دانلود فایل

بزرگترین مرجع دانلود فایل

دانلود فایل

بزرگترین مرجع دانلود فایل

بررسی چگونگی حضور موثّر روحانیت در رسانه ملّی93

بررسی چگونگی حضور موثّر روحانیت در رسانه ملّی93

بررسی چگونگی حضور موثّر روحانیت در رسانه ملّی93

چکیده تحقیق:

نشر آموزه های دین اسلام، از ضروری ترین عوامل بقاء و تداوم این آیین توحیدی می باشد. تبلیغ و اطلاع رسانی این مفاهیم و مبانی دینی، مهمترین راهکار نشر و ایقاء آن می باشد. با شروع غیبت امام زمان(عج)، روحانیون به عنوان نائبان آن حضرت، به این رسالت مهم پرداختند و می پردازند؛ در عصر غیبت، روحانیون مسلمان، به عنوان مبلغین دین مبین اسلام، مامور به ابلاغ رسالت الهی گردیده اند. امّا با توجه به کثرت مردم و اختلاف فرهنگ ها و دیدگاه ها و ورود ابزار اطلاع رسانی گوناگون به زندگی مردم، شناسایی روش های موثّر و تاثیر گذار، گامی مهم در انجام این رسالت خطیر، جهت درونی کردن ارزش های دینی و ایمان افزایی، تلقی می­گردد.

عصر امروز، به دلیل ظهور فنآوری های مدرن ارتباطی و اهمیت بالا و کارکردهای موثّرشان، عصر اطلاعات نام گرفته است و با امعان نظر در ماهیت و کارکرد رسانه های مدرن، ضرورت اهتمام به رسانه های مدرن در امر تبلیغ دین، بر کسی پوشیده نیست؛ در همین راستا، مسئولین و متولیان دینی و فرهنگی کشور، باید با توجه به تغییرات ساختاری و ظرفیت های جامعه، بسترسازی لازم جهت گزینش، آموزش و پرورش نخبگان دینی، برای تحقق این امر، انجام دهند.

مدل و شیوه گسترش مفاهیم دینی با ابزار روز و نوع برخورد با رسانه های مدرن باید مورد بررسی قرار گیرد؛ ارائه الگوی مناسب می­تواند نگرش ما را نسبت به تبلیغ رسانه ای دین روشن می­کند و طبعاً نوع نگرش ما در عملکرد ما، تاثیر مستقیمی می گذارد.

رسانهملیبهعنوانرسانهدینیکارآمد، جایگاهپراهمیتیدرنظامسیاسیوحکومتیایراندارد. بسطنفوذ،ترویجوتبلیغدین،بازتولیدپیامهایدیندرقالبهایجدید،ایجادزمینهبرایاحساساتوتجربۀدینی،بسترسازیبرایتحولروحی،ازرسالتهایرسانهملّیاستکهدرالگویرسانهدینیمدنظرقرارمیگیرد.

روحانیون هم با داشتن رسالت خطیر تبلیغی از این فرصت بوجود آمده می توانند با حضور موثّر خود در رسانه ملّی، بهترین اثرگذاری را در جهت اجرای رسالت خود، داشته باشند.

دیدگاه های فراوانی در زمینة چگونگی حضورو تعامل روحانیت با رسانه مطرح است، نگارنده این تحقیق، درصدد بیان مدل های مناسـب حضور موثّر روحانیت در رسانه ملّی، جهت تبلیغ دین اسلام و اقناع مخاطب می­باشد.

 کلید واژگان: روحانیت - دین – تبلیغ - حضور موثّر – رسانه ملّی

فهرست مطالب

1-فصل اوّل: کلیّات تحقیق. 1

1-1-بیان مسأله. 2

2-1-ضرورت و اهمیّت تحقیق:. 4

3-1-پرسش­های تحقیق. 5

4-1-اهداف تحقیق. 6

5-1-فرضیه تحقیق. 7

6-1-تعریف مفاهیم:. 8

1-6-1- روحانیت. 8

2-6-1-دین. 9

3-6-1-تبلیغ. 10

4-6-1-حضور موثّر. 10

5-6-1-هنـر. 11

6-6-1-رسانه ملّی. 14

2-فصل دوّم: مبانی نظری تحقیق. 15

1-2-بررسی تحقیقات پیشین. 16

1-1-2-کتاب­ها. 16

1-1-1-2-آشنائی با روش تبلیغی. 17

2-1-1-2-دین در عصر رسانه. 17

3-1-1-2-تلویزیون در جهان. 18

4-1-1-2-رسانه و دین. 19

5-1-1-2-مبانی تبلیغ. 19

6-1-1-2-مجموعه مقالات؛ دوّمین همایش دین و رسانه. 20

7-1-1-2-تاملاتی در دین و رسانه. 21

2-1-2-تحقیقات پایانی. 22

1-2-1-2-بررسی شیوه­های تبلیغ دین اسلام در رسانه تلویزیون 22

2-2-1-2-دین و رسانه. 23

3-2-1-2-بررسی چگونگی حضور مبلغان دینی در تلویزیون جمهوری اسلامی ایران. 24

2-2-نظریه های مربوط به موضوع تحقیق. 26

1-2-2-مفهوم شناسی. 28

1-1-2-2-تعریف دین. 28

2-1-2-2-اسلام. 28

3-1-2-2-تبلیغ. 29

1-3-1-2-2- مفهوم تبلیغ در لغت. 30

2-3-1-2-2- مفهوم تبلیغ در اصطلاح. 31

3-3-1-2-2- تبلیغ در قرآن. 32

4-3-1-2-2- معنای اصطلاحی«تبلیغ دین اسلام در دنیای مدرن» 33

5-3-1-2-2- تبلیغات در عصر حاضر. 33

6-3-1-2-2- تبلیغ دینی. 35

2-1-2-2-روحانیت. 37

1-2-1-2-2-تعریف روحانی. 37

2-2-1-2-2-اقتدار روحانیت. 38

3-2-1-2-2-نقش روحانیت در ایجاد قدرت نرم. 38

4-2-1-2-2-وظایف روحانیون. 39

1-4-2-1-2-2-تبیین مکتب. 39

2-4-2-1-2-2-مرزبانی. 40

3-4-2-1-2-2-تعمیق فرهنگ دینی. 42

3-1-2-2-تبلیغ اقناعی و القائی. 42

1-3-1-2-2-مولفه­های متقاعدسازی در تبلیغ. 43

1-1-3-1-2-2-ویژگی­های ارسال کننده پیام. 43

2-1-3-1-2-2-اعتبار منبع. 43

3-1-3-1-2-2-تخصص یا خبرگی. 43

4-1-3-1-2-2-قابلیت اعتماد. 43

5-1-3-1-2-2-محبوب بودن. 44

6-1-3-1-2-2-جذابیت. 44

7-1-3-1-2-2-شباهت. 44

8-1-3-1-2-2-قدرت. 44

2-3-1-2-2-مؤلفه­های پیاممتقاعدگرانه. 45

1-2-3-1-2-2-قابلیت فهم پیام. 45

2-2-3-1-2-2-شمار استدلال. 45

3-2-3-1-2-2-ایجاد هیجان. 45

4-2-3-1-2-2-پیام­های یک جانبه در برابر پیام های دوجانبه 45

5-2-3-1-2-2-نتیجه گیری پیام. 46

6-2-3-1-2-2-معرفی منبع. 46

7-2-3-1-2-2-ترتیب ارائه پیام. 46

8-2-3-1-2-2-تکرار پیام و تنوع پیام. 47

3-3-1-2-2-فرم و قالب تبلیغ. 47

4-1-2-2-هنر، قالبی برای اندیشه. 50

1-4-1-2-2-تعریف هنر. 50

2-4-1-2-2-کارایی هنر. 51

3-4-1-2-2-هنر و تبلیغ. 51

5-1-2-2-رسانه. 52

1-5-1-2-2-تعریف رسانه. 52

2-5-1-2-2-چیستی رسانه. 52

3-5-1-2-2-رسانه­های همگانی. 53

4-5-1-2-2-جایگاه رسانه­ها در عصر حاضر. 53

5-5-1-2-2-انواع رسانه­ها. 54

6-5-1-2-2-کارکرد‌های رسانه‌ها. 54

7-5-1-2-2-وظایف رسانه­ها. 55

1-7-5-1-2-2-حق جویی و حق گویی. 56

2-7-5-1-2-2-راستگوئی و صداقت. 57

3-7-5-1-2-2-ترویج دین. 57

4-7-5-1-2-2-توجّه به نیازهای مردم. 58

5-7-5-1-2-2-ایجاد وحدت. 58

6-7-5-1-2-2-تولید سرگرمی سازنده. 59

7-7-5-1-2-2-انتقاد دلسوزانه. 59

8-7-5-1-2-2-الگوسازی. 60

9-7-5-1-2-2-تولید هنجارهای اجتماعی. 61

10-7-5-1-2-2-اصلاح جامعه. 61

8-5-1-2-2-ضرورت حضور دین در رسانه­های نوین. 63

9-5-1-2-2-رسانه­های نوین. 63

10-5-1-2-2-رسانه دینی و دین رسانه­ای. 65

11-5-1-2-2-رسالت حوزه علمیه برای تبلیغ دین از رسانه ملّی 66

12-5-1-2-2-ضرورت تحوّل نظام تبلیغی حوزه علمیه. 67

1-12-5-1-2-2-موقعیت سیاسی. 67

2-12-5-1-2-2-موقعیت رسانه ای. 68

13-5-1-2-2-رابطه دین و رسانه. 70

14-5-1-2-2-جایگاه رسانه­ای تلویزیون. 72

15-5-1-2-2-جایگاه تبلیغ سنّتی. 74

16-5-1-2-2-تبلیغات مدرن، مکمل تبلیغات سنّتی. 75

17-5-1-2-2-آسیب شناسی شیوه های سنّتی تبلیغ. 75

18-5-1-2-2-برخی امتیازات تبلیغ دینی تلویزیونی. 76

3-2-مبانی و چارچوب نظری. 78

1-3-2-نظریه گلولهای. 78

2-3-2-نظریه استفاده و خشنودی. 78

3-3-2-نظریه برجسته سازی. 79

4-3-2-نظریه کاشت. 79

5-3-2-نظریه کارکردگرایی ساختی. 80

6-3-2-نظریه همگرا. 81

1-6-3-2-دیدگاه هم گرا و حضور دین در رسانه. 82

3-فصل سوّم: روش تحقیق. 89

1-3-روش پژوهش و تحقیق نگارنده. 90

2-3- روش کتابخانه­ای. 90

3-3-ابزار گردآوری اطلاعات. 91

4-فصل چهارم: یافته­های تحقیق. 92

1-4-حضور تولیدی و تهیه کنندگی. 96

1-1-4-تهیه‌کننده تلویزیونی کیست؟. 96

2-1-4-جایگاه تهیه‌کننده. 97

3-1-4-وظایف تهیه­کننده. 99

4-1-4-روحانی تهیه­کننده. 99

2-4-حضور کارشناسانه. 101

1-2-4-کارشناس کیست؟. 102

1-1-2-4-کارشناس مدعو. 103

2-1-2-4-کارشناس مذهبی. 103

2-2-1-2-4-نقش نهادهای تامین کارشناس در تلویزیون. 108

3-1-2-4-مجری کارشناس. 109

1-3-1-2-4-استفاده از کارشناسان مناسب. 110

3-4-حضور سیاستگذارانه. 113

1-3-4-تعریف سیاست. 113

2-3-4-مفهوم سیاست‌گذاری رسانه‌ای. 114

3-3-4-ضرورت سیاست‌گذاری در رسانه. 115

4-3-4-اصول سیاست‌گذاری رسانه‌ای. 118

5-3-4-آسیب‌های فرآیند سیاست‌گذاری در صدا و سیما. 118

6-3-4-سیاست­گذاری و نقش روحانیون. 119

4-4-حضور مدیریتی. 121

1-4-4-مدیریت رسانه ای. 123

2-4-4-اصول و مبانی مدیریت پیام. 124

1-2-4-4-مفهوم مدیریت پیام. 124

2-2-4-4-مدیریت پیام در رسانه‌های جمعی. 124

3-2-4-4-ضرورت مدیریت پیام. 125

3-4-4-مدیریت پیام و رسانه ای روحانی. 125

5-4-حضور علمی و پژوهشگرانه. 129

1-5-4-تعریف پژوهش. 129

2-5-4-اهمیت پژوهش. 130

3-5-4-اهمیت پژوهش در رسانه. 131

4-5-4-مولفه های یک پژوهش رسانه ای موثر. 132

5-5-4-ویژگی­های یک پژوهشگر رسانه ای. 133

6-5-4-وضعیت فعلی پژوهش و پژوهشگران در سازمان صدا و سیما 135

7-5-4-روحانی پژوهش­گر. 135

6-4-حضور نظارتی. 137

1-6-4-مفهوم نظارت. 137

2-6-4-مراجع نظارتی در حکومت اسلامی. 138

3-6-4-اصول حاکم بر رسانه های عمومی. 140

4-6-4-بیانات حضرت امام خمینی(ره) درباره صدا وسیما. 141

5-6-4-بیانات مقام معظم رهبری (مدظله) درباره صدا وسیما 142

6-6-4-نحوه اجرای اصل ۱۷۵ قانون اساسی در بخش نظارت. 143

7-6-4-نقش نظام نظارتی در کنترل رفتارهای نابهنجار. 143

8-6-4-جایگاه قانونی شورای نظارت بر سازمان صدا و سیما 144

5-فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهادها. 146

1-5-نتیجه­گیری. 147

2-5-پیشنهادات. 149

3-5- منابع فارسی. 153

4-5-منابع لاتین. 159

 1-فصل اوّل: کلیّات تحقیق

 شامل:

- بیان مسئله

- ضرورت و اهمیّت تحقیق

- اهداف تحقیق

- پرسش های تحقیق

- فرضیه های تحقیق

- تعریف مفاهیم

1-1-بیان مسأله

تبلیغ دین مبین اسلام، جزء مهمترین و اصلی ترین وظائف روحانیون و مبلّغان دینی، بعد از غیبت صغرای حضرت ولی عصر(عج) به شمار می رود.

روحانیت، به سبب دسترسی، مهارت و تسلط بر منابع و متون شریعت، قول و فعلش برای عموم مردم، حجّت بوده و همین عامل سبب شده تا روحانیون در ادیان ابراهیمی به لحاظ جایگاهشان در همه امور معنوی و دنیوی از جمله مسائل اخلاقی، دینی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی و ... تاثیر مستقیم داشته باشند.

در اسلام، این شان و جایگاه با نام های فقهاء، علماء و اولوالامر آورده شده است و به کسانی اطلاق می شود که در احکام دین به معرفت عمیق رسیده اند و به عنوان نایبان پیامبر(ص) و ائمه معصومین(ع) در عصر غیبت معرفی شده اند.

در طول این سالیان متمادی، روحانیون و مبلّغان دینی، از شیوه ها و روش های مختلفی برای این رسالت مهم، استفاده کردند تا حقایق دین را به مردم بیاموزند و به جرات می توان ادّعا کرد که جامعه مسلمان ایران و ایرانیان، تدیّن خود را مدیون همین قشر و روش شان هستند.

دلیل اصلی شیفتگی مردم نسبت به خداوند و اهل بیت(ع)، حضور روحانیون و مبلّغان دینی در بین مردم به وسیله منبر، مسجد، تدریس، آموزش و .... است و نهادینه کردن فرهنگ قرآنی و دینی در بین جامعه، به غیر از این شیوه های مختلف حضور، ممکن نبوده است و بی شک جامعه، وامدار زحمات، اندیشه ها و تفکّرات این قشر و شیوه هایشان است.

از طرفی دیگر، یافتن شیوه های موثّر و تاثیرگذار در تبلیغ و ترویج آموزه های دین مبین اسلام، همیشه یکی از دغدغه های اصلی روحانیون و مبلّغان علوم دینی بوده است؛ صاحب نظران، همواره راه های متفاوتی را برای تبیین مسائل دینی برای مردم ارائه نموده اند؛ امّا پیچیدگی مسائل دین، اختلاف فرهنگ ها، عنصر زمان و مکان و متفاوت بودن مخاطبین، حاکی از آن است که یک مبلّغ دین باید به تناسب نیاز و دیدگاه و فرهنگ جامعه، خود را به ابزار تبلیغ و حضور موثّر مسلّح کند تا بتواند به وظیفه شرعی خود عمل کرده باشد.

امروزه حاکمیت، قدرت و تاثیر رسانه های مختلف در عصر کنونی بر کسی پوشیده نیست و با توجه به ارتقا سطح دانش عمومی، کمتر کسی پیدا می شود که بر تاثیر رسانه ها در فرهنگ سازی و تخریب فرهنگ ها، واقف نباشد؛ امروزه مردم با واسطه یا بدون واسطه از این ابزار بهره می برند و استفاده آنها از این ابزار، بخشی از زندگی شان شده است .

با روشن شدن مسئله، در می یابیم که برون رفت از شیوه های سنّتی تبلیغ، به شیوه های مدرن، در عصر کنونی، با حفظ ارزش ها و مقدّسات از ضروریات است.

و از طرف دیگر، فراگیری و قدرت رسانه، به خاطر آمیختگی اش با "هنر" است که باعث حکومت آنها بر افکار شده است؛ رسانه بدون هنر، منزوی ست و کارآمدی خود را از دست خواهد داد.

آموزه دین، به مثابه یک محتوای کامل و بی نقص، در ارائه یک مفهوم، اگر در قالب ابزارهای موثّر ابلاغ نگنجد، مسلّماً ابتر خواهد بود و تاثیرگذاری خود را از دست خواهد داد؛ لذا آمیختگی دین با شیوه های هنری ابلاغ، یک ضرورت است و غنای در محتوا (مبانی دینی) ما را از قالب(ابزارهای ابلاغ)، بی نیاز نمی کند و بر مبلّغین و روحانیون، فرض است که در کنار توجّه و امعان نظر به مبانی دینی و قرآنی، به شیوه های ابلاغ و ابزارهای موثّر اقناع دین هم بپردازند.

ابزار هنر، دارای همه مولفه های موثّر و تاثیر گذار و ماندگار فی ذاته می باشد؛ چنان که مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) درباره استفاده از ابزارهـای هنــری فرموده انـد: ابزارهای هنـری، بی شک، رساترین، بلیغ ترین و کاراترین ابلاغ و تبلیغ پیام است.

نگارنده این رساله، بر آن است تا ضمن تبیین جایگاه روحانیون و رسالت شان و ماهیت رسانه، بویژه رسانه جمهوری اسلامی ایران، به چگونگی حضور موثّر آنها در رسانه ملّی بپردازد و راهکارهای حضور موثّر را بررسی کند تا مسئولین امر، بسترهای لازم را برای حضور موثّر روحانیت در رسانه ملّی، فراهم آورند.

2-1-ضرورت و اهمیّت تحقیق:

ضرورت تبلیغ دین، در دنیای جدید به کمک رسانه های نوین و مدرن، بر کسی پوشیده نیست؛ طی قرون اخیر، شکل های جدید و مختلفی در امر رسانه، پدید آمده و نام هایی همچون تئاتر، سینما، تلویزیون های دولتی و خصوصی، اینترنت، روزنامه و… وارد عرصه فعالیت های اجتماعـی شده اند و بدون هیـچ مانـع و محدودیتی، مرزهای فکری را در می نوردنـد و از مهمترین راه های کسب آگاهی و اطلاعات و از فراگیرترین و توانمندترین منابع آگاهی و شناخت بشـر به شمـار می­روند و مخاطبـان بسیار زیادی را مجذوب خود نموده اند؛ این ادوات رسانه ای، به لطف امواج و با استفاده از تصویر و صدا، به رقیب های تازه و جدّی برای رسانه منبر تبدیل شده­اند.

با توجه به تاکید مقام معظم رهبری، مبنی بر حضور تاثیرگذار و عمیق روحانیون در صدا و سیما، که معظم­له، آن حضور را متفاوت با سخنرانی، وعظ وخطابه دانستند و تاکیدشان بر حضور مشاوران روحانی صاحب نظر، آگاه و توانا، در صدا و سیما و همچنین تاکید بر امکان اعمال نظر و جهت دهی صحیح در برنامه­ها، توسط روحانیون و اظهار نظر پیرامون نقایص موجود در عرصه رسانه، که به روحانیت و حوزه علمیه مربوط است و ضرورت وجود روحانیون مطلع، از مسائل هنری، برای شناسایی راه­های جلوگیری از انحراف، در جهت گیری­های فرهنگی و هنری، نیازمند بررسی و تحقیق بسیار جدّی و عمیق، در این حیطه، علی­الخصوص رسانه، هستیم.

تاکید معظم­له، بر موضوع "حضور موثّر روحانیون در رسانه"، حاکی از وجود یک نقصان در عرصه رسانه است؛ که با توجّه به آن، می­توان پی برد که خطاب ایشان روی حضور صرف روحانیون در رسانه ملّی نیست، بلکه تاکیدشان روی حضور موثّر این قشر در رسانه است؛ یعنی تاثیرگذاری بیش از پیش روحانیون در رسانه ملّی، مد نظر معظم له می باشد.

لذا ضروری است که وضعیت حال رسانه ملّی و نواقص را شناخته و با توجه به کاستی های موجود، برنامه­ریزی مناسب جهت تحقق این رهنمودها، بنماییم.

3-1-پرسش های تحقیق

سوال اصلی:

حضور موثّر روحانیون در رسانه ملّی، چگونه محقق می شود؟

سوالات فرعی:

1. نقاط ضعف و قوّت حضور روحانیون در رسانه (بررسی وضعیت موجود) چه بوده است؟

2. ویژگی های حضور موثرّ روحانیون در رسانه، چگونه است؟

3. چگونه حضور سیاستگذارانه روحانیون در رسانه می تواند موثّر واقع شود؟

4. فعالیت های علمی- پژوهشی روحانیون، چه گامی را برای حضور موثّر بر می دارد؟

5. آیا کارشناس محور بودن برنامه های دینی توسط روحانیون، ضرورت دارد؟

6. نقش تهیه کننده روحانی برای حضور موثّر در سازمان صدا و سیما چیست؟

7. اثرگذاری مطلوب یک روحانی بوسیله مدیریت پیام وی، چگونه محقق می شود؟

 4-1-اهداف تحقیق

هدف اصلی ما در این پژوهش این است که چگونگی حضور موثّر روحانیون، در رسانه ملّی را بررسی و تحلیل نماییم و مدل های موثّر حضور روحانیت در رسانه ملّی، جهت بهره وری تفکرات این قشر در رسانه ملّی را تبیین کنیم.

اما اهداف فرعی این پژوهش هم عبارتند از:

1. حضور سیاستگذارانه روحانیون در رسانه را تبیین کنیم.

2. فعالیت های علمی-پژوهشی روحانیون، در راستای حضور اثرگذارشان در رسانه را بررسی کنیم.

3. بررسی کارشناسی روحانیون در برنامه های دینی و عقیدتی.

4. توجه به تهیه کنندگی، بعنوان یکی از موثّرترین مدل های حضور روحانیون در صدا و سیما.

5. مدیریت پیام.

6. نظارت محتوایی بر تولیدات صدا و سیما توسط افراد آگاه به معارف و فقه اسلامی را تبیین کنیم.

5-1-فرضیه تحقیق

این پژوهش فرضیه محور نمی­باشد و به دنبال کشف فرضیه­ای نیست.

6-1-تعریف مفاهیم:

کلید واژه هایی که در این پژوهش مورد استفاده قرار می گیرند عبارتند از :

1-6-1- روحانیت

همه ادیان برای بقا و پویایی خود، به نهادی نظام‏مند، بعنوان دانایان و کارشناسان دین به شمار می‏آیند، نیازمندند. مسیحیان به آنان «کشیش» می‏گویند. یهودیان در دوران ظهور اسلام، عالمان خود را «احبار» می‏نامیدند. در اسلام نیز از این گروه با عنوان "عالم دینی، فقیه و روحانی" یاد می‏شود.

 تعریف لغوی

آخوند، واژه ای فارسی به معنی دانشمند، پیشوای دینی و معلّم می باشد. درباره اشتقاق این کلمه، آراء مختلفی است که هیچ یک از این اشتقاقات خالی از اشکالات تاریخی و زبان شناسی نیست و توافق کلی بر سر اصل و ریشه این کلمه حاصل نشده است.

گفته شده که نخستین مورد کاربرد واژه آخوند در ایران به مثابة عنوانی احترام آمیز برای روحانیون دانشمند به دوره تیموریان مربوط می شود و در دوره صفویه حرمت این کلمه حفظ شد و جز بر مردمان بسیار دانشمند اطلاق نگردیده است. در عصر قاجار کاربرد این کلمه گسترش بیشتری یافت و شامل مدرسان مکتب خانه ها نیز گردید. البته این کلمه در میان دانشمندان آن روزگار جایگاهی والا داشت مثلاً به مشهورترین فقیه و مدرس پایان دوره قاجار، یعنی آیت الله سیدکاظم خراسانی؛ آخوند گفته می شد. بعداً بویژه در دوران پهلوی از حرمت این کلمه کاسته شد و حتی مورد استعمال استهزاءآمیز پیدا کرد! اکنون این کلمه به گونه عام به معنای پیشوای دینی بکار می رود. (دایره المعارف بزرگ اسلامی، 1369، 150)

 تعریف اصطلاحی

آباء و اجداد صنفی روحانیون، پیامبران و امامانند. بستری که روحانی در آن تربیت می­شود از پیامبران نشات می­گیرد. آری، هنگامی که ما تاریخ روحانیت را بررسی کنیم و ماهیت روحانیت را بشناسیم و تعریف درست آن و سابقه آن را، در پیش چشم گذاریم به همین نتیجه می رسیم.

همچنین عالمان ربّانی و مردان خدا نیز، در شمار پدران صنفی طلاب علوم دینی محسوبند.

کتاب­هائی که درباره عالمان اسلام نوشته شده است، نشان می­دهد که آنان همه، دوره­های طلبگی را گذرانیده­اند و سپس در شمار عالمان بزرگ در آمده اند؛ این عالمان از زمان خود ائمه طاهرین(ع) و زیر نظر آنان تربیت می­شده­اند، سپس آنان تربیت­شدگان، تربیت را، و همچنین اندوخته­های علمی خویش را، به طلاب و شاگردان خود می­سپرده­اند و آنان را بدان­گونه که خود تربیت شده بودند، تربیت می­کردند و سپس آن عالمان، به تربیت رده بعدی و طلاب جوان می پرداختند.

پس روحانیت سلسله­ای است متصل به عالمان بزرگ تا دوره امامان و سپس خـود امامان؛ و امامان خود ادامه وجـودی و تربیتـی پیامبـرانند. بدین گونه، حــوزه طلبــگی، حوزه میــراث انبیائی است. (حکیمی،35،1360)

2-6-1-دین

مراد از دین، مکتبی است که از مجموعه عقائد، اخلاق و قوانین و مقررات اجرائی تشکیل شده است و هدف آن، راهنمائی انسان برای سعادتمندی است.(جوادی آملی،24،1380)

دین واژه ای است عربی که در لغت به معنای اطاعت و جزا و ... آمده، و اصطلاحاً به معنای اعتقاد به آفریننده ای برای جهان و انسان، و دستورات عملی متناسب با این عقاید می باشد. از اینروی، کسانی که مطلقاً معتقد به آفریننده ای نیستند و پیدایش پدیده های جهان را تصادفی، و یا صرفاً معلول فعل و انفعالات مادی و طبیعی می دانند "بی دین" نامیده می شوند. اما کسانی که معتقد به آفریننده ای برای جهان هستند هر چند عقاید و مراسم دینی ایشان، توأم با انحرافات و خرافات باشد "با دین" شمرده می شوند. و بر این اساس، ادیان موجود در میان انسانها به حق و باطل، تقسیم می شوند، و دین حق عبارتست از: آیینی که دارای عقاید درست و مطابق با واقع بوده، رفتارهایی را مورد توصیه و تأکید قرار دهد که از ضمانت کافی برای صحت و اعتبار برخوردار باشند.(مصباح یزدی،11،1377)

3-6-1-تبلیغ

تبلیغ واژه­ای عربی است که به صورت لازم و متعدی به کار می رود و ابلاغ به معنای رساندن یک پیام، اندیشه و عقیده است و تبلیغ نیز رساندن پیام از شخصی به شخص دیگر است.(اکبری،33،1393)

"تبلیغ" نوعی ارتباط اقناعی استبه معنای رساندن پیام یا خبر یا مطلبی به دیگری؛ پخش کردن، منتشر کردنو چیزی را شناساندن، خواندن کسی بر دین، عقیده ای و مذهبی و مسلکی و روشی، کشیدن کسی به راهی است که مبلّغ، قصد دارد.

یا به بیان دیگر، تبلیغ، رساندنمجموعهاطلاعاتیبهمخاطببه منظوراقناعو برانگیختناحساساتاو بهسودیا برضد یکموضوعاست.

واژه تبلیغ هر چند درلغت،مفهومگسترده‏ای دارد ولی مراد از آن در این‌جا، رسانیدنشرعودین خدا به مردماست که درآیاتمتعدّد از وظایف اصلیپیامبران الهیشمرده شده است و امروزه به شیوه­های مختلف، توسط روحانیون انجام می­شود.

امّا آنچه در اینجا مد نظر ماست، تبلیغ دینی است؛ این تبلیغ شامل همه فعالیت های مشروعی است که انسان را در مسیر تقرب الی الله و کمال انسانی پیش می برد و شامل معرفی دین حقّ، آموزش معارف الهی و شناساندن خوبی ها و بدهی ها، تقویت باورهای دینی و ایمان درونی، زمینه سازی برای عمل به احکام اسلامی، زدودن رذایل نفسانی و نقش آفرینی در پدیده های اجتماعی و سیاسی است.

 

4-6-1-حضور موثّر

حضور از سه حرف (ح ض ر) به معنای زندگی کردن در این مکان و در این زمان با وجود تمرکز بر حواس پنجگانه اطلاق می گردد که مشرف بر حضور عینی است و عنوان موثّر در پس عنوان حضور، ناظر به حضور صرف، یا حضور عینی نیست؛ بلکه مقصود، حضوری است که مفید یک فایده یا اثر مطلوبی است که مد نظر کارفرماست.

بعد از انقلاب اسلامی، حضور روحانیون در رسانه ملّی، یکی از ضروریات بود. چون تلویزیون اسلامی، بدون حضور متخصصان این حوزه، محقق نمی­شد؛ که این قشر در طول این سال­ها، با حضورشان در رسانه ملّی، اثرات مطلوبی را بجای گذاشتند.

اکنون، بعد از گذشت سال­ها، به دلیل ارتقاء بنیه فکری مخاطبان رسانه ملّی و تغییر نگاه، سلیقه و ذائقه­شان لازم است چهره این حضور، با توجه به فهم و درک مخاطب تغیییر یابد و شاید پیام مقام معظم رهبری، درباره حضور موثّر روحانیت، برخاسته از همین تغییر باشد؛ لذا ما در کنار حضور روحانیت به صورت مستقیم، به حضور به معنای تولید محتوای دینی، بدون حضور مستقیم روحانی، برای اثرگذاری غیرمستقیم نیازمندیم و باید توجه داشته باشیم که حضور عینی صرف، ما را از تولید محتوای دینی بی نیاز نمی کند. و منظور ما اینجا از حضور موثر این است که اثر مطلوب اتفاق بیفتد نه اینکه روحانیون را جلوی دوربین ببریم.

 5-6-1- هنـر

معنای لغوی هنر

واژه هنر در زبان سانسکریت، ترکیبی از دو کلمه سو به معنی نیک و نر یا نره به معنای زن و مرد است. در زبان اوستایی سین به "‌ها" تبدیل شده و واژه هونر ایجاد گشته است که در زبان پهلوی یا فارسی میانه به شکل امروزی (هنر) درآمده است که به معنای انسان کامل و فرزانه است. (ریخته گران، ص 16)

نبریتانیکا هنر را به عنوان «استفاده توانایی و تخیل در خلق آثار زیبا، محیطی و یا تجاربی که می‏توان با دیگران تقسیم شود» تعریف می‏کند. هنر در لغت به معنای علم، معرفت، فضل و کمال است. این واژه در واقع، به معنی آن درجه از کمال آدمی است که هشیاری و فراست و فضل و دانش را در بردارد و نمود آن، صاحب هنر را برتر از دیگران می‏نماید.(مددپور،1372، 8)

به عبارت دیگر هنر مجموعه‌ای از آثار یا فرآیندهای ساخت انسان است که در جهت اثر گذاری بر عواطف، احساسات و هوش انسانی و یا به منظور انتقال یک معنا یا مفهوم خلق می‌شوند. (دهخدا،1377)

مهم‌ترین رشته‌های هنری عبارتند از:

* هنرهای تجسمی (نقاشی، طراحی، تندیس‌گری، عکاسی و چاپ)

* هنرهای نمایشی (تئاتر و رقص)

* هنر موسیقی، ادبیات (شعر و داستان)

* هنر سینما و معماری

* هنر طراحی (طراحی خودرو، معماری، طراحی صنعتی)

* هنرهای زیبا ( نقاشی، مجسمه‌سازی، موسیقی)

واژه هنر امروزه در زبان فارسی در معنایی متفاوت از گذشته به کار می‌رود و بیشتر منظور از آن اشاره به نتیجه خلق انسـان‌ها در زمینـه هنرهای زیبا اسـت. معنای این واژه امروز معادلی برای واژه Fine art در زبان انگلیسی است. به طور سنتی مجموعه هنرهای زیبا به ۷ دسته تقسیم می‌شوند: (هنر موسیقی؛ هنرهای دستی: مجسمه سازی، شیشه گری، و ...؛ هنرهای ترسیمی: نقاشی، خطاطی، عکاسی و ...؛ ادبیات: شعر، داستان، نمایشنامه، فیلمنامه و نثر؛ معماری؛ حرکات نمایشی؛ هنرهای نمایشی: سینما، تئاتر و ...

وجوه مشترک آثار هنری عبارت‌اند از:تخیل به عنوان مهم‌ترین عامل در شکل‌گیری اثر هنری است، همه آثار هنری از عاطفه و احساس هنرمند سرچشمه می‌گیرند نه از تفکر منطقی و عقلانی او چند معنایی بودن و منشور مانندی، وجه اشتراک سوم تمام آثار هنری است.

این جنبه از خصایص آثار هنری، در واقع از دو ویژگی قبلی که برشمردیم، نتیجه می‌شود. بدین معنی که هر پدیده‌ای که عنصر اصلی سازنده آن تخیل و عاطفه باشد، بی شک نمی‌تواند معنایی منجمد و تک بعدی داشته باشد. از این روست که هر کس در برابر آثار هنری می‌ایستد؛ دریافت و استنباط خاصی دارد. آثار هنری بسادگی میتوانند بیان کننده زیبایی حقیقی یا احساسات باشند. تغییری که هنر بر روح انسان می‌گذارد تغییری عمیق و ماندگار و طولانی‌تر است. در نتیجه هر گاه خواهان اثرگذاری ماندگار باشیم، می‌توانیم از هر یک از رشته‌های هنری به فراخور نیازمان بهره ببریم. همانطور که در روانشناسی این بحث به اثبات رسیده‌است، جهان از مجموعه‌ای از افراد تشکیل شده‌است، پس اگر بخواهیم در سریعترین حالت بر تعداد زیادی از افراد تاثیرگذاری داشته باشیم می‌توانیم از اسباب هنر استفاده کنیم، که هنر موسیقی و هنرهای نمایشی چون از طریق حس شنوایی و حس بینایی به سرعت درک می‌شوند، می‌توانند توام با یکدیگر به سرعت و در بعد جهانی تاثیری ژرف، عمیق، ماندگار و طولانی در جوامع به وجود می‌آورند.

 معنای اصطلاحی هنر

این مفهوم در آثار هیچ یک از بزرگان فرهنگ و اندیشه فارسی، در سده‏های پیشین به کار نرفته است. این اصطلاح از فرهنگ غربی و از طریق دانشگاه‏ها و ترجمه آثار غربی وارد زبان فارسی شده است. معنی اصطلاح هنر، ترجمه واژه «art» انگلیسی است که واژه art هم از واژه لاتینی «ars» گرفته شده است و این کلمه لاتینی، خود، ترجمه «techne» در زبان یونانی است.(ریخته گران،139)

در انگلیسی هم art در قدیم به معنای فن و صنعت به کار می رفته است که هنر به اصطلاح امروزی را نیز شامل می‏شده است، ولی این واژه از قرن هجدهم و پس از آن، به معنای امروزی خود به کار رفته است. شارل باتو در مقاله‏ای، «هنرهای زیبا» را از هنرهای ماشینی تفکیک کرد و هنرهای زیبا را شامل موسیقی، شعر، نقاشی، مجسمه سازی دانست.(هنفلینگ، 11)

«در برابر هنر زیبا می‏توانیم آن چیزی را که از حیث تاریخی «هنر مفید» نامیده شده است، تمیز دهیم. همه اشیای هنر مفید در زندگی انسان، غیر از آنکه زیباشناسانه نگریسته شوند، به کار دیگری نیز می‏آیند؛ گرچه در مقام ثانوی آنها را زیباشناسانه نیز می‏توان نگریست. اتومبیل ها، استکان ها، سبدها، گلدان ها، همه نوع صنایع دستی و اقلام بی‏شمار دیگر، نمونه‏های هنر مفیدند. بسیاری از آنها چشم زیبا شناس حساس را ارضا می کنند، ولی همه آنها به کار قصدی غیر زیباشناختی نیز می‏آیند و وقتی کسی به آنها نگاه می‏کند، کار عملی آنها مغفول واقع نمی‏شود.

یقینا موارد «حد وسطی» نیز وجود دارند که معماری شاید از اصلی ترین نمونه های آنها باشد. برخی معتقدند که معماری در وهله نخست و پیش از هر چیز، هنر زیباست و بناها در وهله نخست، اشیای زیبایند و فقط به طور عرضی محل سکونت یا عبادت قرار می‏گیرند. برخی دیگر نیز معتقدند بناها در وهله نخست، اشیایی مفیدند و کارکرد زیبا شناختی آنها عرضی است به همین دلیل گروه معماری در برخی از دانشگاه ها در دانشکده هنرهای زیبا قرار دارد و در برخی دیگر، در دانشکده‏های مهندسی».(بیردزلی وهاسپرس، 90)

در ترجمه art به هنر، دقت کافی نشده است؛ زیرا این واژه در انگلیسی، به معنای فن و صنعت است، در صورتی که هنر به معنای فضل و کمال است. (در عربی، این واژه را به فن ترجمه کرده اند که ترجمه به نسبت، دقیق تری است.) در نتیجه، هنر با سابقه معنایی که در زبان فارسی دارد، همواره با بار ارزشی همراه است و هنرمند را برتر از دیگران می سازد، ولی art در معنای لغوی خود (فن و صنعت)، این درجه از اعتبار و ارزش را ندارد و تنها مهارت فنی و صنعتی، مایه تفضل نیست. بنابراین، ممکن است انگلیسی زبان‏ها به اندازه فارسی زبانان، هنرمند را باقدر و صدرنشین ندانند و عبارت «هنرمند هر جا رود، قدر بیند و بر صدر نشیند»، تنها می‏تواند در مورد هنرمند به معنای حقیقی لفظ، مصداق داشته باشد. اما مفهوم جدید هنر بر مصـداق های متعددی دلالت دارد که برخی از آن­ها از زمان­های قدیم وجود داشته‏ اند.

انسان های نخستین شاید بیشتر از انسان های امروزی، از هنر برای انتقال مفاهیم به یکدیگر استفاده می‏کرده‏‏اند. در خطوط ابتدایی اولیه، نشانه‏های قراردادی که امروزه در خطوط مختلف به چشم می‏خورد، وجود ندارد، بلکه بیشتر به جای هر مفهوم، تصویر آن کشیده می‏شد که با توجه به کم بودن مفاهیم بین آنها، هنر نقاشی در ارتباط آنها با یکدیگر نقش به سزایی داشته است. به گفته گوستاو لوبون، هر چند جوامع بدوی تر از علم و معرفت دورتر بودند، ولی زبان احساس در آنها قوی تر بوده و هنر در آنجا رشد و نمو بیشتری داشته است.(لوبون، 555)

 6-6-1-رسانه ملّی

سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران مخفف انگلیسی(IRIB) سازمانی رسانه‌ای است که تنها متولّی قانونی پخش برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی در جمهوری اسلامی ایران است. بر اساس قانون اساسی ایران، رهبر انقلاب، رئیس صدا و سیما را انتخاب می‌کند. این سازمان پیش از انقلاب ۱۳۵۷، سازمان رادیو و تلویزیون ملّی ایران نامیده می‌شد.

پس از انقلاب اسلامی، نام سازمان رادیو تلویزیون ملّی ایران، تبدیل به صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران شد؛ هدف سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، انتقال و انتشار پیام به جامعه می­باشد که بسیار متمرکز و منسجم، در این امر تلاش می کند.(دارابی،445،1391)





بررسی پیش فرض ها برای رسیدن به فیلمنامه دینی93

بررسی پیش فرض ها برای رسیدن به فیلمنامه دینی93

بررسی پیش فرض ها برای رسیدن به فیلمنامه دینی93

  چکیده:

مسئله تحقیق، بررسی پیش­فرض ها برای رسیدن به فیلمنامه دینی است. برای پاسخ به این مسئله از روش توصیفی-تحلیلی استفاده شده است. چارچوب نظری، تبدیل عالم معقول به جهان محسوس در نظریه آیت الله جوادی آملی، - ﺧﻠﻖ آثاری ﮐﻪ نقطه شروعش فهم ﻋﻘﻞ، میانه اش درک و پردازش معقول در دستگاه مخیله و در نهایت محسوس کردن آن معقول، در عالم خارج است؛- و همچنین مبانی نظری شهید آوینی در باب سینمای دینی است.

نتایج مهم به دست آمده عبارتند از اینکه فیلمنامه دینی بایدفرایند معقول کردن محسوس را طی کند. حلقه رابط در محسوس کردن معقول، وهم و تخیل قوی است. ﻫﻨﺮی ﮐﻪ ﺩﺭ ﺩﻭﺭ ﺑﺎﻁﻞِ ﺣﺲ ﻭ ﺧﻴﺎﻝ قدم بردارد، ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺍﺵ چیزی جز همین هنر و سینمای فاسد هالیوودی نیست.برای خلق فیلمنامه دینی، تنها عنصر تاثیرگذار فیلمنامه نویس است، چرا که هر راهی برای خلق فیلمنامه دینی پیشنهاد شود باید از فیلتری به نام نویسنده بگذرد. بخش اعظم فیلمنامه در درون نویسنده شکل می گیرد؛ پس نباید توقع داشت همچون فرمول ریاضی راهی برای دینی شدن فیلمنامه ارائه کرد. تنها نویسنده دین مدار است که خودآگاه و ناخودآگاه، فیلمنامه دینی را از درون خویش بر کاغذ می نگارد. اگر ذات و درون نویسنده، تزکیه یافته و متعهد قلبی و عملی به احکام، فلسفه و اخلاق اسلامی بود، فیلمنامه ای که خروجی می دهد بی شک دینی خواهد بود، و إلا هر راهکاری هم ارائه گردد به واسطه ی عدم وجود نویسنده متدین، راه به جایی نخواهد برد.

«فهم دینی»، «درک هنری» و «مطیع دین بودن» سه ضلع مثلثی است که نویسنده دین مدار را به فیلمنامه دینی می رساند؛از یک طرف «فهم دینی» راهنمای او در به کارگیری محتوای مطلوب دین است و از طرف دیگر «درک هنری» به او می آموزد که چه عناصر فرمی با محتوایش هماهنگ یا در تضاد است؛ در نهایت «مطیع دین بودنِ» چنین نویسنده ای او را از به کارگیری عناصر متضاد با محتوای دینی اش بر حذر می دارد. اینچنین است که احکام، فلسفه و اخلاق اسلامی، به اندازه ی تقید شخص نویسنده، در فیلمنامه بروز و ظهور می یابد و آن را دینی می­کند.

 کلید واژه‌ها: فیلمنامه، دین، احکام اسلامی، فلسفه اسلامی، اخلاق اسلامی، فرم، محتوا، داستان، ژانر.

 فهرست مطالب

 فصل اول: کلیات و مفاهیم

1-1 طرح مسئله......2

1-2 ضرورت و اهمیت تحقیق.....5

1-3 اهداف تحقیق...6

1-3-1 هدف اصلی...6

1-3-2 اهداف فرعی...6

1-4 سوالات تحقیق..7

1-4-1 سوال اصلی...................................................................................................................................7

1-4-2 سوالات فرعی...............................................................................................................................7

1-5 فرضیات تحقیق.................................................................................................................................................8

1-6 تعریف مفاهیم.....................................................................................................................................................9

1-7 کاربردهای تحقیق...........................................................................................................................................16

 

فصل دوم: پیشینه تحقیق و چارچوب نظری

2-1 بررسی تحقیقات پیشین...............................................................................................................................18

2-1-1 پیشینه طرح..............................................................................................................................19

2-2 چارچوب نظری تحقیق..................................................................................................................................26

2-2-1 سینمای دینی از دیدگاه برایان پی. استون.........................................................................26

2-2-2 تبیین مولفه­های سینمای دینی از منظر اندیشه اسلامی.................................................................29

2-2-2-1 تبیین نظریه آیت الله جوادی آملی در باب هنر...........................................................30

2-2-2-1-1 سینمای دینی با عدل محوری، نه اعتدال محوری................................31

2-2-2-1-1-1 عدل محوری، با استناد به کدام منابع................................33

2-2-2-1-2 نگاه فقیهانه در سینمای دینی...................................................................35

2-2-2-1-3 جمال و رابطه آن با هنر..............................................................................36

2-2-2-1-3-1 جمال و هنر دینی..................................................................37

2-2-2-1-3-2 زبان فطرت زبان بین المللی است.......................................38

2-2-2-1-3-3 لزوم پرداخت به جمال محض در سینمای دینی.............39

2-2-2-1-4 فرایند محسوس کردن معقول....................................................................41

2-2-2-1-4-1 فرایند ­شکل­گیری ­هنر، از دیدگاه حکما.............................41

2-2-2-1-4-2 ­نظریه ­آیت­الله­جوادی­آملی،محسوس کردن معقول...........44

2-2-2-2 مبنای فطری سینمای دینی (تبیین مبانی نظری شهید آوینی)..............................47

2-2-2-2-1 ذائقه ی بیمار مخاطب سینما و لزوم تغییر آن.......................................49

2-2-2-2-2 اصالت شخص هنرمند در رسیدن به هنر متعهد...................................50

2-2-2-2-3 جذابیت، بودن یا نبودن؛ مسئله این است...............................................52

2-2-2-2-4 تفاوت افق سینمای اسلامی به مثابه تفاوتی روشن...............................55

2-2-2-2-5 آرمان آوینی و اوضاع امروز سینما و تلویزیون.........................................56

2-2-2-2-6 آغازی بر یک پایان........................................................................................58

2-2-2-2-7 جمع بندی دیدگاه شهید آوینی................................................................60

 

فصل سوم: روش تحقیق

3-1 روش تحقیق....................................................................................................................................................62

3-2 ابزار گردآوری اطلاعات .................................................................................................................................64

3-3 روش تجزیه-تحلیل اطلاعات.......................................................................................................................65

 

فصل چهارم: یافته های تحقیق

4-1 تعریف سینمای دینی...................................................................................................................................67

4-1-1 ابتناء تعریف سینمای دینی بر تعریف دین........................................................................69

4-2 سینمای دینی ممکن یا غیر ممکن...........................................................................................................71

4-2-1 سابقه سینمای دینی در جهان.............................................................................................74

4-3 بایدها و نباید های سینمای دینی..............................................................................................................75

4-3-1 ناکارآمدی عقل ابزاری سکولار..............................................................................................75

4-3-2 لزوم علم، برای ورود به سینمای دینی................................................................................78

4-3-3 لزوم توجه به توقع محتوایی و دینی جامعه........................................................................79

4-3-4 بایدها و نبایدهای سینمای دینی، از منظر متفکران اسلامی.........................................82

4-3-5 مفاد و موضوعات سینمای دینی...........................................................................................83

4-3-5-1 موضوع سینمای دینی .....................................................................................84

4-4 رسیدن به داستان دینی...............................................................................................................................86

4-4-1 شخصیت پردازی......................................................................................................................88

4-4-2 دیالوگ نویسی........................................................................................................................90

4-4-3 اصالت شخص نویسنده دین مدار، در رسیدن به داستان دینی...................................92

4-5 دیدگاه های موجود در امکان ایجاد فیلمنامه دینی.............................................................................93

4-5-1 نظریه اول................................................................................................................................94

4-5-2 نظریه دوم................................................................................................................................95

4-5-3 نظریه سوم................................................................................................................................96

4-5-4 نظریه چهارم.............................................................................................................................96

4-6 مقایسه و بررسی پیش فرض های مطرح..................................................................................................98

4-6-1 روایت تاریخ و شخصیت های مقدس...................................................................................98

4-6-2 واقع گرا بودن فیلمنامه.........................................................................................................100

4-6-3 به تماشا درآوردن نادیدنی ها و مرئی کردن نامرئی ها..................................................102

4-6-4 محتواگرایی در فیلمنامه دینی............................................................................................102

4-6-5 رعایت همه شئونات دین، در اثر.........................................................................................104

4-6-6 راه دینی شدن فیلمنامه از فیلمنامه نویس دین مدار می گذرد..................................105

4-6-7 جمع بندی..............................................................................................................................106

4-7 تعیین پیش فرض مختار و بیان دلایل...................................................................................................107

4-7-1 «فهم دینی»، «درک هنری» و «مطیع دین بودن»......................................................109

 

 

فصل پنجم: ارائه راهکار و نتیجه گیری

5-1 راهکارها برای دست یابی به فیلمنامه دینی..........................................................................................111

5-1-1 تشکیل اتاق فکر....................................................................................................................111

5-1-2 اصلاح شیوه ی آموزش دانشگاه های هنر........................................................................111

5-1-3 حمایت و ساخت فیلمنامه های دینی...............................................................................112

5-1-4برطرف کردن دغدغه های معیشتی نویسندگان.............................................................113

5-1-5 کشف و تربیت نویسندگان متعهد به دین و مستعد به فیلمنامه نویسی...................113

منابع و مآخذ..........................................................................................................................................................115

 فصل اول

کلیات و مفاهیم

 شامل:

-طرح مسئله

-ضرورت و اهمیت تحقیق

-اهداف تحقیق

-سوالات تحقیق

-فرضیات تحقیق

-تعریف مفاهیم

-کاربرد های تحقیق

 1-1 طرح مسئله

در میان متفکران فیلمنامه نویسی ایران و جهان پیش فرض هایی برای رسیدن به فیلمنامه دینی در نظر گرفته شده است؛ مثلا برخی همین که موضوع فیلمنامه در مورد مفاهیم دینی، یا در مورد یکی از قدیسین، یا حتی تنها و تنها روایت داستانی که بر گرفته از واقعیت باشد را فیلمنامه دینی می دانند. در صورتی که اشکالاتی بر این نظریه ها مطرح می شود نظیر اینکه شاید موضوع فیلمنامه در مورد مسائل دینی باشد اما نتیجه گیری ضد دین باشد، یا آیا میتوان برای رسیدن به نتیجه دینی، دست به دامن وسیله های غیر دینی شد؟(آیا هدف وسیله را توجیه می کند؟)و...

سوالاصلی این است که آیا پیش فرض علمی برای دستیابی به فیلمنامه دینی، توسط نظریه پردازان ادبیات نمایشی در نظر گرفته می شود؟

دین یگانه راه ارتباط مخلوقات با خالق است؛ این سخن تمام ادیان الهی از حضرت آدم(علیه السلام) تا حضرت خاتم(صلی الله علیه وآله و سلم) است. با بحث تفصیلی که در ادامه خواهد آمد این نکته روشن می شود که ما هر تعریفی از دین ارائه بدهیم، هنر دینی به طور عام و فیلمنامه دینی به طور خاص تحت تاثیر همان تعریف قرار می گیرد؛ "از سوی دیگر وقتی ما از دین به طور کلی سخن می گوییم در معرض خطر مبهم گویی و بی دقتی هستیم و چه بسا ظرایف مهم و پیچیده ادیان موجود را تحریف کنیم. برای مثال دین معمولا (ونه همیشه) با اعتقاد به قلمرویی مافوق طبیعی یا الهی همراه است اما اعتقاد به یک قلمرو مافوق طبیعی در بعضی ادیان وجود ندارد (نظیر مکاتب بودایی که قائل به وجود خداوند نیستند) و در ادیانی هم که وجود دارد (نظیر نائوئیسم و هندوئیسم و اسلام) نقشهای بسیار متفاوتی ایفا می کند. در میان ادیان تفاوت های عظیمی وجود دارد، به همین دلیل است که یافتن یک حداقل مشترک یا سخن گفتن تفصیلی از دین به طور کلی دشوار است. [...] حتی بعضی افراد مدعی اند که انسان گرایی سکولار و کمونیسم هم دین هستند یا دست کم خصائص دینی را به قوت نشان می دهند." (پترسون و سایرین، 1383: 19). پس به ناچار باید در ابتدا دین مورد نظر و تعریف آن را مشخص کرد تا بعد بتوان وارد بحث اصلی شد.

در طول تاریخ بشر پیامبرانی از جانب پروردگار برای شناساندن راه چگونه زیستن به سوی مردم روانه شدند؛ این راه چگونه زیستن را همان دین می نامیم که در هر زمانی مطابق با شرایط و مردمان آن زمان از جانب پروردگار تعیین و بوسیله پیامبران الهی به مردم ابلاغ می گردد. تمام ادیان الهی دارای احکام، اخلاق و فلسفه ای هستند که انسان را در زندگی دنیوی و اخروی به سوی حق راهنمایی می کند. این مثلث احکام، اخلاق و فلسفه برای جزء جزء زندگی بشر تکلیفی را تعیین کرده که با عمل به آن سعادت دنیوی و اخروی را برای عاملینش به ارمغان می آورد. با اندک تاملی به این نکته که طبق تعریف ادیان الهی، انسان ها مکلفینی هستند که در تمام مراحل زندگی خود موظف به اجرای فرامین دین می باشند، روشن می شود که نمی توان در مرحله ای از زندگی دین را اجرا کرد و در مرحله ای مثلا در هنر، دین را رها کرد و بی قیدِ دین، هنری را که هیچ سنخیتی با دین ندارد بوجود آورد و باز ادعای دینداری هم کرد.

با مشخص شدن نکات بالا حال به این سوال می رسیم که مراد کدام دین است؟ روشن است که با آمدن دین جدید آیین های قبلی منسوخ می شود و همه ناگزیر باید از آیین جدید تبعیت کنند؛ اگر طالب راه حق هستند. شکی در این نیست که دین مبین اسلام، آخرین دین فرستاده از جانب پروردگار است و توسط حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی(صلی الله علیه وآله و سلم) بر جهانیان نازل شده است. حلقه اتصال دین مبین اسلام با آسمان قطع نشده و با وجود امام معصوم(علیه السلام) راه برای تفسیر و اجرای فرامین اسلامی مطابق با زمان و شرایط بشر امروز باز است. فقه شیعه، فقهی پویاست و با اصول محکمی که از قرآن و سنت به ما رسیده حتی در شرایط غیبت امام معصوم(علیه السلام) راه بر علمای ما بسته نیست و با تفسیر قرآن و عمل به احادیث معصومین(علیهم السلام) می توان به سر منزل مقصود رسید.

به ناچار باید دایره را از این هم تنگ تر کنیم چون مذاهب اسلامی با تمام اشتراکاتی که در اصول دارند هر کدام تعریفی متفاوت از دین ارائه می دهند. علوم انسانی برخاسته از هر مذهب، متاثر از تعریف آن از اسلام است. شکی نیست که با تمام ادله عقلی و نقلی(حدیث غدیرخم؛ وجوب انتصاب جانشین طبق قاعده لطف؛ حدیث منزلت و.. ) که در این بحث مختصر نمی گنجد، تشیع یگانه راه حق و استمرار اسلام ناب محمدی است؛ پس با این یقین که باید تمام مشی زندگی خود را از مبانی شیعه استخراج کنیم و اینکه مراد از دین در بحث های آینده اسلام شیعی است، بحث را ادامه می دهیم.

ضرورت فیلمنامه در سینما و فیلمنامه دینی در سینمای دینی: "درنوشتن یک فیلمنامه،مانند هدیه دادن، نیت مهم است..." (ویلیام گلدمن)این به معنی آن است که هدف وهرآنچه که قراراست به تماشاگر منتقل شود باید به خوبی ازسوی فیلمنامه نویس درک شود وبه خوبی نیزبه بیننده منتقل شود.این هدف ممکن است هدف هایی چون:ترساندن ویا تفکروتامل درفیلم های خاص وغیرمتعارفباشد. درهرحال این هدف هرچه باشد باید به شیوه ای درست ومتعالی ارائه شود ونه با دست گذاشتن برروی سخیف ترین جنبه های بشری.باید به تماشاگراحترام گذاشت واورا به شیوه ای مناسب با فیلم همراه کرد. یک فیلمنامه نویس همیشه میتواند ازالگوهای موفق و تضمین شده استفاده کند،اما هرگزنباید ازخلاقیت ونوآوری وارائه نکات وویژگی های جدید پرهیز کند.درواقع باید تلاش کند تا اگر میتواند تماشاگرش را دریک تجربه تازه دخیل کند. یک فیلمنامه نویس هرگزنباید تماشاگررا فراموش کند.اوباید اطلاعات مورد نیازتماشاگربرای همراهی با فیلم را درزمان های مناسب به اوبدهد تا اوگیج نشود وبه دلیل بی اطلاعی قصه را گم نکند.مثلا یکی ازاصول فیلمنامه نویسی کلاسیک آن است که شخصیت های مهم و اصلی فیلم باید در یک سوم اول فیلم به بیننده به گونه ای معرفی شوند.ویا در فیلم های جنایی نمیتوان از دادن اطلاعاتی که تماشاگررا برای حل معما کمک میکند ممانعت کرد؛ این یکی از مهم ترین جنبه های فیلم نامه نویسی است. (دانشنامه رشد)

به اعتراف تمامی سینماگران، فیلمنامه یکی از اساسی ترین ستون های ساخت یک فیلم است. باید گفت که فیلمنامه نقشه اولیه­ای است که فیلم طبق آن بنا می شود؛ این فیلمنامه هر مسیر و هدفی را مشخص کرده باشد به ناچار بقیه عوامل فیلم آن را دنبال می کنند. هر چند تغییری کوچک از جانب کارگردان صورت گیرد اما در انتها، مسیر همان مسیر اولیه فیلمنامه است.

با توجه به نکات بالا اهمیت فیلمنامه برای رسیدن به سینمای دینی که مد نظر همه دلسوزان فرهنگیست مشخص می شود. به حکم جبر، تنها با یک فیلمنامه دینی است که می توان یک فیلم دینی ساخت. پر واضح است که با یک فیلمنامه که مثلا بر مبنای سکولار نگاشته شده نمی توان یک فیلم دینی استخراج کرد. این ساده لوحیست که برخی گمان می کنند با جا دادن یکی دو صحنه یا حتی سکانس اخلاقی می توانند فیلمشان را دینی بنامند؛ این سخن مانند این است که بخواهیم شخص جذامی را با آرایش، سالم و زیبا جلوه دهیم؛ این خانه از پای بست ویران است.

 1-2 ضرورت و اهمیت تحقیق

سینما به عنوان مؤثرترین هنر انسان معاصر توانسته است حوزه های کشف و تأثیرگذاری خود را به گونه ای گسترش دهد که تحلیل و بررسی قرن اخیر، جدای سینما أمری محال به نظر آید.

آثاری در سینما متولد شده اند که می توان بنفسه آن ها را به عنوان یک اثر سیاسی، فلسفی، کلامی، جامعه شناسی و حتی دینی مورد نقد و بررسی قرار داد. امروزه سینما به یک ماشین مولد اندیشه تبدیل شده است. این یک امر پذیرفته شده در میان منتقدان دهه های اخیر است که یک اثر فارغ از انگیزه های سازنده آن، می تواند تاثیرات مثبت یا منفی زیادی در پی داشته باشد. از این رو تحلیل و بررسی لایه های آشکار و پنهان فیلم ها برای فرار از تاثیرات مخرب سینما بر جامعه، امریست گریز ناپذیر. گاهی از تاثیر یک فیلم بر مخاطب و استنباطاتی که از آن می شود چیز بیشتری دستگیر منتقدان می شود تا اظهارات خود سازنده فیلم؛ لذا از همین روست که امروزه حوزه نقد، قلمرو وسیع تری را در بر می گیرد. این نگاه وسیع به سینما است که انتظارات جدیدی را از هنرمند می طلبد؛ پرداختن به موضوعات و مفاهیمی که گاه ریشه در علوم دیگر دارد، توجه جدیدی را به سینما معطوف داشته است. ارزش سینما امروزه نه فقط به خاطر احساسات و ادراکات هنرمند مورد توجه قرار می گیرد بلکه به خاطر چیزی در درون هنرمند که ادراکات او مبتنی بر آن است، اهمیت پیدا می کند. گاه کسانی وارد حوزه سینما شده اند که نیتشان تنها انتقال علومی است که پیش تر در آن عمری را گذرانده اند. کم نیستند کسانی که سایر روش های انتقال مفهوم را برای مقصود مورد نظرشان ناقص دانسته اند و به سراغ سینما آمده اند. در این رویکرد است که کشف تعابیری متفاوت از سینما گسترش پیدا کرده است.

متاسفانه گاهی منتقدین سینمایی درگیر نگاه ساختاری صرف و یا نگاه مفهومی ظاهری به فیلم ها می شوند. در این میان افرادی هستند که سعی می کنند با بررسی ژرف نگرانه درباره آثار سینمایی بحث کنند.

با ورود به حوزه تبلیغ دین از طریق رسانه سینما باید بنیادی ترین مقدمات این حرکت که همان شناخت پیش فرض های موجود برای رسیدن به یک فیلمنامه دینی است را مورد نقد و بررسی قرار داد. چرا که فیلمنامه به عنوان شالوده ی اصلی ساخت یک فیلم، بیشترین تاثیر را در بخش فرم و محتوا ایفا می کند.

 1-3 اهداف تحقیق

در تحقیق پیش رو یک هدف اصلی و پنج هدف فرعی پیگیری می شود.

1-3-1 هدف اصلی

شناسایی و تبیین پیش فرضها برایرسیدن به فیلمنامه دینی و تشخیص ظرفیت های آنها.

1-3-2 اهداف فرعی

1- بررسی ژانر دینی.

2- ضرورت رعایت هر سه جنبة احکام، فلسفه و اخلاق اسلامی در ایجاد فیلمنامه دینی.

3- بررسی سبک های موجود در ایجاد فیلمنامه دینی.

4- تبیین پیش فرض های موجود از منظر متفکران اسلامی برای رسیدن به فیلمنامه دینی.

5- تاکید بر سهم دین مداری نویسنده برای دستیابی به فیلمنامه دینی.

 1-4 سوالات تحقیق

در تحقیق پیش رو یک سوال اصلی و پنج سوال فرعی مورد بررسی قرار می گیرد.

1-4-1 سوال اصلی

نزد نظریه پردازان هنر و ادبیات نمایشی، چه پیش فرض هایی برای فیلمنامه دینی مطرح است؟

1-4-2 سوالات فرعی

1- آیا اساسا ژانری را به نام ژانر دینی می توان به عنوان پیش فرض در نظر گرفت ؟

2- آیا رعایت هر سه جنبة احکام، فلسفه و اخلاق اسلامی در ایجاد فیلمنامه دینی ضرورت دارد؟

3- کدام سبک خاص در ایجاد فیلمنامه دینی مناسب است؟

4- چه پیش فرض هایی از منظر متفکران اسلامی برای رسیدن به فیلمنامه دینی مناسبت دارند؟

5- سهم دین مداری نویسنده برای دستیابی به فیلمنامه دینی به چه اندازه است؟

 1-5 فرضیات تحقیق

در ریاضی، فیزیک، شیمی و بسیاری از علوم می توان برای رسیدن به هدفی مشخص، فرمولی مشخص ارائه داد، اما در مورد فیلمنامه دینی که به طور خاص مورد نظر این تحقیق می باشد چنین انتظاری محال به نظر می رسد. آخر چگونه می توان برای هنری که باید نشأت گرفته از درون هنرمند باشد، فرمولی خاص طراحی کرد. هنری که از چارچوب و فرمول های ریاضی گونه بیرون آید دیگر نمی توان به آن یک أثر هنری گفت.

در این پژوهش چون جنبه اکتشافی موضوع اهمیت دارد، طبعا نمی توان فرضیه خواهی را دنبال نمود. چه اینکا اساسا در پی بررسی پیش فرض ها هستیم تا در صورت امکان از بین آن ها نظریه ای استخراج شود.

به عقیده بنده تنها راه رسیدن به فیلمنامه دینی، تربیت فیلمنامه نویس دین مدار است. هر چه درجه ی دینداری یک هنرمند بالاتر باشد، اثر هنری او نیز نزدیک تر به دین خواهد بود؛ هر اندازه هنرمند در زندگی شخصی خود مثلث اخلاق، فلسفه و احکام اسلامی را رعایت کند، همان اندازه می توان انتظار داشت که فیلمنامه اش بوی دین دهد ولاغیر... و این سخن در هر گونه، ژانر یا سبک خاصی مصداق پیدا می کند. فیلمنامه نویس دین مدار هر آنچه در فرم، مخالف با محتوای دینی خود ببیند را ناخودآگاه کنار خواهد گذاشت. اثر هنری (که فیلمنامه هم جزء آن محسوب می شود) آینه ی درون هنرمند است؛ از یک نفسِ غیر دیندار نمی توان اثر هنری دینی انتظار داشت، چون أثرش آینه درون اوست و آینه هیچ گاه دروغ نمی گوید.

 1-6 تعریف مفاهیم

 فیلمنامه:

داستانی است که همراه با توضیح صحنه ها برای ساخت فیلم نوشته می شود. فیلمنامه به طور کلی دارای شروع (بر هم خوردن تعادل اولیه)؛ میانه (ایجاد کشمکش شخصیت اول با مشکلات ضد هدف اصلی) و پایان (گره گشایی) می باشد.

سید فیلد، در کتاب «چگونه فیلمنامه بنویسیم» در این رابطه می نویسد:

از یک نظر رمان نیست و بی تردید نمایشنامه هم نیست. در رمان، ماجرا در ذهن شخصیت و در چشم انداز ذهنی ماجرای دراماتیک رخ می دهد. در نمایشنامه، ماجرا یا خط داستانی، روی صحنه و در چارچوبِ قاب جلو صحنه رخ می دهد و مخاطب تبدیل به دیوار چهارم می شود و حرف های شخصیت ها را استراق سمع می کند. سینما فرق می کند. سینما رسانه ای بصری است که خط داستانی خاصی را نمایشی می کند؛ فیلمنامه، داستانی است که با تصویر در قالب گفتگو و توضیح صحنه گفته شود و در بطن ساختار دراماتیک قرار گیرد. فیلمنامه یک اسم است درباره فرد یا افرادی، مکان یا اماکنی در حال انجام کار یا کارهایشان. در تمام فیلمنامه ها این فرض وجود دارد. با فرض اینکه فیلمنامه داستانی است که با تصاویر گفته می شود، پس فصل مشترک داستان ها چیست؟ شروع، میان و پایان. اگرچه همیشه به این ترتیب نیستند. این ساختار خطی ساده«قالب» فیلمنامه محسوب می شود و تمام عناصر خط داستانی را در کنار هم نگه می دارد. ساختار یعنی «ساختن» یا «چیزهایی را کنارهم گذاشتن»اما برای درک بهتر آن، تعریفی دیگری نیز دارد که «رابطه بین اجزا و کل» است.داستان، کل است و اجزا تشکیل دهنده آن (ماجرا،شخصیت ها،صحنه ها،پرده ها،وقایع،موسیقی و ...) رابطه بین اجزا است که کلیت فیلمنامه را کنار هم نگه می دارد. این الگوی ساختار دراماتیک است. الگو همان مدل یا طرح اولیه است. پس فیلمنامه هم دارای یک الگوست که به این صورت زیر تقسیم می شود: شروع/پرده اول- میان/پرده دوم- پایان/پرده سوم. (رک: سید فیلد، 1389: 11-18)

"درست همانطور که یک سمفونی از سه، چهار یا بیشتر موومان تشکیل شده، داستان [فیلمنامه] نیز در موومان هایی نقل می شود که اصطلاحا پرده خوانده می شوند و در واقع ساختار کلان داستان را تشکیل می دهند." (مک کی، 1390: 144)

سید فیلد، در ادامه تشریح فیلمنامه در کتاب «چگونه فیلمنامه بنویسیم» می افزاید:

پرده اول یا آغاز:طول فیلمنامه هالیوودی تقریبا 120 دقیقه است، در حالی که فیلمنامه های اروپایی 90 دقیقه طول دارند. سنجش آن هم به صورت «یک صفحه فیلمنامه/یک دقیقه فیلم»است. البته این موضوع بستگی به این ندارد که فیلمنامه تماما گفتگو باشد یا تماما حرکت یا ترکیبی از هر دو. این قاعده تغییر ناپذیر است: یک صفحه فیلمنامه معادل یک دقیقه فیلم است. حال در مورد پرده ی اول باید گفت، واحد یا مجموعه ای از ماجرای دراماتیک است که تقریبا 30 صفحه طول دارد و به وسیله بطن دراماتیک موسوم به«آغاز»به هم پیوند خورده است. بطن، فضایی است که محتوای داستان را در خود جای می دهد. فیلمنامه نویس تقریبا 30 صفحه فرصت دارد تا داستان، شخصیت ها، فرضیه دراماتیک و موقعیت را بنا کند و رابطه شخصیت اصلی و دیگران را معرفی کند. وقتی به دیدن فیلمی می روید پس از ده دقیقه خودآگاه یا ناخودآگاه متوجه می شوید که از فیلم خوشتان می آید یا نه. ده دقیقه اول همان 10 صفحه اول فیلمنامه است که مهم ترین قسمت فیلمنامه به شمار می رود، زیرا باید به خواننده نشان دهید که شخصیت اصلی کیست، فرضیه دراماتیک داستان چیست و موقعیت کدام است. فرضیه دراماتیک همان چیزی است که فیلمنامه درباره آن است، نیروی دراماتیکی ایجاد می کند که داستان را به نتیجه برساند.

پرده دوم یا تقابل:واحد یا مجموعه ای از ماجرای دراماتیک که تقریبا 60 صفحه طول دارد، از صفحه 30 تا 90 و با بطن دراماتیک موسوم به«تقابل»به هم پیوند خورده است. شخصیت اصلی در پرده دوم با موانعی برخورد می کند که مانع دستیابی وی به هدف می شود. اگر نیاز شخصیت خود را بشناسید می توانید موانعی برای آن خلق کنید. درام یعنی کشمکش. بدون کشمکش شخصیتی ندارید و بدون شخصیت ماجرایی ندارید، بدون ماجرا داستانی وجود ندارد و بدون داستان فیلمنامه ای در کار نیست.





افزایش فالور و لایک

افزایش فالور و لایک

این پکیج دارای یک برنامه آندزوید است و کلیپ آموزش که میتونید اکانت بسازید و فالوور ها رو بینهایت کنین بعد بفروشین و یک میلیونر شوید به همین راحتیو آسان 





کتاب های مرجع درس حضاظت پیشرفته در سیستم های قدرت (دکتر صادقی راد)

کتاب های مرجع درس حضاظت پیشرفته در سیستم های قدرت (دکتر صادقی راد)

کتاب های مرجع درس حضاظت پیشرفته در سیستم های قدرت (دکتر صادقی راد)

 

Network Protection and automation GUIDE 2005

به تعداد 500 صفحه pdf

protective relay principles anthony f.sleva

به تعداد 335 صفحه pdf

استاندارد NERC

به تعداد 195 صفحه pdf

 

لطفا توجه فرمایید تمامی کتابها به زبان اصلی می باشند.