دانلود فایل

بزرگترین مرجع دانلود فایل

دانلود فایل

بزرگترین مرجع دانلود فایل

بررسی کارکردهای غیاب در پرداختن به شخصیت معصومین (ع) برای نگارش فیلمنامه93

بررسی کارکردهای غیاب در پرداختن به شخصیت معصومین (ع) برای نگارش فیلمنامه93

بررسی کارکردهای غیاب در پرداختن به شخصیت معصومین (ع) برای نگارش فیلمنامه93

  چکیده

نگارش فیلمنامه به‌عنوان بستر اصلی و محور پیوند عناصر سینمایی، یکی از مهم‌ترین مراحل شکل‌گیری و تولید فیلم است. ازآنجایی‌که استفاده از «غیاب» در فیلمنامه کارآیی دارد، این رساله تلاش می‌کند با روش اسنادی و کتابخانه‌ای، محدودیت‌ها و آسیب‌های تصویرگری مستقیم معصوم (ع)، را مورد بررسی قرار می‌دهدو در ادامه از «غیاب» به‌عنوان راهکار مطرح شده برای پرداختن به شخصیت معصومین (ع) و از کارکردهای آن در سینما و تلویزیون سخن می‌گوید که عبارت‌اند از همدلی و همراهی تماشاگر با داستان که باعث باورپذیری، جذابیت و تأثیرگذاری می‌شود. در پایان به این نتیجه می‌رسد که با توجه به محدودیت‌های زبان سینما و تلویزیون، استفاده از این تکنیک برای بازنمود ابعاد مختلف زندگی معصوم (ع) و شخصیت‌های قدسی مناسب است و باید مورد توجهی ویژه قرار بگیرد.

کلید واژه: غیاب ، شخصیت پردازی، معصومین، فیلمنامه

 فهرست مطالب

فصل اول: کلیات7

1ـ1 بیان مسئله8

1ـ2 ضرورت و اهمیت تحقیق8

1ـ3 اهداف تحقیق9

1ـ4 سؤالات تحقیق9

1ـ5 فرضیه تحقیق10

1ـ6 روش تحقیق10

1ـ7مفاهیم10

فصل دوم: مبانی نظری تحقیق15

2ـ1 بررسی تحقیقات پیشین16

2-2 چارچوب نظری تحقیق20

2ـ2ـ1 عناصر فیلمنامه21

2ـ2ـ1ـ1 پیرنگ. 21

2ـ2ـ1ـ2 شخصیت. 24

2ـ2ـ1ـ3 درون مایه. 30

2ـ2ـ1ـ4کشمکش. 30

2ـ2ـ1ـ5بحران. 33

2ـ2ـ1ـ6دیالوگ. 34

2ـ2ـ1ـ7 زمان و مکان (صحنه، موقعیت). 35

2ـ2ـ2 فیلم تاریخی و تاریخ مقدس35

فصل سوم: یافته‌های تحقیق40

3ـ1غیاب در اصل خلقت41

3ـ2غیاب نزد پساساختارگراها43

3ـ3 غیاب در هنر اسلامی44

3ـ4غیاب و تخیل47

3ـ5 غیاب و روایت پذیری برای کودک47

3ـ6غیاب و واکنش48

3ـ7غیاب و صرفه جویی هزینه ها48

3ـ8 سینما و تصویرگری معصوم49

3ـ8ـ1 اهمیت چگونگی بازنمایی معصومین در سینما. 50

3ـ8ـ2تصویرگری معصوم در سینمای هالیوود. 51

3ـ8ـ3 تصویرگری معصوم در سینمای ایران. 57

3ـ8ـ4 محدودیت های سینما و تلویزیون در تصویرگری معصوم. 62

3ـ9گستره غیاب در فیلم67

3ـ9ـ1غیاب در عناصر میزانسن. 68

3ـ10غیاب در ژانرهای سینمایی79

3ـ10ـ1غیاب در ژانر معمایی ـ پلیسی. 79

3ـ10ـ2غیاب در ژانر وحشت. 79

3ـ11غیاب در درام80

3ـ11ـ1 منظق داستانی. 80

3ـ11ـ2 پیوند شخصیت غائب با اصل داستان. 80

3ـ11ـ3 حفظ کشمکش. 82

3ـ12 نکاتی چند درباره امکانات غیاب84

3ـ12ـ1 استفاده از راهکار غیاب در نقل تاریخ. 84

3ـ12ـ2 غیاب و بازنمایی رویداد واحد از زندگی معصوم. 86

3ـ12ـ3 غیاب و راز. 87

3ـ13راهکارهای تجربه شده در تصویرگری معصوم88

3ـ13ـ1 فیلم هایی با حضور کامل معصوم88

3ـ13ـ1ـ3 ارزیابی روش حضور کامل. 93

3ـ13ـ2 فیلم هایی با غیاب معصوم93

3ـ13ـ3 ارزیابی روش غیاب شخصیت. 105

3ـ14 تأملی بر راهکار غیاب105

فصل چهارم: نتیجه‌گیری108

4ـ1 نتیجه‌گیری109

4-2 پیشنهادات110

فصل اول: کلیات

 1ـ1 بیان مسئله

هنر نمایشی عرصه‌ای است که می‌توان مفاهیم و جلوه‌های زندگی را در سینما و تلویزیون به نمایش گذاشت. اگر این جلوه‌های زندگی از زندگی حضرات معصومین (ع) و شخصیت‌های قدسی باشد، جلوه‌های حقیقی آن بیشتر خواهد بود و موجب شناخت بیشتر ایشان می‌شود. جلوه‌هایی که پاکی، وارستگی، مهر و شفقت برای بینوایان، ستیز با ستمگران، ایثار و شهادت برای جاودانه ماندن دین الهی، در اوج است. اما متأسفانه نمایش این جلوه‌هابه‌صورت کامل انجام نشده.

با توجه به محدودیت‌های زبانی سینما و تلویزیون در تصویرگری زندگی معصومین (ع)، چالش‌ها و دشواری‌هایی را، در پرداختن به شخصیت ایشان، پیش روی فیلم‌سازان دینی ما قرار می‌دهد که این چالش‌ها و دشواری‌ها موجب می‌شود، ما به دنبال راهکار بهتری جهت ارائه‌یصحیح‌تر و عمیق‌تر از شخصیت‌های قدسی در نگارش فیلمنامه باشیم. بنابراین دقت هر چه بیشتر در تصویرگری معصومین (ع) و شخصیت‌های قدسی، و بازنگری در شیوه‌های فیلمنامه نویسی و ارائه‌یشخصیت‌های ایشان در فیلمنامه نویسی است که با ارائه‌یزاویه‌ی دید جدید به پدیدارها و مصادیق، می‌توان هر چه بیشتر با ساختار سینما و تلویزیون منطبق کرد. از این‌رو در آغاز، به محدودیت‌ها و ظرفیت‌های تصویرگری مستقیم حضرات معصومین (ع) در سینما و تلویزیون اشاره‌ایمی‌کنیم. سپس کلیاتی را از عناصر فیلمنامه، مورد بررسی قرار می‌دهیم و در ادامه ضمن بررسی این تکنیک برای بازنمود ابعاد مختلف زندگی حضرات معصومین (ع)، به کارکردها و امتیازات ویژه آن، می­پردازیم.

1ـ2 ضرورت و اهمیت تحقیق

در همه‌ی این سال‌ها یکی از اساسی‌ترین و مهم‌تریندغدغه‌ی ما در سینما و تلویزیون پرداختن به زندگی وشناساندن معصومین (ع) به مخاطبین برای بهره‌مندی بیشتر از این الگوهای راستین الهی بوده است.ولی هر هنرمندی با پا نهادن در این وادی مقدس با مسئله‌ی تصویرگری معصومین (ع)روبرومی‌شود، به دلیل اهمیت زندگی معصومین (ع) در نگارش فیلمنامه و از طرفی محدودیت‌های زبانی سینما و تلویزیون در تصویرگری معصومین (ع)، انتظار این می‌رود که با حساسیت بیشتری به این موضوعات ورود پیدا کنیم و تمهیدات و راهکارهای مختلف را در حوزه‌ی نظر مورد بررسی قرار بدهیم؛ به امید اینکه بهره بری از این فضاهای مقدس که منجر به سعادت دنیوی واخروی می‌شود بیشتر باشد وارتباط مخاطبین با اثر هنری بیشتر شود.

1ـ3 اهداف تحقیق

1ـ کمک به ارائه‌ی شیوه‌های جدید در الگوهای فیلمنامه­نویسی دینی.

2-ارتقاء سطح فیلمنامه نویسی در ارتباط با معصومین (ع) و شخصیت های قدسی.

3- گسترش مرزهای نظری در موردسینمای دینی وسینمای معنوی.

1ـ4 سؤالات تحقیق

 1ـ4ـ1 سؤال اصلی

چگونه می‌توان ازکارکردهای غیاب در پرداختن به شخصیت معصومین (ع) برای نگارش فیلمنامه استفاده کرد؟

 1ـ4ـ2 سؤالات فرعی

  1. منظور از غیاب شخصیت در فیلمنامه چیست؟
  2. ظرفیت‌ها و محدودیت‌های سینما و تلویزیون در تصویرگری زندگی معصومین (ع) چیست؟
  3. کدام نمونه‌ها و تجربه‌ها در میان نویسندگان، از غیاب شخصیت در تصویرگری زندگی معصومین (ع)استفاده کرده‌اند؟

1ـ5 فرضیه تحقیق

این تحقیق ظرفیت سنجی و تحقیق اکتشافی است که فرضیهندارد.

1ـ6 روش تحقیق

روش تحقیق در این رساله در مرحله گردآوری کتابخانه‌ای است و در مرحله تحلیل برتحلیل روایت استوار گشته است. به عبارتی تمامی داده‌ها و اطلاعات موجود به روش کتابخانه‌ای گردآوری و سپس مورد تحلیل قرار گرفته‌اند. در این فرایند با استناد به معتبرترین منابع داخلی و خارجی اعم از مقالات، کتب و بعضاً رساله‌های دانشگاهی با بهره‌گیری از فیش و یادداشت‌برداری‌های متعدد، اطلاعات لازم استخراج و درنهایت مورد تحلیل و تفسیر قرارگرفته‌اند.

1ـ7مفاهیم

معصوم: دردین مبین اسلام یکی از صفات فرستاده‌های الهی عصمت است به این معنی که به‌حکم عقل ونقل پیامبر وامام باید از مطلق گناه بری باشند چه گناه فعلی وچه گناه ذهنی و چون رابط میان انسان‌ها وخداوند هستند بایداز نسیان وفراموشی هم مصون باشند.معصومی که در این پژوهش مقصود است اعم ازپیامبران و چهارده معصوم (ع) است وشامل اشخاصی که درعمل معصوم هستند نظیر حضرت ابوالفضل العباس (ع) وحضرت زینب کبری (س) می­شود.

 شخصیت:ارسطو شخصیت را چنین تعریف می‌کند: «تراژدی در اصل تقلید آدمیان نیست، بلکه تقلید اعمال است. تقلید زندگی است، تقلید نیکبختی‌ها و بدبختی‌هاست. در حقیقت، تمام نیکبختی‌ها و بدبختی‌هایآدمی‌صورت عمل به خود می‌گیرد و غایت زندگی نیز خود نوعی عمل و فعالیت است، نه کیفیت» (ارسطو، 1353: 47).از دیدگاه ارسطو منظور از شخصیت آن ویژگی‌های خاصی است که ما به‌وسیله آن اشخاص را در حین عمل می‌شناسیم و او بر عمل تأکید دارد. ارسطو جدایی‌ناپذیری کنش و شخصیت را به‌خوبی مطرح می‌کند.

برای شخصیت تقسیم‌بندی‌های مختلفی صورت می‌گیرد که ساده‌ترین شکل آن عبارت است از: شخصیت اصلی و شخصیت فرعی. شخصیت اصلی، فردی است که ماجرای اصلی داستان با تکیه‌بر او جلو می‌رود. در حقیقت، محور اصلی کشمکش داستان است و مهم‌ترین فرد در داستان به‌حسابمی‌آید. داستان، ماجرای زندگی اوست. عنصر «عدم تعادل» در زندگی او پدید آمده و با حل مشکل او هم اغلب، داستان به پایان می‌رسد.
معمولاً هر داستانی، یک شخصیت اصلی و محوری دارد. البته در قصه‌هایی که بر نوعی کشمکش دوطرفهشکل‌گرفته، به نظر می‌آید که دو فردی که در دو طرف قضیه قرار دارند، هر دو شخص اصلی هستند.
در حقیقت این دو نفر به نسبت دیگران، تأثیر بیشتری بر داستان دارند، اما از میان این دو نیز، اثر یکی، از دیگری بیشتر است و او شخصیت اصلی به‌حسابمی‌آید. به آدم‌های دیگری که در داستان هستند ولی اهمیت آن‌ها به مراتب کمتر از شخصیت اصلی است، شخصیت فرعی گویند که آن‌ها را باید نیروهای کمکی تلقی کرد.

 

غیاب: در قدم نخست لازم است که میان این نگارنده و خواننده‌ی این پژوهش توافق اولیه‌ای بر سر مفهوم موردبحث، یعنی «غیاب»[1]، حاصل شود. ازاین‌رو طی بحثی مقدماتی تلاش خواهیم کرد روشن کنیم که حدود معنایی «غیاب» چیست.

ممکن است که در نگاه نخست عبارت «کارکردهای غیاب در پرداختن به زندگی معصومین» گنگ و مبهم به نظر برسد. مگر سینما و تلویزیون هنر حضوری نیست؟ مگر حضور در سینما و تلویزیون اصل خدشه‌ناپذیر نیست؟ پس چگونه محتمل است که غیاب در سینما و تلویزیون نقشی ایفا کند؟ چگونه اصل حضور در سینما و تلویزیون خدشه‌دار شود و همچنان سینما و تلویزیون، سینما و تلویزیون باقی‌مانده باشد؟ آیا غیاب در هنر حضور، یک پارادوکس نیست و آیا این پارادوکس امکان‌پذیر است؟

باید گفت چنانچه تفکری را که هر دوقطبی را تنها در حالت تضاد شناسایی می‌کند رها کنیم و شیوه‌های دلالت واژه‌های «حضور»[2] و «غیاب» بر وضعیت «حضور» یا «غیاب» را گرفتار منش اثبات­گرایانه ی ارجاعی و مصداقی نکنیم، به راحتی گره اولیه ی عبارت «کارکردهای غیاب در پرداختن به شخصیت معصومین» باز خواهد شد. به این مبحث بازخواهیم گشت تا نشان دهیم که غیاب وضعیتی از جنس حضور است و تلاش خواهیم کرد ثابت کنیم که نه تنها در نظام زبانی دو واژه ی مذکور وابسته های معنایی یکدیگر هستند، بلکه در سینما و تلویزیون نیز حضور و غیاب می­توانند همچون تار و پود بسیاری از کنش ها دست به عمل بزنند. قسمت اول، یعنی وابستگی واژگانی، بر فرض های اولیه ی دانش زبانشناسی تکیه خواهد داشت. قسمت دوم نیز در صورتی که بتواند کنش ها و عناصر تئاتری را در وضعیت وابستگی غیاب و حضور بررسی کند، در بسیاری از زمینه های دیگر نیز قابل تبیین و مثلاً در بسیاری از کنش های جمعی قابل بررسی خواهد بود که ما تنها یکی از آنها را که به طور مستقیم به سینما و تلویزیون مربوط می شود در فصل نهایی بررسی خواهیم کرد.

به‌هرحال آنچه به‌احتمال در این عبارت محل مناقشه‌ی اولیه خواهد بود و لازم است حدود آن برای انجام بحث‌های بعدی روشن باشد بدون شک فقط واژه‌ی غیاب است.

[1]. absence

[2]. presence