیک صبا که راحت رسان عُشاق است گدای من است، و مشک تتار که از خوی معشوقان بوی می برد آشنای من است. عاشقان، رخسار معشوقان را تشبیه به من کنند، و لطیف طبعان خوی خوش را به بوی من نسبت دهند. سحاب دایه من است، و مهتاب صباغ پیرایه من.

گل: بل که من یوسف مصر لطفم که از دست زلیخای باد جامه‌ام چاک شدست. یعقوب کنعان تحمل‌ام که در خارستان فراق افتاده‌ام. رفیق شادی‌ام که همه روز متبسم و دل جویم. پاکیزه دامنم که در میان اقران سرخ رویم.

گل: واگر هیچ نمی‌دانی ، بدان که من مسافری‌ام که از عالم لطف رسیده‌ام، و شاهدی‌ام که از دریچه کمال جمال داده‌ام. هر که مرا بُوید بر خواجه کاینات صلوات فِرستد، و هر که جُرعه‌ای از تو چشد به شور و شَر میل کند.

ای مل! تو کیستی که سر به رندی بر آورده‌ای و از مستی، خویشتن را فراموش کرده‌ای؟

گل: تو آن ناحافظی که هرکه با تو همدمی کرد بی‌بَرگ شد، و من همه خود بَرگَم.

گل: و هر که از تو دمی چشید بی نوا گشت، و بلبلان خود همه نوا از من دارند. بساط سبزه تختگاه من است، و خرابات جایگاه تو.

گل: تورا در نیکوی با من چه سخن است که در بدی تو هیچ سخن نیست.

گل: آسیب تو به هر جا که رسد ناپاک شود، و پاکان خود جامه به آب من خوش بوی کنند.

مُل چون این ماجرا بشنید از خَشم بر خود جُوشید و گفت:

مُل: ای بیهوده گُوی همه رنگ و بوی! ای به صورت بیکوی، به معنی بدخوی!

مُل: باد صبا به خیره بر دَهنت را ندریده است، و گلابگر از گزاف آتش در خَرمن روزگارت نزدست ‍!

مُل :دیدی که صحبت خار در تو چگونه اثر کردست و لطافت صورت تو را با کثافت دعوی به چه شِکل اِمتزاج داده!

مُل :چه راست گفته‌اند و این در معنی نیکو سُفته که!

با بدان کم نشین که صحبت بد گرچه پاکی تو را پلید کند

آفتاب بدان بزرگی را پاره‌ای ابر ناپدید کند

مُل :ای چو قارون زردار بی‌سود، ای چون صبح کم بقاء چون شفق خون آلود! تا چند چون تَذُرو به سرخ و سبز صورت غَره شوی. لختی چو طاوس چشم بر پای خود انداز!

مُل: تا چند به حسن خویش نازی، ساعتی از زشتی رفیق نا جنس یاد آر که. (( الَمَرءُ عِندَ قَرینه)).

همچو طاووس پای خود می‌بین هان وهان تا حدیت بر نکنی

مُل:ای بی معنی از دعوی بپرهیز!

مُل:ای نو به جهان آمده با کهنگان مستیز!

مُل :تو به من چه مانی که من هر چه سا لخورده‌تر باشم بهتر بودم، و تو خود از پایان کار هیچ نمی‌اندیشی.

مُل :ابر بر عمر کوتاهت می‌گرید، و برق بر خنده از گزا فت می‌خندد.

مُل :نمی‌بینی که آیت ((و مَنافِعُ لِلناس)) در شَان من است.....

غلام ساقی خویشم که بامداد پگاه مرا زمشرق خم آفتاب بر کشید!

چون گل مشاهده کرد که مُل چشم به عربده سرخ کردست و در مجادله و مناظره دعوی شُوخ چَشمی می کند از سر خشمناک شد و از جهت جنگ آن بی‌باک با پاک پیکان غنچه تیز کرد و همه تن سپر شد و گفت :

گُل: ای مُل تو را چه شدست که در بحث مضطرب شده‌ای، و چون اشتر کَف بر آورده، و چون اسب به سر در آمده. تو را چه بگویم که اگر چه بسیار بر خود جوشیده‌ای اما هنوز خامی، و اگر چه کهنه و سالخورده‌ای اما هنوز همچون طقلان دیوانه و بی آرامی.

گل : خویشتن را آفتاب نام نهادی، اما بسا خورشید عقل را که به ابر وجود خویش تیره کردی.

گل : مرا به آتش گلابگیر طعنه زدی، و آگاه نبودی که من در مُوافقت خَلیل الله‌ام.

گل : تو برکت موافقت بین، و در کرامت متابعت نظر کن که وقتی در آتش نیامده بودم همه تن بودم و این ساعت که از آتش بیرون می آیم همه جا نم.

گل : پیش از این اگر بر جای ایستاده بودم این زمان گلاب روا نم. ( افشار، 1372 : 56-61).

3. سیاسی:

مناظره ی سیاسی همچون مناظره ی‌ دو قطره خون از پروین اعتصامی.

اگر شرایط حاکم بر فضای اثر را در نظر بگیرم، متوجه می شویم که شاعر در زمان خفقان و اختناق جامعه‌ای شعر را سروده است که هم به عنوان زن محکوم بوده و هم به عنوان انسان آزادی خواه. اینکه پروین قالب مناظره را انتخاب می‌کند، جای تأمل دارد .

همان طور که در شعرش می‌آید، اعتصامی به خوبی حرف دلش را از زبان دو قطره‌ی خون بیان می‌کند. دو قطره‌ی خونی که از نظر شباهت ظاهری با هم یکی هستند ولی از نظر وجودی یک دنیا تفاوت دارند. شاعر به خوبی اعتراض خود را نسبت به جامعه و حکومت در قالب مناظره‌ی دو قطره خون بیان می‌کند. او از زبان هر کدام از قطره‌ها به گروهی از افراد جامعه اشاره می‌کند و صدای اعتراض آنها را که اغلب قشر ضعیف جامعه هستند را به گوش مخاطب خود می‌رساند. یکی از علت‌های ماندگاری شعر پروین، استفاده صحیح و دقیق او از قالب مناظره می‌باشد.

مناظره دو قطره خون:

شنیده‌اید میان دو قطره خون چه گذشت گه مناظره، یک روز بر سر گذری.

یکی بگفت به آن دیگری، تو خون که ‌ای من اوفتاده‌ام ایجا، ز دست تا جوری.

بگفت: من بچکیدم ز پای خارکنی ز رنج خار، که رفتش بپا چو نیش تری.

جواب داد ز یک چشمه‌ایم هر دو، چه غم چکیده‌ایم اگر هر یک از تن دگری.

هزار قطره خون در پیاله یکرنگند تفاوت رگ و شریان نمیکند اثری.

ز ما دو قطره کوچک چه کار خواهد خاست بیا شویم یکی قطره بزرگتری.

به راه سعی و عمل، با هم اتفاق کنیم که ایمنند چنین رهروان ز هر خطری.

در اوفتیم ز رودی میان دریا ئی گذر کنیم ز سرچشمه‌ای بجوی و جری.

بخنده گفت: میان من و تو فرق بسی است توئی ز دست شهی، من ز پای کارگری.

برای همرهی و اتحاد با چو منی خوش است اشک یتیمی و خون رنجبری.

تو از فراغ دل و عشرت آمدی بوجود من از خمیدن پشتی و زحمت کمری.

ترا به مطبخ شَه، پخته شد همیشه طعام مرا به آتش آهی و آب چشم تری.

تو از فروغ می ناب، سرخ رنگ شدی من از نکوهش خاری و سوزش جگری.

مرا به ملک حقیقت، هزار کس بخرد چرا که در دل کان دلی، شدم گهری.

قضا و حادثه، نقش من از میان نبرد کدام قطره خون را، بود چنین هنری.

درین علامت خونین، نهان دو صد دریاست ز ساحل همه، پیداست کشتی ظفری.

ز قید بندگی، این بستگان شوند آزاد اگر به شوق رهائی، زنند بال و پری.

یتیم و پیرزن، اینقدر خون دل نخورند اگر به خانه غارتگری فتد شرری.

بحکم نا حق هر سفله، خلق را نکشند اگر ز قتل پدر، پرسشی کند پسری.

درخت جور و ستم، هیچ برگ و بار نداشت اگر که دست مجازات، میزدش تبری.

سپهر پیر، نمی دوخت جامه بیداد اگر نبودز صبر و سکوتش آستری.

اگر که بدمنشی را کشند بر سر د ار بجای او ننشیند به زور از وبتری. 

4. اعتقادی:

مناظره ی امام رضا (ع) با عمران صا بى‏ را می‌توان در قالب یک مناظره ی اعتقادی مورد بررسی قرار داد.

این مناظره از آنجایی شروع می شود که جمعیت برای پرسش و مناظره در محضر حضرت رضا (ع) حاضر می‌شوند و سوالات اعتقادی خود را می‌پرسند از این حیث این مناظره را می‌توان تحت مباحث کلامی و اعتقادی آورد.

امام رضا(ع) فرمود: اگر در میان جمعیت عمران صا بى وجود داشته باشد تو هما نى؟

عرض کرد: من عمرانم.

حضرت فرمود: سؤال کن ولى انصاف را از د ست مده و جا نب یاوه ‏سرایى و ستم را فرو گذار.

عمران: به خدا قسم سرورم، منظورم این است که برایم مطلبى را اثبات کنى که به آن چنگ زنم.

حضرت فرمود: بپرس.

در این موقع جمعیت خود را جمع نموده و متوجه ی جریان مناظره شدند و به یکدیگر چسبیده و به هم نزدیک مى‏شدند.

عمران گفت: از موجود اول و آنچه آفریده مرا مطلع فرما ؟

حضرت فرمود: اینک که پرسیدى، درست دقت کن. خداى یکتا پیوسته یکتا بود، بى‏آنکه چیزى با او باشد و بدون حد وحدودى یا عرض و کیفیت و کمیتى. پیوسته چنین بود، آنگاه مخلوقى مختلف داراى کیفیت و کمیت و اندازه و عرض و طول متفاوت، نه در جایى آنها را نهاد و نه در چیزى محدود نمود و نه در مقابل چیزى قرار داد و نه قبلا نقشه آنها را کشیده بود.

بعد آفریده‏هاى خود را ممتاز و غیر ممتاز و جدا و به هم پیوسته و رنگارنگ و داراى طعم و مزه قرار داد. نه اینکه احتیاجى به آنها داشته باشد و نه مقامى را جویا باشد که جز با آفریدن آنها به آن مقام نرسد و با آفریدن آنها در خود زیادى یا نقصا نى ندیده، عمران ! توجه کردى؟

عمران : آرى سرورم!

حضرت فرمود: عمران اگر این آفرینش براى رفع نیاز و احتیاج او بود چیزهایى را مى‏آفرید که از آنها مى‏توانست بهره‏مند شود و باید چند برابر این‌ها خلق مى‏کرد زیرا هر چه کمک کار و یاور زیاد گردد شخص قوى‏تر مى‏شود. با اینکه نیاز و حاجت را حد و اندازه‏اى نیست زیرا هر مخلوقى را بیافریند باز در مورد او حاجت و نیاز به وجود مى‏آید. به همین جهت گفتم آفرینش او از جهت احتیاج نبود ولى مخلوق را به یک دیگر نیازمند کرد و برخى را به دیگرى برترى داد نه اینکه احتیاجى به برتر داشته باشد و نه به واسطه خشمى که به وجود، بى‏مقدارتر و خوار گرفته باشد.

بعد سخنانى بین آنها رد و بدل شد.

آنگاه عمران پرسید: آقا بفرمائید خدا که یکتا بود و چیزى جز او نبود با آفرینش مخلوقات تغییرى در او به وجود نیامد؟

حضرت رضا(ع) در پاسخ او فرمود: خداى عزوجل با آفرینش موجودات تغییرى نکرده ولى موجودات تغییر یافتند با دگرگونى که در آنها قرار داد.

عمران: با چه چیز او را مى‏شناسیم؟

حضرت فرمود: به وسیله ی غیر خدا (از مخلوقات).

عمران: غیر او چیست؟

حضرت فرمود: مشیت و اراده (که موجب پیدایش موجودات شده). و نام و صفتش و چیزهاى دیگرى که شبیه اینها است، تمام اینها مخلوق و آفریده شده است و به تدبیر اوست.

عمران: آقا، خدا چیست؟

حضرت فرمود: نور است اما به این معنى که هادى و راهنماى آفریده‏هاى آسمان و مخلوقات زمین است. دیگر در این مورد حق توضیح بیشترى بر من ندارى جز اینکه وحدانیت او را برایت اثبات کنم‏.

عمران صابى (براى اینکه اثبات یک نوع تغییر در خدا نماید) گفت: مگر او اول ساکت نبود قبل از آفرینش موجودات، بعد سخن گفت؟

حضرت رضا فرمود: سکوت وقتى صحیح است که قبلا کسى صحبتى کرده باشد، بعد مى‏گویند ساکت شد. در این مورد مثالى مى‏زنم؛ به چراغ که در باره‏اش سخن گفتن و ساکت بودن صحیح نیست. نباید گفت چراغ ساکت است و صحبت نمى‏کند (چون سخن گفتن به چراغ ارتباطى ندارد) در مورد خداوند نیز نمى‏توان گفت سخن، گفت به آن معنى که تو از سخن گفتن درک مى‏کنى که با زبان و لب و دهان مى‏گوید (بلکه ایجاد صوت مى‏نماید) مثل چراغ که نور مى‏بخشد نه به آن معنى است که تغییرى مى‏کند و حرکتى مى‏نماید و براى بخشیدن نور، اعضا و جوارح خود را به کار مى‏برد. همین که توالى و پشت سر هم آمدن نور باشد مى‏گوییم، چراغ نور مى‏بخشد. خداوند نیز در آفریدن موجودات، احتیاج به حرکت و به کار بردن آلت و ابزار یا فکر و اندیشه تا تغییرى در او به وجود آید.

عمران گفت: آقا من خیال مى‏کنم خداوند به آفرینش موجودات تغییر حال مى‏دهد.

حضرت رضا (ع) فرمود: سخن محالى گفتى. به همین که مدعى شدى ذات او به وجهى از وجوه تغییر یابد آیا آتش در ذات خود تغییرى به وجود مى‏آورد؟ یا حرارت خویش را هم مى‏سوزاند؟ یا چشم خود را هم مى‏بیند؟ (یعنى همان طور که حرارت خود را مى‏سوزاند و چشم خود را نمى‏بیند، خداوند نیز از فعل و کار خود تغییر نمى‏یابد).

عمران گفت صحیح است.

عمران: آقا بفرمائید آیا خدا در خلق است یا خلق در خدا قرار دارد؟

حضرت فرمود: عمران خداوند منزه از چنین حرفهاست، اینک به لطف خدا برایت مثالى مى‏زنم که درک کنى. بگو ببینم وقتى به آینه نگاه مى‏کنى و خود را در آن مى‏بینى تو در آینه هستى یا آینه در تو قرار دارد؟ اگر هیچ کدام از شما دو تا در هم قرار ندارید پس به چه چیز خود را در آن مى‏بینى؟!

عمران گفت: به وسیله نورى که بین من و آینه قرار دارد.

حضرت رضا (ع) فرمود: آیا آن نورى که در آن آینه است بیشتر از نورى است که در چشم خود مى‏یابى؟

عمران گفت: آرى.

[1]- درخت آسوریک، درختیرُسته است بلند و ترو تازه.در کشور سورستان، که بُن آن خشک است و سرش تَر.برگش به نِی ماند و برش به انگور.سراینده خود نوع این درخت را مشخص نکرده ولی محققان از روی اوصافی که وی برای آن برشمرده است استنباط کرده‌اند که درخت نخل است.طرف مقابل در این مناظره بُز است.(پورجوادی،1385: 82-83).

[2]- با حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت دعوت نما! و با آنها به روشى که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن! پروردگارت، از هر کسى بهتر مى‏داند چه کسى از راه او گمراه شده است؛ و او به هدایت‏یافتگان داناتر است. (نحل 125)

[3]- با اهل کتاب جز به نیکوترین روش مجادله نکنید، مگر کسانی از انان که ستم کرده‌اند و (به انها) بگویید: ((ما به تمام انچه از سوی خدا برما و شما نازل شده ایمان آورده‌ایم، و معبود ما و شما یکی است ما در برابر او تسلیم هستیم.(عنکبوت 46)