پیشنهاد الگوی آرایش رسانه ای صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران در فضای نوین رسانه ای جهان93چکیده: «آرایش رسانهای کارآمد» الزام اصلی مأموریت صداوسیماست که «مدیریت و هدایت فرهنگ و افکار عمومی جامعه» میباشد، لذا ضرورتاً باید الگویی برای تنظیم آرایش رسانهای تدوین گردد تا با برتافتن آن الگو، صداوسیما مأموریت خود را محقق و در مواجهه با امپریالیسم رسانهای دشمن، بر تهدیدات آن نیز فایق آید. بر این اساس پرسش اصلی تحقیق حاضر این است که، الگوی آرایش رسانهای صداوسیمای جمهوری اسلامی، چگونه باید باشد؟ که در کنار این مسئله، به بررسی شرایط نوین فضای رسانهای جهان برای انطباق با شرایط جدید و همچنین، آشنایی با حوزهها و جوانب آرایش رسانهای نیز میپردازد. برای پاسخ به این پرسش، تحقیق حاضر بهصورت کیفی انجام شد و گردآوری دادهها نیز به روش مصاحبه عمیق با 15 کارشناسان خبره از اساتید علوم ارتباطات و مدیریت رسانه، سینما، علوم نظامی، علوم سیاسی و دانش مدیریت استراتژیک انجام گرفت که پس از استخراج و کدگذاری دادهها بهصورت گامبهگام و مرحلهبهمرحله از مصاحبهها، به کدگذاری باز، محوری و گزینشی، مقولهبندی پرداخته شد. با به اشباع رسیدن مقولات و اتصال و پیوند مقولات اصلی، طرح نظری بزرگتری شکل گرفت و یافتهها بهآرامی شکل نظریه بر خود پذیرفت. از این طریق تدوین الگوی موردنظر مورد مداقه قرار گرفت. طراحی الگوی موردنظر که بهصورت ترکیبی بر مبنای طرحریزی در دانش مدیریت استراتژیک و برنامهریزی در مدیریت عمومی شکل گرفته، پس از تعریف و تبیین مفهوم «آرایش رسانهای» به الگوی گامبهگام برای طراحی آرایش رسانهای رسید که شامل 14 گام اصلی است که شامل موارد زیر میباشد: پیشگام. تنظیم عقبه آرایش رسانهای 1.تعیین رویکردهای طراحی 2. تفکیک پارادایم 3. تنظیم اصول و قواعد طراحی آرایش 4. تعیین نوع آرایش رسانهای آفندی، تهاجمی، متقارن و نامتقارن، 5. شناخت وضع موجود و استعداد نیروی خودی و غیر 6. ترسیم وضع مطلوب و برآورد وضعیت از فضای نوین رسانهای 7. تعیین حوزه نفوذ و کانون تمرکز تمدنی و اولویتها و نیازسنجی جامعه و نظام 8. تنظیم حوزههای آرایش رسانهای و قالبها و گونههای رسانهای 9. سازماندهی، نهادسازی و تنظیم زنجیره تأمین 10. تبیین اهداف، مأموریت و چشمانداز کل و جزء 11. تأمین منابع انسانی و امکانات 12. هدایت و رهبری 13. انتشار کیفی و کمی پیام 14. نظارت و ارزیابی، آسیبشناسی مجدد، بازطراحی و بهروزرسانی. کلیدواژهها: آرایش رسانهای، رقابت در سپهر رسانهای، قدرت نرم، دیپلماسی عمومی، مدیریت استراتژیک رسانه، صداوسیما، ادغام رسانهای، همگرایی رسانهای، آرایش رسانهای متقارن و نامتقارن فهرست 1-1. مقدمه.. 2 3-2 نظریات مربوط به تحقیق.. 21 1-3-2 مدیریت استراتژیک، مدیریت عمومی و مدیریت رسانه.. 22 1-1-3-2 رویکردهای مدیریت رسانه.. 23 2-1-3-2 ضرورت توجه توأمان به سه منظر و گفتمان حاکم بر مدیریت استراتژیک رسانه.. 24 1-2-3-2 جنگ نرم در فضای سایبر.. 27 3-3-2 رقابت و یا جنگ رسانهای، در سپهر رسانهای جهان.. 29 4-3-2 دیپلماسی عمومی و ارتباطات استراتژیک.. 32 1-5-3-2 تبدیل اطلاعات سری به اطلاعات آشکار.. 39 2-5-3-2 رسانهها؛ نهادهای خصوصی دیپلماتیک.. 40 3-5-3-2 دیپلماسی رسانهای؛ عرصه دیپلماسی افکار عمومی.. 41 4-5-3-2 رسانهها؛ حلقه اتصال دولتها به افکار عمومی جهانی.. 42 6-3-2 رسانه پدیدهای انسانواره.. 43 7-3-2 فضای نوین رسانهای جهان.. 48 1-7-3-2 سیر تطور رسانه و مخاطب و جامعه.. 49 6-7-3-2 جمعبندی بخش «فضای نوین رسانهای جهان».. 87 1-3-3 مطالعات اسنادی و کتابخانهای.. 91 4-3. جامعه آماری یا جامعه مورد بررسی.. 96 5-3. روش نمونهگیری و محاسبه حجم نمونه.. 97 6-3. روش تجزیهوتحلیل اطلاعات.. 98 7-3. اعتبار و پایایی تحقیق.. 102 فصل چهارم: یافتههای تحقیق.. 104 2-4. ابعاد آرایش رسانهای.. 105 3-4. مفهوم، معنا و تعریف آرایش رسانهای.. 108 4-4. پیشنیاز آرایش رسانهای.. 112 5-4. برنامهریزی در آرایش رسانهای.. 114 1-5-4. تعیین رویکردهای طراحی در برنامهریزی.. 115 2-5-4 تبیین وضع موجود در برنامهریزی.. 118 3-5-4 ترسیم وضع مطلوب و شناخت آینده و فضای نوین رسانهای جهان در برنامهریزی.. 128 4-5-4 . طراحی آرایش رسانهای در برنامهریزی.. 135 1-4-5-4. طراحی آرایش رسانهای در برنامهریزی- گام اول، تنظیم اصول و قواعد طراحی آرایش.. 135 2-4-5-4 طراحی آرایش رسانهای در برنامهریزی- گام دوم، تعیین نوع آرایش رسانهای 147 3-4-5-4 طراحی آرایش رسانهای در برنامهریزی- گام سوم، تفکیک پارادایم.. 149 4-4-5-4 طراحی آرایش رسانهای در برنامهریزی- گام چهارم، تعیین حوزه نفوذ تمدنی 151 5-4-5-4 طراحی آرایش رسانهای در برنامهریزی- گام پنجم، نیازسنجی.. 152 6-4-5-4 طراحی آرایش رسانهای در برنامهریزی- گام ششم، تنظیم حوزههای آرایش رسانهای.. 153 6-4. سازماندهی در آرایش رسانهای.. 160 7-4. منابع انسانی و تأمین امکانات در آرایش رسانهای.. 163 8-4. هدایت و رهبری در آرایش رسانهای.. 166 9-4. نظارت و کنترل در آرایش رسانهای.. 167 فصل پنجم:بحث و نتیجهگیری.. 170 6-5. پیشنهادهای برخاسته از تحقیق.. 183 7-5. پیشنهادهایی به سایر محققین.. 185 مصاحبههای عمیق و کدگذاریهای باز مصاحبهها.. 187 فهرست تصاویر، نمودارها و جداول: تصویر ۱-2 محدودههای اطلاعات.. 28 تصویر ۲-۲ ارتباطات استراتژیک از منظر بنیاد رند.. 36 تصویر 8-2 چشمانداز بسط وب.. 55 تصویر 9- 2 چشمانداز بسط وب.. 56 تصویر 12-2 نقشه ترند یونیورس 2012. 63 تصویر 13-2 بستر مفهومی جامعه اطلاعاتی.. 66 تصویر 14-2 دامنه شهر الکترونیک.. 69 تصویر 15-2 ارکان شهر الکترونیک.. 70 تصویر 16-2 ریشهیابی شهر الکترونیک.. 71 تصویر 17-2 سیر تطور جامعه.. 72 جدول 1-3 فهرست مصاحبههای عمیق.. 93 تصویر 2-3 جمعآوری و تحلیل دادهها به صورت زیگزاگ.. 97 جدول 3-3 نمونهای از کدگذاری.. 101 تصویر 4-3 نمونهای از یک ایدئوگرام مصاحبه عمیق.. 102 تصویر 1-4 چارچوبهای آرایش رسانهای.. 106 تصویر 2-4 الگوی مدیریت عمومی رسانه.. 107 تصویر 3-4 عقبه آرایش رسانهای.. 114 تصویر 4-4 برنامهریزی در آرایش رسانهای.. 115 تصویر 5-4 برنامهریزی- رویکردهای طراحی.. 117 تصویر 6-4 برنامهریزی- شناخت وضع موجود.. 118 تصویر 7-4 برنامه ریزی- شناخت وضع موجود- شناخت توان رسانهای.. 121 تصویر 8-4 برنامه ریزی- شناخت وضع موجود- شناخت سازمان و برنامه.. 122 تصویر 9-4 برنامه ریزی- شناخت وضع موجود- ضعفشناسی- آسیبشناسی.. 123 تصویر 10-4 برنامه ریزی- شناخت وضع موجود- ضعفشناسی- شناخت مخاطبان رسانههای خودی.. 126 تصویر 11-4 برنامه ریزی- شناخت وضع موجود.. 127 تصویر 12-4 برنامه ریزی- ترسیم وضع مطلوب و فضای نوین رسانهای جهان 131 تصویر 13-4 برنامه ریزی- ترسیم وضع مطلوب و فضای نوین رسانهای جهان 134 تصویر 14-4 برنامه ریزی.. 135 تصویر 15-4 برنامهریزی- طراحی آرایش رسانهای- تنظیم اصول و قواعد طراحی 135 تصویر 16-4 برنامهریزی- طراحی آرایش رسانهای- تنظیم اصول و قواعد طراحی- رسانه.. 138 تصویر 17-4 برنامهریزی- طراحی آرایش رسانهای- تنظیم اصول و قواعد طراحی- مدیریت.. 139 تصویر 18-4 برنامهریزی- طراحی آرایش رسانهای- تنظیم اصول و قواعد طراحی- پیام.. 144 تصویر 19-4 برنامهریزی- طراحی آرایش رسانهای- تنظیم اصول و قواعد طراحی- مخاطب.. 147 تصویر 20-4 برنامهریزی- طراحی آرایش رسانهای- نوع آرایش.. 149 تصویر 21-4 برنامهریزی- طراحی آرایش رسانهای- تفکیک پارادایم.. 150 تصویر 22-4 برنامهریزی- طراحی آرایش رسانهای- تعیین حوزه تمدنی.. 151 تصویر 23-4 برنامهریزی- طراحی آرایش رسانهای- نیازسنجی.. 152 تصویر 24-4 برنامهریزی- طراحی آرایش رسانهای- حوزههای آرایش رسانهای 156 تصویر 25-4 برنامهریزی- طراحی آرایش رسانهای- اهداف و مأموریت و چشمانداز 159 تصویر 26-4 الگوی مدیریت عمومی رسانه.. 160 تصویر 28-4 منابع انسانی و امکانات.. 166 تصویر 29-4 رهبری و هدایت.. 167 تصویر 30-4 نظارت و کنترل.. 169 تصویر 1-5 الگوی طراحی آرایش رسانهای.. 181 فصل اول:کلیات 1-1. مقدمه در فصل پیش رو، که تحت عنوان کلیات است؛ در بدو امر، به بیان مسئله پرداختهشده و سعی نگارنده بر آن بوده تا بیش از هر چیز، چیستی و مسئلهی تحقیق را بهوضوح تبیین نماید. در ادامه ضرورت و اهمیت تحقیق حاضر مورد مداقه قرارگرفته، تا آنکه، فوایدِ انجام و مضراتِ عدم انجام آن، احراز گردد. سپس اهداف و پرسشهای اصلی و فرعی تحقیق بیان گردیده و درنهایت مفاهیم اصلی پژوهش تعریف شدهاند. بر این اساس، در فصل حاضر پایههای لازم برای شروع تحقیق و مقدمات ورود به فصول بعدی تبیین گردیده است؛ تا آنکه پژوهش بهدرستی بر پیهای خود شکل بگیرد. 2-1. بیان مسئله در جهانی زندگی میکنیم که حوزهی رسانه و مدیریت آن، به دلیل شتاب روزافزون توسعه تکنولوژی، تحولات مخاطب و ذائقهی آنها و طیفهای گسترده و متکثر مخاطبان، رقابت تنگاتنگ با سایر رسانهها، گستردگی و تنوع موضوعات مربوط به رسانه و ... با تغییر و تحولات پرشتاب روبروست و صداوسیما ناگزیر از آن است که برای بقای خویش، حرکت خود را با تحولات گوناگون منطبق نماید. از سویی دیگر استکبار جهانی، در استمرار سلطه و استعمار خویش، از مراحل استعمار کهن و استعمار نوین عبور نموده و اکنون به وضعیت استعمار جدیدی که آن را «استعمار فرانو» مینامند، رسیده است. این استعمار، نه بهواسطهی قدرت سخت، بلکه با اعمال قدرت نرم، محقق میشود که با عناوینی چون، تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی، ناتوی فرهنگی و درنهایت، جنگ نرم شناخته میشود. جمهوری اسلامی ایران نیز در مبارزه و مقاومت خویش در برابر سپاه باطل، در تقابل و مواجهه با جبهه نرم دشمن قرار دارد و رسانهی ملی، بهعنوان یکی از مهمترین عناصر قدرت نرم جمهوری اسلامی، در مقابل صف رسانهای استکبار جهانی که گاهی از آن به «امپریالیسم رسانهای» تعبیر میشود؛ ایستاده است. همچنین، صداوسیما بهموازات مبارزه با امپریالیسم رسانهای و جریان رسانهای نظام سلطه، مأموریت مدیریت افکار عمومی جامعه و هدایت فرهنگ را بر عهده دارد و بیش از همه، «تلویزیون» بهعنوان رسانهای تأثیرگذار و پرمخاطب، جایگاه رفیعی در مهندسی فرهنگی کشور و عرصهسازی دارد. از طرفی، مقام معظم رهبری نیز در فرمایشات خود در حوزهی آرایش رسانهای صداوسیما میفرمایند: « امروز آرایش رسانهای و فرهنگی که در مقابل جمهوری اسلامی قرار دارد، بسیار آرایش پیچیده، متنوع، متکثر، کارآمد و فنى و پیشرفته است. صداوسیما یکتنه در مقابل این آرایش عظیم ایستاده است.» (خامنهای, 1383) ایشان ضمن تأکید بر مأموریت صداوسیما و تبیین ابعاد آن، الزاماتی را برای نیل به این مأموریت تعریف میکنند و میفرمایند: «الزام مأموریت محورى رسانه ملی، داشتن آرایش رسانهاىِ کارآمد در عرصهى استانى و ملى و بینالمللى است؛ ... در اینجا آرایش ما ضعیف است... این آرایش باید کارآمد باشد؛ داراى قدرت انعطاف براى انطباق با شرایط گوناگون و پیشبینى نشده باشد؛ در برخورد با مسائل گوناگون، توانایى، سرعت و چالاکى داشته باشد؛ بتواند موضع خودش را اتخاذ کند و کارساز باشد. » (خامنهای, بیانات در دیدار مسولین صدا و سیما, 1383) از سویی دیگر، رقابت تنگاتنگ رسانههای متنوع و متکثر، بهموازات شتاب روزافزون تکنولوژی و تغییر ذائقهی مخاطبان و تحولات پرشتاب، شرایطی را رقم زده است که موجب ایجاد محیطی پویا در عرصهی رسانه شده و لحظهبهلحظه، این عرصه در حال دگردیسی و تطور است. در بالا تأکید شد که، آرایش رسانهای کارآمد، در گرو انعطافپذیری و انطباق با شرایط جدید است. چراکه بقای هر رسانهای (یا هر پدیدهای دیگر) در گرو توانایی انطباق با شرایط جدید است و در غیر این صورت محکوم به زوال و فناست. برای انطباق با شرایط جدید که لازمهی داشتن آرایش رسانهای کارآمد است، میبایست بهطور مستمر، شرایط محیط زیست رسانهای را سنجید و مسیر خود را در کشاکش آن، جستجو کرد. همچنین برای طراحی «آرایش رسانهای کارآمد» میبایست مفهوم، ابعاد، حوزهها و جوانب «آرایش رسانهای» را سنجید، و به عبارتی دیگر، الگویی برای آرایش رسانهای ترسیم نمود، تا آنکه از رهگذر آن الگو بتوان به سر منزل «طراحی آرایش رسانهای کارآمد» نائل شد. با توجه به شرایط و محیط رسانهای جهان، مسئله این است که صداوسیمای جمهوری اسلامی، چه الگوی آرایش رسانهای، را باید داشته باشد تا بتواند با برتافتن آن الگو و سپس طراحی آرایش رسانهای، از عهده مأموریت جهانی خود برآید؟ تحقیق حاضر بر آن بود، تا بهقدر توان و قوت قلم نگارنده، به این مسئله پاسخ مناسب دهد. نکته آنکه «آرایش رسانهای» ابعاد و وجوه متکثری دارد؛ که بضاعت این تحقیق در بررسی آرایش رسانهای، به حوزهی رسانههای تصویری، محدود میگردد. 3-1. ضرورت و اهمیت تحقیق:مأموریت یک سازمان، هدف یا علت وجودی سازمان است و الزامات مأموریت، چیزی است که رسیدن به اهداف سازمان و انجام مأموریت آن را تضمین میکند. سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران به مثابه یک «دانشگاه عمومی»، مأموریت «مدیریت و هدایت فرهنگ و افکار عمومی جامعه» را بر اساس «اهداف کلان» خود بر عهده دارد. اما چگونه میتواند از عهدهی این مأموریت برآید و چه چیزهایی انجام این مأموریت را تضمین میکند؟ یا به عبارت دیگر انجام این مأموریت، چه الزاماتی دارد؟ مقام معظم رهبری الزام این مأموریت را در تأمین مواردی ازجمله، امین نظام، مورد اعتماد مردم، برخوردار از مزیتهای رقابتى و داشتن آرایش رسانهاىِ کارآمد میدانند. (خامنهای, بیانات در دیدار مسولین صدا و سیما, 1383) انعطافپذیری و قدرت انطباق با شرایط جدید، خود از ملزومات آرایش رسانهای است و دستیابی به چنین آرایشی، نیازمند برتافتن یک الگوی جامعالابعاد است که حوزهها و جوانب آرایش رسانهای را تعریف نماید. بر این اساس لازم بود که در مبادی امر، «شرایط جدید» در فضای نوین رسانهای جهانی به چنگ ذهن آید؛ تا آنکه رسانه ملی بتواند خود را در نسبت با آن شرایط بازیابد. پس از شناخت از محیط، میبایست به الگویی برای تنظیم آرایش رسانهای و ابعاد و جوانب آن دست یافت، تا آنکه بهواسطهی آن الگو، امکان طراحی آرایش رسانهای کارآمد رسانه ملی، فراهم میشد. لذا پژوهش پیش رو، از آن حیث واجد اهمیت و ارزش است که سازمان صداوسیما را از مزایای داشتن الزامات مأموریت محوری خود، بهرهمند میسازد. از سویی دیگر، صداوسیما در خط مقدم مواجههی با جنگ نرم دشمنان انقلاب اسلامی ایران و بهویژه جنگ رسانهای آنان قرار دارد که با تکنولوژیهای پیشرفته و تزویر رسانههای اختاپوسی خود، در پی مقابله و منازعه با انقلاب اسلامی به کارزار برآمدهاند. صداوسیما گریزی از آن ندارد که، بهموازات مأموریت سازمانی خویش که بیشتر ناظر به درون جامعه است، ذهن و قلب جامعه را از آماج تهدیدات رسانهای دشمن نیز مصونیت ببخشد. همچنین در عرصهی جهانی، صدای اسلام و سیمای انقلاب را به جهان عرضه کند. لذا برای انجام این مأموریت نیز، ضروری است که آرایش رسانهای دشمن را ترسیم نموده و در مواجهه و مقابلهی با آن، آرایش رسانهای مطلوب خویش را طراحی نمود که این طراحی نیز، مستلزم داشتن یک الگو است! بهطور خلاصه، اگر مأموریت صداوسیما (که همان هدف یا علت وجود این سازمان است)، مدیریت و هدایت فرهنگ و افکار عمومی جامعه میباشد، برای تضمین اجرای این مأموریت، فرزندان انقلاب اسلامی را گریزی از آن نیست که، الگویی برای تنظیم آرایش رسانهای تدوین نمایند تا با برتافتن آن الگو، آرایش رسانهای صداوسیما در انطباق با شرایط جدید طراحی شده و در مواجهه با امپریالیسم رسانهای دشمن، بر تهدیدات آن نیز فایق آیند. بنابراین ضروری است که الگویی برای آرایش رسانهای صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، در نسبت با عرصهی نوین رسانهای جهان، و مواجهه با تهدیدات جبهه رسانهای جنگ نرم دشمن، تدوین شود. لذا ضرورت تحقیق حاضر ازآنجاست که، عدم برتافتن الگوی آرایش رسانهای، صداوسیما را در انجام مأموریت خود، در هدایت افکار و فرهنگ عمومی جامعه و همچنین مقابله با جنگ نرم و جنگ رسانهای دشمن، ناکارآمد و کمتوان میسازد. گفتنی است، یکی از نکاتی که در این تحقیق مدنظر بوده؛ این است که، کوشش حاضر متناسب با اهداف و نیازهای سازمان صداوسیما باشد. بر اساس آنچه در افق رسانه ملی تدوینشده است، مأموریت رسانه ملی «مدیریت و هدایت فرهنگ و افکار عمومی جامعه»است، که نیل به این مأموریت (بر اساس فرمایش مقام معظم رهبری)، در گرو تأمین الزامات آن است که یکی از این الزامات، داشتن «آرایش رسانهاىِ کارآمد» و «قدرت انعطاف براى انطباق با شرایط» میباشد که این دو مؤلفه در موضوع این پایاننامه، اشراب گردیده است. 4-1. اهداف تحقیق
5-1. سؤالات تحقیق
الگوی آرایش رسانهای صداوسیمای جمهوری اسلامی در نسبت با فضای نوین رسانهای جهان، چگونه باید باشد؟
6-1. فرضیهها ازآنجاکه پژوهش حاضر از نوع اکتشافی میباشد و به شیوهی کیفی و استقرایی است، مبتنی بر فرضیه خاصی نمیباشد. 7-1. تعریف مفاهیمآرایش رسانهای: مفهوم آرایش رسانهای، ازجمله مفاهیم استعاری است که از دانش نظامی به عاریت گرفته شده است. لذا معنای آن را باید در تعاریف نظامی جست. آرایش نظامی: مرتب و منظم کردن نیروها در یک سازمان بهمنظور حمله یا دفاع و نوعی تقسیمکار سازمانیافته و از قبل تعیین شده را آرایشات گویند .وزارت دفاع آمریکا، آرایش را به این شکل توصیف میکند: «دو یا چند هواپیما، کشتی یا یگان که تحت فرماندهی یک فرمانده عمل میکنند». آرایشها شامل یگانهایی در سطح تیپ، لشکر، تیپ هوایی یا غیره میشوند. سادهترین روش بررسی آرایش و صفبندی و امکانسنجی نوع درگیری در یک منازعه نظامی که البته منازعه مذکور میتواند سیاسی، فرهنگی یا اقتصادی نیز باشد ، تهیه «ترتیب نیرو» و «ترکیب نیرو» است. «ترتیب نیرو»: ترتیب نیرو، تنظیم و برآورد توانمندی و استعداد نرمافزاری و سختافزاری دشمن و حریف در ۶ حوزه نیروی انسانی، تجهیزات، تأسیسات، منابع مالی، منابع زمانی و استراتژی و تاکتیک اتخاذشده،میباشد.همچون مدیر یک تیم فوتبال که در هنگام مسابقه، با توجه به آرایش و توانمندی تیم حریف در زمین بازی، تیم خود را آرایش میدهد، یک مدیر استراتژیک یا تاکتیکی نیز پس از «ترتیب نیرو»ی حریف، به «ترکیب نیرو»ی جبهه خود میپردازد. ترکیب نیرو: ترکیب نیرو، تنظیم و برآورد توانمندی و استعداد نرمافزاری و سختافزاری خود، در ۶ حوزه نیروی انسانی، تجهیزات، تأسیسات، منابع مالی، منابع زمانی و استراتژی و تاکتیک اتخاذشده، نسبت به «ترتیب نیرو»ی دشمن و حریف است. هرگاه «ترتیب نیرو»ی حریف، بهروز، تنظیم و برآورد شد و سپس «ترکیب نیرو»ی خودی، در نسبت با آن بهروز، تنظیم گردید، آنگاه سنجش منازعه ممکن خواهد بود. بهتبع بررسی مفهوم آرایش نظامی، ترتیب نیرو و ترکیب نیرو، مفهوم آرایش رسانهای نیز اینگونه تعریف میشود که: آرایش رسانهای، برآورد توانمندی و استعداد نرمافزاری و سختافزاری دشمن و حریف در ۶ حوزه نیروی انسانی، تجهیزات، تأسیسات، منابع مالی، منابع زمانی و استراتژی و تاکتیک اتخاذشده و سپس در مقابل آن؛ چینش، تنظیم و برآورد توانمندی و استعداد نرمافزاری و سختافزاری خود، در ۶ حوزه نیروی انسانی، تجهیزات، تأسیسات، منابع مالی، منابع زمانی و استراتژی و تاکتیک اتخاذشده، نسبت به «ترتیب نیرو»ی رسانههای دشمن و حریف است. (که البته میتوان در تعریف، حوزههای رسانهای مثل رادیو، تلویزیون، فضای مجازی و... و همچنین پوشش جغرافیایی، دسترسی مخاطب، محتوا و.. را نیز افزود) استراتژی: ریشه استراتژی (Strategy) به واژهی یونانی استراتژوس Strategos برمیگردد. (Webster, 2005) استراتژوس که در جمع بهصورت Strategiیا Strategoiدرمیآید، درواقع لقب رهبران ارتش باستان (و بهخصوص رهبران ارتش باستان آتنی) بود که به دلیل فرماندهی و فن دستور دادن به نیروهای ارتش و تعلیمات اصول خاص نظامی و تدبیر جنگی، به ایشان اطلاق میشد. (باقری, بیتا) واژه استراتژوس مشتق شده از استراتوس Stratosیعنی ارتش است. پیدایش واژه استراتژوس همزمان با افزایش میزان اهمیت و پیچیدگی بیشتر تصمیمگیریهای نظامی بود. (لطفیان, 1384) استراتژی یک برنامه جامع برای عمل است که جهتگیریهای عمده سازمان را معین میکند و رهنمودهایی برای تخصیص منابع در مسیر کسب هدفهای بلندمدت سازمانی ارائه میدهد. (رضاییان, 1383, ص. 239) استعمار فرانو: استعمار فرانو عبارت است از سلطه فرهنگی، اقتصادی و سیاسی کامل، همهجانبه، تدریجی و نامحسوس بر منابع حیاتی و مالی همه جهان که با محوریت امپریالیسم فرهنگی تحقق مییابد. ویژگی برجسته استعمار فرانو، محوریت بخشیدن به مفهوم «قدرت فرهنگ» است. این به آن معنا نیست که استعمارگران در فضای استعمار قدیم و جدید از «قدرت فرهنگ» غافل بودهاند، بلکه شواهد تاریخی، گویای بهرهمندی استعمارگران از قدرت فرهنگ بهویژه تلاش برای تغییر دین، زبان، آدابورسوم و ساختار آموزشی مستعمرهها، متناسب با علاقههای فرهنگی و تمدنی خویش در تمامی دورانهای استعمار است. به عبارت دیگر، میتوان مبنای استعمار فرانو با محوریت قدرت فرهنگ را آن چیزی دانست که بهعنوان مفهوم قدرت نرم ارائه میشود. قدرت نرم، شیوهای از اعمال قدرت در مقایسه با شیوههای سنتی و سخت است که با بهرهگیری از ارزشهای موجود در فرهنگ و جذابیتهای ایدئولوژیکی موجب میشود یک فرد، گروه یا کشور کاری کند که فرد، گروه یا کشورهای دیگر همان چیزی را بخواهند که او میخواهد. (پورعلی, 1385, ص. 142و143) دیپلماسی عمومی: دیپلماسی عمومی از منظر انستیتو بروکینگز[1]، به آن بخش از برنامههای دولتی گفته میشود که به قصد اطلاعرسانی و یا اعمال نفوذ بر افکار عمومی سایر کشورها انجام میشود. دیپلماسی عمومی از دیپلماسی سنتی فراتر میرود و به تعامل میان گروههای ذینفوذ و جریان فراملی اطلاعات و آراء و بهتبع آن جهتدهی افکار عمومی مردم سایر کشورها میپردازد. دیپلماسی عمومی، از مجرای اعطای بورسیه تحصیلی و برنامههای تبادل دانشجو، آموزش زبان، رسانهها و بهویژه رسانههای جدید و شبکههای اجتماعی، سلبریتی دیپلماسی و یا دیپلماسی مشاهیر، توریسم و یا دیپلماسی شهروندی، دیپلماسی معماری، دیپلماسی پزشکی، دیپلماسی ورزشی، دیپلماسی غذا، دیپلماسی حیوانات و ... محقق میشود. وزارت امور خارجه ایالاتمتحده آمریکا، در سال 1985 در تعریف دیپلماسی عمومی اینگونه آورده است که؛ «دیپلماسی عمومی به برنامههای تحت حمایت دولت اشاره دارد که هدف از آنها اطلاعرسانی و یا تحت تأثیر قرار دادن افکار عمومی در کشورهای دیگر است.» (مشرق, 1391) اما به دلیل تنیدگی این مفهوم با قدرت نرم، آن را میتوان اینگونه تعریف نمود: «توانایی تأثیرگذاری بر دیگران برای کسب نتایج مطلوب از طریق جذابیت بهجای اجبار یا تطمیع. به عبارت دیگر قدرت نرم توانایی به دست آوردن نتایج مطلوب است به دلیل آنکه دیگرآنهمان چیزی را بخواهند که شما میخواهید.» (مشرق, 1391) در یک جمعبندی، میتوان دیپلماسی عمومی را آمیزهای از شیوههای غیررسمی برای انتقال پیام به مخاطبان جهانی دانست که از طریق «اقناع اذهان و ارضای قلوب» به تصرف قلب و ذهن آنان خواهد انجامید؛ که ترمیم و یا ارائه وجهه و چهره یک دولت-ملت، در نزد آن مخاطبان نیز از تبعات آن خواهد بود. قدرت نرم: «قدرت نرم، توانایی کسب از طریق جذب بهجای اجبار» است. این نوع قدرت «از طریق روابط با متحدان، کمکهای اقتصادی و تبادلات فرهنگی حاصل میشود»(S.Nye, 2004) جوزف نای اینگونه عنوان میکند: «قدرت نرم جلب نمودن مردم بهجای مجبور کردن آنها است » (گلشن پژوه, 1387, ص. 22) این نوع از قدرت میتواند موجب به وجود آمدن و توسعه افکار عمومی مطلوبتر و کسب اعتماد بیشتر در میان کشورهای دیگر شود. به نظر نای، اساس قدرت نرم در ارزشهای فرهنگی و سیاسی یک کشور نهاده شده است، در فرهنگ عمومی و نحوه رفتار سیاسی با هر کشور در سطح بینالمللی؛ و درواقع ایجاد حس مشروعیت برای اهداف بینالمللی یک کشور. وی در مقالهای دیگر مینویسد: قدرت نرم، توانایی به دست آوردن چیزی است که با جذب و اقناع سایرین برای اهداف خود میخواهیم. بههرحال، قدرت نرم، واژهای است که در نظریههای روابط بینالملل برای توصیف یک مجموعه سیاسی، مانند دولت به کار میرود؛ تواناییای که بهطور مستقیم بر رفتار یا منافع سایر نهادهای سیاسی از طریق شیوههای فرهنگی و ایدئولوژی سیاسی تأثیرگذار است. البته این مفهوم در مقایسه با قدرت سخت معنا پیدا میکند که به لحاظ تاریخی معیار واقعگرایانه و مسلط قدرت ملی محسوب شده و شاخصهای سنجش آن کمّی و شامل مواردی چون جمعیت، سرمایههای نظامی ملموس و واقعی، یا تولید ناخالص ملی است. (گلشن پژوه, 1387, ص. 22) سازماندهی: سازماندهی فراگردی است که طی آن با تقسیمکار میان افراد و گروههای کاری، و ایجاد هماهنگی میان آنها برای کسب اهداف تلاش میشود. وظیفه سازماندهی و طراحی سازمان در شمار وظایف مهم مدیران است که میزان انعطافپذیری سازمان در مقابل تحولات محیطی را معین میکند. (رضاییان, 1383, ص. 273) کنترل و نظارت: کنترل و نظارت فراگردی است که از طریق آن،عملیات انجامشده با فعالیتهای برنامهریزی شده تطبیق داده میشوند. کنترل امری است که بهصورت مستمر دائمی بر آن باید اهتمام شود و تا انتها استمرار مییابد. (stoner, 1983, p. 592) مدیریت منابع انسانی: مدیریت منابع انسانی، اصطلاحی است برای توصیف گسترهای از فعالیتهای متنوع شامل جذب،نگهداری، و پرورش نیروی کار با استعداد و پر انرژی. مدیریت منابع انسانی برای مسئولیت مدیران برای تجهیز سازمان با کارکنان توانمند و حصول اطمینان از مطلوبیت بهکارگیری استعدادهای آنان دلالت دارد. برخی از صاحبنظران بر این باورند که «اگر افراد مناسب استخدام شوند و در جای مناسب به کار روند همهچیز خوب پیش خواهد رفت.» (Bridges, 1994, p. 130) [1]. Brookings |